ابتکارعمل چندبعدی

تهران با ابتکار عملی که داشته زمین بازی را از دشمن گرفته و در این میان طوفان‌الاقصی نیز با آگاهی‌بخشی افکار عمومی جهانی در مورد جنایات اشغالگران صهیونیست همانند پادزهری عمل کرده و فتنه‌گری و دسیسه ایران‌هراسی  را به محاق برد.

به گزارش ایسنا، حسین محمدی اصل، تحلیلگر مسائل سیاسی در سرمقاله قدس نوشت: در ایام سالروز رویداد مهم طوفان‌الاقصی، نکته ای که نباید از نظرها دور داشت نوع بازیگری چند بعدی و قابل توجه جمهوری اسلامی ایران در این سیر تحولات بود. تهران در کنار اعلام حمایت صریح از جبهه مقاومت، همه تلاش خود را بر این مسئله متمرکز کرد که مانع از گسترش بحران آفرینی رژیم صهیونیستی شده و اجازه ندهد اشغالگران آتش جنگ و فتنه گری را به منطقه تسری دهند. صهیونیست‌ها با هدف تأمین بقای حکومت جعلی که این روزها بیش از پیش در سراشیبی سقوط قرار گرفته، همواره در تلاش هستند پای کشورهای اسلامی را به بحران‌ها کشانده و به این طریق علاوه بر خرید زمان برای ادامه حیات خود، پای آمریکا و اروپا را به منطقه باز کنند.
در این میان جمهوری اسلامی با عطف به مسئله «افول خودران» رژیم در تلاش بوده با ایجاد روابط حسنه، ثبات منطقه را تضمین کرده و ضمن سد کردن توسعه دایره بحران‌آفرینی تل‌آویو، از بروز پرونده‌های ضدامنیتی علیه خود و دیگران جلوگیری کند. اکنون این ایران است که با آگاهی از وجود چالش‌های چندگانه درونی، توانسته به صورت غیرمستقیم به شاکله پوشالی رژیم اسرائیل ضربات جبران‌ناپذیری وارد کند. نخستین بحران گریبان‌گیر اشغالگران شکاف‌های اجتماعی و دو دستگی عجیب هویتی است که حتی عناصر نظامی-امنیتی را نیز درگیر ساخته است. این موضوع، در صحنه‌های مختلف ظهور و بروز یافته است. اختلافات عمیق میان جناح افراطی کابینه نتانیاهو از جمله بزالل اسموتریچ  وزیر دارایی و ایتمار بن گویر وزیر امنیت داخلی با یواو گالانت وزیر جنگ نمود عینی این نزاع است؛ دعوایی که به سطح جامعه هم رسوخ یافته و درگیری بر سر طرح سربازگیری از میان یهودیان افراطی (حریدی) را به دنبال داشته است.
مسئله دوم که تهران در مسئله افول خودران رژیم به آن توجه دارد، وضعیت وخیم اقتصادی و تجاری صهیونیست‌ها زیر ضربات طوفان‌الاقصی است. تنها در سه‌ماهه سال گذشته میلادی نزدیک به ۲۰ درصد اقتصاد اسرائیل سقوط کرده و این وضعیت وابستگی روزافزون به ایالات متحده را در پی داشته و عملاً به اذعان برخی مقامات کاخ سفید، تل‌آویو را به باری اضافی بر دوش واشنگتن تبدیل کرده است. همزمان انزوای بین‌المللی اشغالگران هم مطرح است. این روند که پیش از ۷ اکتبر آغاز شده، با بروز نسل‌کشی بزرگ در غزه و حال کشیده شدن دامنه جنگ به لبنان، تمام محاسبات را بر علیه صهیونیست‌ها برگردانده است تا جایی که ما شاهد محکومیت سران رژیم به نسل‌کشی در دادگاه کیفری بین‌المللی هستیم و چنین رخدادی حتی برخی جریان‌های سیاسی اروپایی را بر آن داشته در محاسبات خود با تل‌آویو بازنگری کنند. 
بر همه موارد گفته شده ضعف مشهود در ساختار نیروهای مسلح که به دلیل کمبود تجهیزات و نیروی انسانی ایجاد شده را هم باید افزود. رژیم که روزگاری در جنگ سال ۱۹۶۷ طومار ارتش‌های سه کشور عربی مصر، سوریه و اردن را طی ۶ روز در هم پیچید، حال به جایی رسیده که اگر کمک‌های مالی و نظامی ایالات متحده قطع شود، توان ایستادگی حتی مقابل مبارزان فلسطینی حماس در غزه و حزب‌الله لبنان را نخواهد داشت. این واقعیت به آگاهی بزرگی در جامعه عربی دامن زده و اشتیاق جوانان در کشورهای عربی که با محوریت فلسطین و با پرهیز از تفرقه، اسلحه به دست گرفته و به سوی دشمن نشانه می‌روند، در کنار جوانان غزه و کرانه باختری آینده خوبی برای منطقه رقم خواهد زد.
تحولات مذکور همه در سایه دیپلماسی فعال دولت شهید رئیسی فراهم شد که در دولت چهاردهم نیز همچنان ادامه دارد. توسعه روابط با همسایگان، دولت‌های عربی و آسیای میانه، عملاً به تنش صفر در منطقه منجر شد. در این میان تجربه بزرگ تهران در مبارزه با تروریسم پنجره بزرگی پیش روی مقامات قرار داد تا پس از طوفان‌الاقصی در نقش یک منجی و سفیر صلح و دوستی ظاهر شده و توطئه تفرقه‌افکنانه رژیم صهیونیستی را ناکام بگذارد. تهران با ابتکار عملی که داشته زمین بازی را از دشمن گرفته و در این میان طوفان‌الاقصی نیز با آگاهی‌بخشی افکار عمومی جهانی در مورد جنایات اشغالگران صهیونیست همانند پادزهری عمل کرده و فتنه‌گری و دسیسه ایران‌هراسی  را به محاق برد.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۸ مهر ۱۴۰۳ / ۰۸:۰۷
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1403071813940
  • خبرنگار :