به گزارش ایسنا، به نقل از ایراف، مرگ در راه رهایی، چه شکوهمند است! در دل تاریکی، روشنایی ایمان میدرخشد و صدای حقطلبی به آسمانها میرسد. پس از شنیدن خبر شهادت سید حسن نصرالله، قلبها سرشار از اندوه و فریادهای اعتراض شد. در کوچهها و خیابانها، صدای گریه و شیون به یکدیگر پیوند میخورد و مردم با عزم راسخ به پا میخیزند.
«نجیب بارور» شاعر افغانستانی نیز در شعری احساسات و عواطف خود را فریادکرده است.
گاه از بیگانهای میآید آن معنی خویش
زخمهای مشترک داریم در اعضای ریش
کی تفاوت میکند ما را حسن باشد، حسین
کربلا باری دگر وقتی که میآید به پیش
ساحت جغرافیای جنگها گسترده است
چون پیمبر پیشوایی دارد این آیین و کیش
مرگ در راه رهایی خوشتر است از بردگی
قطره چون پیوست با دریا، بیابد جانِ بیش
تا عصا داریم ما را از حقیقت عار نیست
جان موسٰی را مترسان از شگفتیهای نیش
این صف از مردان نمیگرد تهی تا بازخواست
سر فراوان است ما را در هوای بندگیش
مویههای دلبران یکروز میگردد تمام
باد آزادی بیاید باز بر زلف پریش
تا ابد ما را شعار مرگ بر صهیون بُوَد
گرگ باشد در حقیقت این نقابافکنده میش
انتهای پیام