جمعه نصر درسی برای اپوزیسیون

نماز جمعه سیزدهم مهر ماه به امامت حضرت ایت الله خامنه ای جمعه نصر نامگذاری شد که در آن شاهد حضور پررنگ مردم در نماز جمعه بودیم اما نکته جالب توجه اینجا بود در روزهایی که رژیم اشغالگر قدس به غزه ، لبنان و یمن حمله کرده و سید حسن نصرالله و سایر فرماندهان حزب الله لبنان را به شهادت رسانده است یک بازی رسانه ای را در شبکه های ماهواره ای پیش برده بود که مقام معظم رهبری برای حفظ جانشان به مکانی نامعلوم رفته اند!

به گزارش ایسنا، مسعود نصیری در سرمقاله ابتکار نوشت:

نماز جمعه سیزدهم مهر ماه به امامت حضرت ایت الله خامنه ای جمعه نصر نامگذاری شد که در آن شاهد حضور پررنگ مردم در نماز جمعه بودیم اما نکته جالب توجه اینجا بود در روزهایی که رژیم اشغالگر قدس به غزه ، لبنان و یمن حمله کرده و سید حسن نصرالله و سایر فرماندهان حزب الله لبنان را به شهادت رسانده است یک بازی رسانه ای را در شبکه های ماهواره ای پیش برده بود که مقام معظم رهبری برای حفظ جانشان به مکانی نامعلوم رفته اند.
اما همگان دیدند که ایشان در روزهای اخیر دیداری با نخبگان دانشگاهی داشتند و متعاقبا در جمعه نصر نماز جمعه سیزدهم‌ مهرماه را که ادامه دهنده و تکمیل کننده پازل عملیات وعده صادق ۲ بود را برگزار کردند تا مهر باطلی بر بازی رسانه هایی بزنند که می خواستند ایران را ناامن جلوه بدهند اما فراموش نکنیم در این روزها که مقام معظم رهبری در خطبه نماز جمعه به اتحاد مسلمانان در برابر رژیم اشغالگر قدس و صهیونیست ها اشاره داشتند ما نیز باید نگاه های حزبی اصلاح طلب و اصولگرایی را کنار بگذاریم تا ببینیم جناب اقای دکتر مسعود پزشکیان ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران نیز در این روزها که آسمان کشورهای حاشیه خلیج فارس اصطلاحا کلیر شده است و پروازها به خاطر حملات اسرائیل به تمام خاورمیانه محدود شده اند.
دکتر پزشکیان به قطر سفر کردند و همچنین جناب اقای دکتر عراقچی وزیر محترم امور خارجه کشورمان نیز سفری دیپلماتیک به لبنان داشتند تا به دنیا این پیام را منتقل کنند که جمهوری اسلامی ایران و دولت وفاق ملی به دنبال دیپلماسی با دنیا هستند و موافق جنگ در خاورمیانه نیستند بلکه دفاع مشروع از جبهه مقاومت و مواضع ایران اسلامی می کنند میتوان سفر دکتر پزشکیان و دکتر عراقچی و همچنین حضور تمامی مسئولین کشور در نماز جمعه را ادامه دهنده جمعه نصری دانست ‌که خود تکمیل کننده وعده صادق جمهوری اسلامی مبنی بر امن بودن ایران از هر تعدی و تجاوز است و اشاره به حضور مسئولین در کنار مردم دارد.
یکی از دلایلی که باعث شد در صدر انقلاب اسلامی و در سال ۵۷ مردم در بین تمام گروه های فکری و سیاسی که قبل از انقلاب اسلامی مخالف شاه بودن زعامت و ولایت امام خمینی ره را قبول کنند همین نکته بود که ایشان جلوتر از مردم با حکومت پهلوی مبارزه می کردند و قدمی یواش تر از مردم‌برنمی داشتند و به مردم نمی گفتند بروید بلکه میفرمودند بیایید؛ مردم ایران همیشه دنبال خرد جمعی بودند و مخالف دیکتاتوری شاهان قاجار و پهلوی که در مشروطه و قبل تر نیز دغدغه انقلاب را داشتند اما این انقلاب با سیره امام خمینی ره که پیش تر از همه ایستاده بودند انقلاب اسلامی شد اگر تاریخ را تورق بزنید خواهید دید که امام خمینی ره قبل از هر سیاستمدار دیگری قبل از انقلاب تبعید شد و همچون سایر مردم در راه پیروزی اتقلاب اسلامی فرزند خویش سید مصطفی خمینی را تقدیم انقلاب کرد و در خاطره ای معروف نسبت به شهادت فرزندش یک نفس مطمئنه ای داشت اما شما همین رفتار و رویه و نگرش امام خمینی ره که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ شد را مقابل تفکر اپوزیسیونی بگذارید که خویش را طلب کار مردم می داند و هیچوقت همراه با این مردم زندگی نکرده و با دغدغه های شان آشنا نیست به همین دلیل با خواسته های آنان بیگانه است کنار مردم یعنی درک نیازهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی اقشار مختلف مردم اگر کمی به عقب تر برگردیم جایی که احمد شاه قاجاردر زمانی که ایران هزار تکه شده بود و هر خان و خلیفه ای ادعای خودمختاری کرده بود، در اوج بحران ها ایران مقروض را با پانزده هزار تومان بدهی به سفارت انگلستان رها کرده بود و مشغول گرفتن عکس کنار برج ایفل و دیدن فیلم سینمایی در سالن های سینمایی فرانسه بود بهتر متوجه می شوید که چگونه و چرا مردم از یک حاکم فاصله می گیرند؛ یا در سال ۱۳۲۰ هنگامی که ایران توسط متفقین اشغال شده بود رضا شاه که خود یکی از مسببین این اشغال به حساب می آمد به دلیل اینکه فاقد حمایت مردمی بود نتوانست مقابل متفقین بایستد ایران را به دستور انگلستان به سمت جزیره موریس ترک کرد هرچند قوای نظامی ایران حریف متفقین نمی شد و هرچند متفقین با هر موضعی که ایران میگرفت باز این کشور را به دلیل محور مواصلاتی بودنش به تمام دنیا و منطقه اشغال می کردند.
اما آن روزها نیز مردم و حکومت یکی نبودند تا از مواضع خویش در برابر بیگانگان دفاع کنند و چه کسیست که نداند حمایت مردم از حکومت ها مطمئن ترین سلاح در برابر هر بیگانه ایست یا در سال ۱۳۳۲ و هنگامی قبل تر از کودتای ۲۸ مرداد نیز محمدرضا شاه پهلوی به خارج از ایران رفته بود تا در کنار انگلستانی بایستد که دولت قانونی دکتر محمد مصدق را تحریم کرده است محمدرضا شاه همچون اپوزیسیون های امروزی که امید به رژیم اشغالگر قدس دارند تا به ایران حمله کند و زیرساخت های اقتصادی ایران را تخریب کند تا مردم در تنگنا و فشار اقتصادی مقابل جمهوری اسلامی بایستند به انگلستان امید داشت تا دولت دکتر مصدق را در فروش نفت تحریم کند تا فشار اقتصادی باعث شود مردم مقابل دکتر محمد مصدق بایستند و او را نانوان در اداره مملکت ببینند شاید در کوتاه مدت این حربه باعث تقابل ملت و دولت ها بشود.
اما در دراز مدت مردم قضاوت می کنند که چه کسی کنارشان ایستاد؛ اما تاریخ فراموش نمی کند ستارخان و باقرخانی را که همراه با مردم بودند و مقابل بیگانه ایستادند و آن جمله معروف که خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم یا قهرمانی همچون جهان پهلوان تختی که وقتی متوجه عدم مشروعیت مردمی حکومت پهلوی شده بود پست و مقامی را از سوی پهلوی قبول نکرد تا خود را کنار مردم ببیند نه کنار حکومت ؛مردم ایران هرآنکس که در بحران ها رهایشان نکرده را فراموش نمی کنند حتی هوارد باسکرویل معلم مدرسه مموریال تبریز را که در جریان انقلاب مشروطه همراه با مشروطه خواهان با استبداد و خودکامگی مبارزه کرد و کشته شد؛ درواقع بیگانه با مردم فقط در ملیت نیست بلکه درک نکردن مردم و جامعه ذهنی شان است؛ امیرکبیر نیز شخصیت تاریخی دیگری از این سرزمین است که نامش و روشش در تاریخ این سرزمین ماندگار شده زیرا دغدغه ای جز عاقبت بخیری برای مردم ایران نداشت اما تجلی یکی شدن مردم و حاکمیت که مردم حکومت را برآمده از خویش دانستند به هشت سال دفاع مقدس برمی گردد جایی که فرزندان این مردم در جیب خویش عکس همسر و بچه های خود را گذاشته بودند و روی جیب عکس امام خمینی را سنجاق کرده بودند شاید صدام حسین جز اولین کسانی بود که به این درهم تنیدگی مردم و جمهوری اسلامی ایران پی برده بود که چرا مردم خود را بدهکار به کشور می دانند چرا حکومت را از خود می دانند و برای دفاع از آن به جبهه ها می آیند تا جایی که بیست و سه نفر نوجوان اسیر ایرانی را به کاخ خویش دعوت کرد تا از آنها انگیزه آمدنشان به جبهه را بپرسد شاید منتظر بود آنها بگویند ما فرزند وزیر و معاون و مسئول ایران هستیم که به جبهه آمده ایم تا از منافع دولت پدرانمان دفاع کنیم اما جایی متعجب شد که آن بیست و سه نفر گفتند پدران ما کارگر و مردم عادی هستند اما حکومت و نظام جمهوری اسلامی و ایران برای شان هم وزن با خانواده خویش شده بود و جدایی بین منافع خود و حکومت نمی دیدند؛ فراموش نکنیم در دهه های اخیر هم مردم در سخت ترین شرایط اقتصادی و فلج کننده ترین تحریم های اقتصادی با سیاست مداران و مسئولین کشور همراهی کرده اند و برای پیشرفت بیشتر و بهتر ایران امید به صندوق رای دارند و در انتخابات های متعدد شرکت می کنند و در انتخابات اخیر ریاست جمهوری نگرش وفاق ملی و همدلی تمام جریانات سیاسی و فکری را برگزیدند اما باید مسئولین به یاد داشته باشند همچون مقام معظم رهبری که در این روزها برای باطل کردن ادعای رژیم اشغالگر قدس مبنی بر ناامن بودن ایران خودشان پیش نماز در نماز جمعه نصر شدند مسئولین نیز در حل بحران های جامعه با مردم صحبت کنند و مثل همیشه میان مردم باقی بمانند تا با وفاق ملی که محصول دولت دکتر مسعود پزشکیان است روز به روز در عین رنگارنگی قومیت ها و سلایق سیاسی و فرهنگی شاهد ایرانی سرافراز و یک دل باشیم.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۶ مهر ۱۴۰۳ / ۱۹:۰۳
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1403071612822
  • خبرنگار :