«کرچال» هم آواز زن مازنی

در استان مازندران (کر) به معنی کسانی که با دست پارچه می‌بافتند «کار باف» می‌گفتند که اکثرا به پارچه‌های پشمی مثل چوغا گفته می‌شد و (چال) به همان چاله‌ای که زیر دستگاه چوبی قرار داشت تا پای بافنده جهت بالا و پایین کردن وردها به وسیله پدال ورد استفاده می‌شد تا بافنده بتواند راحت‌تر کار کند که مخفف کار و چال به مرور زمان به «کرچال» نام گرفت این هنر ویژه زنان مازندرانی است.

محصول کرچال شامل ابریشم بافی، جاجیم، حوله، گلیچ، کلیچه، دستمال، گلیم بافی، خورجین، نمدمالی، شِره، شرف یا شال گردن و چوخا است که سابقه دیرینه در این استان دارد.

کرچال یا جاجیم‌بافی یک صنعت دست است که در آن از طریق بافتن الیاف پنبه یا پشم توسط دستان بافندگان، فرش‌ها یا پتوهای سنتی تولید می‌شود، این صنایع دستی در برخی از مناطق مازندران تاریخی دیرینه دارد، جاجیم‌ها عمدتاً با رنگ‌های طبیعی و الگوهای سنتی تزئین می‌شوند و برای پوشش کف خانه‌ها، زمین‌های نشیمن، تزئینات دیواری و قالیچه‌های تزئینی استفاده می‌شوند، هرچند هنوز جاجیم‌بافی جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ و هنر ایرانی دارد، اما زمانی در روستاهای مازندران از جمله بندپی شرق و غرب، به عنوان یک هنر و منبع درآمد بوده‌ که اکنون به تعداد انگشتان یک دست هم هنرمندی در این رشته در این مناطق فعالیت نمی‌کند.

برای تهیه گزارش از کرچال بافی، در میان ابر و مه به همراه راهنما وارد روستای گاوزن محله بخش بندپی شرقی بابل می‌شویم، ماشین به سختی از رودخانه می‌گذرد و جاده خاکی و سنگلاخی روستا را در بر می‌گیرد. هنوز چند متری نرفته به خاطر سختی مسیر نگه می‌دارد و ما مجبور می‌شویم پیاده و از راه جنگل خانه «بی‌بی صدیقه» را در پیش بگیریم، فراز و نشیب جنگلی و خستگی راه بلاخره ما را بعد یک پیاده روی سخت و طاقت فرسا به خانه «بی‌بی صدیقه» می‌رساند، خانه‌ای چوبی مختص گالش‌هایی که در دل جنگل‌های هیرکانی با فضایی رو به ابرها سکونت دارند، بی‌بی صدیقه با رویی باز دست از بافتن کرچال می‌کشد و به استقبال می‌آید، او در اتاقی که برای کارش در نظر گرفته ما را پذیرا می‌شود و از چند و چون کارش می‌گوید، اینکه بر طبق سنت خانوادگی این کار را ادامه می‌دهد و بچه‌ها علاقه‌ای به همکاری با او ندارند حسرت می‌خورد؛ بی‌بی صدیقه لباس‌هایی که از پارچه‌های بافته شده‌اش دوخته شده می‌گوید؛ ما را مهمان اتاق گرم و صمیمی‌اش که همان مهمان خانه است می‌کند تا جاجیم‌ها، چادر شب‌ها و وسایل دیگری که محصول دست و هنرش است را به ما نشان دهد.

خانه‌ ساده و صمیمی بی‌بی صدیقه که با هنر دست و ترکیب گل و چوب ساخته شده مرا یاد قصه‌های پدربزرگ ومادربزرگ‌ها می‌اندازد و باری دیگر گذشته‌های دور و فرهنگ غنی مازندران برایم زنده می‌شود، فرهنگی که هر روز بیشتر رنگ می‌بازد و صنعت و تکنولوژی جایش را پر می‌کند.

این هنرمند مازندرانی در یک گفت‌وگوی صمیمی به ایسنا، اظهار کرد: صدیقه شعبانی ۶۸ ساله از بندپی شرقی بابل هستم که از کودکی کار با کرچال را که شغل میراثی خانواده بوده در کنار مادر آموخته‌ام و همچنان با دستان خود خلق هنر می‌کنم.

شعبانی با اشاره به دستگاه ریسندگی قدیمی که نشان از قدمت دیرینه و در این خانواده هنری دارد، یادآور شد: این چرخ ریسندگی شامل بخش هایی چون چاله، ماسره، سلام علیک، پالتی، ورد، نورد، شونه، ماکو، هنگ و... است.

وی در پاسخ به این سوال که مواد اولیه برای بافت شما چیست، پاسخ داد: مواد اولیه برای کرچال سنتی از گذشته تاکنون پشم گوسفند بوده که بعد از فرایندی از آن در این امر استفاده می‌کنند.

وی ادامه داد: لازمه تهیه این مواد داشتن گوسفند کافی چه از سوی ما چه دامداران این منطقه است که در گذشته مشکلی نداشتیم اما امروزه تعداد دامداران هر روز کاهش مییابد و ما را در تهیه مواد اولیه با مشکل جدی مواجه کرده است.

شعبانی تصریح کرد: همسرم دامدار است و ما ۶ ماه از سال را در این منطقه جنگلی سپری و از دام خود که شامل گاو و گوسفند است نگهداری می‌کنیم، همین موضوع سبب شده تا بخشی از مواد اولیه را از گوسفندان خود تهیه کرده و بخشی را از دیگر دامداران این منطقه فراهم کنیم.

وی در پاسخ به این سوال که آیا با وجود کمبود مواد اولیه طبیعی از دیگر مواد غیر طبیعی استفاده می‌کنید، بیان کرد: زمانی که در تهیه مواد اولیه دچار مشکل باشم از کاموا برای بافت پارچه استفاده می‌کنیم.

شعبانی افزود: در گذشته برای خلق هنر از رنگ‌های طبیعی مانند رنگ پوست گردو گل آغوز کول، پوست انار (اِنارکول)، زردچوبه، گَزَنه، گلی شبیه زعفران، گل آختی (پَلِم سر) و رنگ‌های قهوه‌ای و سفید و سیاه استفاده می‌کردند و یا رنگ‌هایی که در بازار بود اما امروزه با کمبود رنگ مواجه هستیم و این امر سبب شده تا از کاموا برای بافت استفاده کنیم.

این هنرمند بابلی یادآور شد: هنری که روزی مایحتاج خانواده و حتی مردم منطقه را فراهم می‌کرده امروزه به یک هنر فراموش شده تبدیل شده است و حتی ۹ فرزند من نیز نمی‌خواهند این هنر را ادامه دهند.

وی یادآور شد: بسیار علاقمند هستم که این هنر را به دیگران بیاموزم تا کرچال بافی به فراموشی نرود؛ اما تاکنون نسل جوانی که علاقمند به یادگیری باشد نیافتم و این جای بسی نگرانی است که روزی اثری از هنر و داشته‌های اجداد ما در مازندران نباشد.

شعبانی در مورد وضعیت استقبال از این هنر، تصریح کرد: مردم بسیار علاقمند به خرید این آثار هستند سفارشات زیادی دارم و اگر درسال ۱۰۰ اثر هنری هم ببافم باز خریدار وجود دارد اما من ظرفیت پذیرش سفارشات مختلف را ندارم و فقط به اندازه‌ای که مواد اولیه اجازه دهد و توان من باشد قبول سفارش می‌کنم.

این هنرمند بابلی افزود: در حال حاضر اقدام به بافت پارچه پشمی برای کت و شلوار، شمد، چادرشب، لاوند(رختخواب پیچ)، حوله، گلج، سخت گلج، لتکی گلج، جوراب پشمی، روسری، زیرانداز، لحاف و غیره می‌کنم.

وی با اشاره به اینکه روزی اقتصاد خانواده با این هنر تامین می‌شد و مردم ما در دوخت انواع پارچه خودکفا بودند، گفت: اگر بدانید چه روزگاری خوبی داشتیم مردمی قانع هنرمند و باسلیقه که هنرخود را از اجداد به ارث برده و نسل به نسل انتقال می‌دادند.

وی ادامه داد: در گذشته ما به اندازه کافی دام و طیور داشتیم در تهیه مواد اولیه غذایی نیز خودکفا بودیم. غذای سالم، زندگی سالم بدون دغدغه در دل جنگل‌های هیرکانی وآرامش شب‌های جنگل دنیای زیبایی بود که آن را نیز با خودخواهی های دنیای امروز عوض کردیم.

این بانوی هنرمند مازندرانی در پاسخ به این سوال که در تنهایی در دل این جنگل بکر بدون امکانات موجود نمی‌ترسید، یادآور شد: ما مردم جنگل هیرکانی شجاعت را از اجداد به ارث بردیم جنگلی که آرامش، صمیمیت و هوای سالم را به ما هدیه می‌دهد ترسی ندارد باید از دغدغه شهر و هیاهوی کاذب ترسید که آرامش را از بشر سلب کرده است.

وی ادامه داد: ۶ ماه در دل این جنگل دامداری می‌کنیم تا هوا کاملا سرد شود معمولا اواخر آبان به روستای خود که دیواست برمی‌گردیم اما در این ۶ ماه اینجا تمام امکانات زندگی را داریم. اردک، مرغ، گوسفند، گاو، میوه‌های جنگلی و از همه مهمتر آرامشی که امکان خلق آثار هنری را در دل جنگل روی این کرچال به ما می‌دهد؛ در اختیار داریم. حاضرنیستم این آرامش را با هیچ چیز دیگری عوض کنم.

آنچه در توصیف زندگی «بی‌بی صدیقه» باید بگویم اینکه این بانوی هنرمند مازندرانی با چهره‌ای مهربان در کمال آرامش، بی دغدغه، در خانه چوبی به سبک خانه‌های گالش‌های مازندرانی با معماری دلچسب گل و چوب با دو اتاق کوچک و یک بخاری هیزمی، ایوانی پر از گردوهای جنگلی و آبی که از چشمه‌های منطقه به خانه کشیده شده فضایی دل انگیز را به مخاطب هدیه می‌دهد تا بلکه با دیدن آن بشریت به اصل خویش در دامن طبیعت برگردد و از این همه هیاهوی کاذب دور شود و آنچه در این خانه به صدا در آمده است تق و تق‌های صنعت بافندگی به روش سنتی است«کرچال بافی» زاییده ای از هنر و سنت مازندران.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۵ مهر ۱۴۰۳ / ۱۰:۲۸
  • دسته‌بندی: مازندران
  • کد خبر: 1403071511485
  • خبرنگار : 50490