بانوی کارآفرین و قهرمان خستگی ناپذیر روزهای سخت در خراسان شمالی

من علاقه به اسب ها را از پدرم به ارث بردم. سال ۷۵ من و همسرم با خرید دو کره مادیون وارد پرورش اسب ترکمن شدیم، کارمان را در همین روستا شروع کردیم، " یوقان برج" در خراسان شمالی که خالی از سکنه بود و هیچ امکانات رفاهی نداشت.

بعد از اینکه کره ها به دنیا می آیند ما آن ها را بزرگ‌ کرده و پرورش می دهیم. اسب های ما در کورس مقام می آورند و یا اینکه اسب های شاخص در مسابقات پرش و زیبایی می شوند.

من از صفر شروع کردم و با کمک همسرم کارآفرین نمونه شدم و با کمک همکارانم توانستم ۳۰۰ اسب پرورش دهم، اسب های اصیل ترکمنی که خیلی از آن ها ستاره های دنباله دار سرزمین پهناور شمال اند.

روزهای آخر هفته هم برای گردشگرهای ایرانی و حتی تورهای تفریحی و آموزش پرورش اسب می گذاریم. مسافرانی که اینجا می آیند علاوه بر آشنایی با دنیای پرورش اسب، با فرهنگ بومی و غذاهای سنتی این منطقه هم آشنا می شوند.

علاقه ما به اسب هایمان برای ما هیچ گاه تمام نمی شود حتی اگر بر جدایی باشد، اسب ها با صاحبان جدیدشان می روند و ما فقط مدتی  میزبان این حیوانان نجیب هستیم. سفر به سلامت خدا همراهت. من فرزانه رحیمی فرزند ایرانم.

یکی از آرزوهایم این بود که به عنوان اولین تولید کننده و پرورش دهنده اسب ترکمن در کشور شوم و توانستم با کوچک شمردن و پشت سر گذاشتن بسیاری از مشکلات در عمل به این هدف بزرگ خود برسم.

 در شهرستان راز و جرگلان چندین خانواده در روستاهای یکه سعود، گز و ... در حال پرورش اسب اصیل ترکمن در اندازه زیاد هستند اما من تنها خانم در این منطقه و کشور هستم که توانسته ام این تعداد از اسب را تولید و پرورش دهم و یکی از آرزوهایم این است که نام من به عنوان اولین زن پرورش دهنده اسب ترکمن در کشور به ثبت برسد که در عمل به این مرحله رسیده ام .

آیلین را بسیار دوست می دارد، دلیل اصلی علاقه اش به او فقط کسب مقام در جشنواره های زیبایی نیست بلکه او را از همان بدو تولد بزرگ کرده است. آیلین زمانی که به دنیا آمد به سختی شیر مادرش را می خورد برای همین مجبور شد یک اسب مادیون را با ۲۰ راس بز عوض کند تا بتوانیم آیلین را با شیر بز سیر کند.

نام باشگاه پرورش اسبش را لهراسب گذاشته است، لهراسبی که پشت آن کوهی از اراده، پشت کار و سخت کوشی خوابیده است.
خانم عرزانه رحیمی از یک دوره نفس گیر در زندگی اش صحبت می کند، خودم و همسرم دختر عمو، پسر عمو بوده ایم و البته دختر و پسر خان.۲۰ سال پیش تصمیم گرفتیم تا کل دارایی خود را تبدیل به پول نقد کنیم و یک گاوداری صنعتی بسازیم در نتیجه با دارایی های خود در روستای یوقان برج گاوداری را ساختیم و با چک ۴۲۰ راس گوسفند را خریداری کردیم.

بعد از گذشت مدتی روز به روز قیمت گوسفند نزول پیدا می کرد و روزی شخصی آمد و پیشنهاد خرید گوسفندها را با قیمت مناسب و به صورت چکی به همسرم داد و از آنجاییکه پیشنهاد، پیشنهاد خوبی بود آن را قبول کردیم، غافل از اینکه شخص پیشنهاد دهنده کلاه بردار از آب درآمد و در آن زمان بدهی ۴۲۰ میلیون تومان بر روی دست ما گذاشت و رفت.

به صورت کاملا ناخواسته به سوی تولید و پرورش اسب اصیل ترکمن رفتیم، این را خانم رحیمی می گوید چراکه در سال های اول بعد از آن کلاهداری حسابی بدهکار بودیم، یکی دو سر اسب داشتیم که بعد از انجام کشش تعداد آن ها زیاد شدند و در ابتدا معتقد بودم که علوفه ای که به این اسب ها می دهیم فقط حرام کردن علوفه است تا اینکه روزی یکی از عکاس های یکی از خبرگزاری ها برای گرفتن عکس به این محل مراجعه کرد و بعد از منتشر شدن عکس های وی بود که زندگیمان زیر و رو شد.

از آن روز بود که مشتری برای فروش اسب پیدا و تولید و فروش اسب شروع شد و همچنین تعدادی از اسب ها را نیز در جشنواره زیبایی اسب شرکت دهیم که صاحب مقام می شدند در نتیجه از این طریق توانستیم تا سال ۹۶ آن بدهی ها را با زحمت های شبانه روزی در یک روستای دور افتاده خالی از سکنه پرداخت کنیم و هم اکنون علاوه بر اینکه تبدیل به یک تولید اسب در شهرستان راز و جرگلان شوم، اقامت گاه بوم گردی را در کنار باشگاه لهراسب ایجاد کردم که پذیرایی مسافران و گردشگران علاقمند به اسب هستیم.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۸ مهر ۱۴۰۳ / ۱۰:۴۱
  • دسته‌بندی: خراسان شمالی
  • کد خبر: 1403071814136
  • خبرنگار : 50046