به گزارش ایسنا، با توجه به تحولات سریع تکنولوژی و ارتباطات، نیازهای جامعه به سرعت در حال تغییر است و این تحولات تأثیرات بسیاری بر جنبههای مختلف فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران داشتهاند. گسترش شبکههای اجتماعی و دسترسی به اطلاعات جهانی، باعث تغییرات عمدهای در فرهنگ جوانان شده و سرمایه فرهنگی کشور را با چالشهایی روبرو کرده است. آموزشوپرورش بهعنوان یکی از مهمترین نهادها وظیفه دارد تا با بهرهگیری از ابزارهای خود، از جمله کتابهای درسی، به انتقال و حفظ سرمایههای فرهنگی کمک کند. از این رو، بررسی محتوای کتب درسی و میزان توجه به فرهنگ جامعه در آنها امری ضروری به نظر میرسد.
سرمایه فرهنگی مجموعهای از دانشها، مهارتها و ارزشهایی است که فرد در طول زندگی خود از آنها بهرهمند میشود. این سرمایه نه تنها به موفقیتهای آموزشی و اجتماعی افراد کمک میکند، بلکه نقش مهمی در تعیین جایگاه آنها در جامعه دارد. کتابهای درسی بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال فرهنگ به دانشآموزان، باید حاوی عناصر مهمی از این سرمایهها باشند. توجه به این مسئله میتواند نقش مهمی در ارتقای سطح آگاهی و فرهنگی دانشآموزان داشته باشد و به بهبود جامعهپذیری آنها کمک کند.
در این رابطه، کتایون حمیدیزاده، محقق گروه آموزش علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان تهران با همکاری دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران، تحقیقی را به منظور بررسی میزان توجه به سرمایههای فرهنگی در کتب درسی ابتدایی انجام داده است. این پژوهش بر آن بوده تا با تحلیل محتوای برخی از کتابهای درسی پایههای چهارم، پنجم و ششم ابتدایی، میزان انعکاس مفاهیم مرتبط با سرمایههای فرهنگی را ارزیابی کند.
در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است و در آن، از میان کتاب های درسی مختلف، کتابهای فارسی، مطالعات اجتماعی و هدیههای آسمانی به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته اند. این تحلیل بر اساس نظریه ای که سرمایههای فرهنگی را به سه دسته عینیتیافته، نهادینهشده و تجسمیافته تقسیم میکند، انجام شده است.
نتایج این پژوهش نشان داد که از میان سه مؤلفه سرمایه فرهنگی، سرمایه فرهنگی عینیتیافته، بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است. این سرمایه شامل نمادها و اشیایی است که به صورت ملموس در محیط زندگی دانشآموزان وجود دارد. در مقابل، کمترین میزان توجه به مؤلفه نهادینهشده بوده است. این مؤلفه به مدارک، عناوین و ارزشهای رسمی و حقوقی اشاره دارد.
نتیجهگیری این پژوهش حاکی از آن است که مؤلفان کتابهای درسی دوره ابتدایی توانستهاند تا حدودی از ظرفیتهای موجود برای انعکاس مفاهیم مرتبط با سرمایههای فرهنگی بهره ببرند. به طور مشخص، حدود ۳۴ درصد از محتوای کتابهای درسی این دوره به سرمایههای فرهنگی اختصاص یافته است. این میزان، هرچند قابل توجه است، اما نشان از کاستیهایی نیز دارد که نیازمند بررسی و توجه بیشتر است.
یکی از یافتههای مهم این تحقیق، کمبود توجه به مؤلفه نهادینهشده است که به مدارک تحصیلی و عناوین قانونی مرتبط است. این امر ممکن است به دلیل اهمیت کمتر این مؤلفه در دوران ابتدایی باشد، چرا که دانشآموزان این سن کمتر با مدارک رسمی و دستاوردهای قانونی سروکار دارند. اما از سوی دیگر، بیشترین میزان توجه به سرمایه فرهنگی تجسمیافته و عینیتیافته بوده است. سرمایه تجسمیافته به تربیت شخصیتی دانشآموزان از طریق القای ارزشها و هنجارهای فرهنگی اشاره دارد.
این یافتهها نشان میدهند که کتابهای درسی توانستهاند تا حدی نقش خود را در انتقال فرهنگ ایفا کنند، اما همچنان جای بهبود وجود دارد. بهویژه در زمینه مهارتهای زبانی و فرهنگی، نیاز به تقویت بیشتری احساس میشود. بهعنوان مثال، کتابهای درسی فارسی بهخوبی به تقویت زبان مادری دانشآموزان پرداختهاند، اما توجه کافی به مهارتهای گفتاری و نوشتاری زبانهای خارجی صورت نگرفته است. همچنین به مؤلفههایی چون موسیقی و هنر نیز کمتر توجه شده است، در حالی که این عناصر میتوانند پیوند عمیقتری بین نسلهای مختلف جامعه ایجاد کنند.
قابل ذکر است این یافته ها در فصلنامه «پژوهش در نظامهای آموزشی» وابسته به انجمن پژوهشهای آموزشی ایران منتشر شده اند. یافتههای این تحقیق میتوانند راهگشای بررسیهای بیشتر در زمینه بهبود محتوای کتب درسی و ارتقای کیفیت آموزش در نظام آموزشی ایران باشند.
انتهای پیام