خاطرات رئیس ستاد لشکر ۹۲ زرهی اهواز از اولین روزهای جنگ

رئیس ستاد لشکر ۹۲ زرهی اهواز گفت: بعد از انقلاب، ارتش در ضعیف‌ترین حالت خود بود اما با حمایت امام (ره) توانست استوار بماند. وقتی ارتشبد قرنی رئیس ارتش شد و ضدانقلاب و دشمن از نابودی ارتش ناامید شدند، اولین ناامنی‌ها در نقده، مهاباد، سنندج و ۵ استان مرزی دیگر شروع شد. ارتش با تمام مشکلاتی که داشت و اینکه تمام فرماندهان عملیاتی خود را از دست داده بود، وارد میدان شد و در پاکسازی غرب کشور نقش مهم خود را ایفا کرد.

سرهنگ زرهی نجات براتی بختیاری در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: چند روز مانده به شروع جنگ‌، تیمسار ظهیرنژاد وارد مجلس می‌شود و گزارش تحرکات عراق را بیان می‌کند، اما نمایندگان با خنده به او می‌گویند عراق جرأت حمله به ایران را ندارد. بیست‌ودوم شهریورماه، افسر اطلاعات لشکر، استاندار خوزستان را برای بازدید به مرز خوزستان برده است، استاندار از بالای پاسگاه متوجه حضور حدود ۲۰۰ تانک عراقی شده و رو به افسر اطلاعاتی می‌پرسد: این‌ها برای چه اینجا هستند؟! و امیر ذاکری در جواب این‌طور پاسخ داده بود که آمده‌اند برای حمله به ایران. استاندار ناراحت می‌شود که چرا می‌گویید عراق می‌خواهد به ایران حمله کند.

این سرهنگ بازنشسته ارتش بیان کرد: ارتش مدام از وضعیت موجود به مسئولان گزارش می‌داد، بهترین افسران اطلاعاتی در لشکر ۹۲ حضور داشتند. امیر ذاکری از افسران اطلاعاتی است که مرز را می‌شناسد و با همه قواعد و اصول اطلاعاتی آشنا است، او گزارش داده که ارتش عراق در حال آماده شدن برای حمله به ایران است، اما از آنجا که گروهای نفوذی بین مسئولان نفوذ دارند، به مسئولان القا می‌کنند که ارتش اطلاعات غلط می‌دهد و عراق جرأت حمله به ایران را ندارد، در آن شرایط فرماندهان ارتش هم نمی‌توانستند وارد عمل شوند. بیست‌وپنجم شهریورماه،‌ امیر ذاکری، شهید چمران و فرمانده سپاه و نماینده‌های خوزستان را برای بازدید از بستان برده بود که ببینند در مرز چه خبر است، اما به محض رسیدن به چزابه توپخانه عراق آن‌ها را زیر آتش گرفته بود که این‌ها همه نشانه آغاز جنگ بود. در نهایت ساعت ۱۳ و ۳۰ دقیقه ۳۱ شهریور سال ۵۹ صدام در مراسم جشنی با پرتاب یک توپ نمادین به سمت ایران جنگ ایران و عراق را رسماً آغاز کرد و سوال خبرنگار را نیمه جواب داد به این بهانه که مابقی صحبت‌ها در تهران انجام شود.

رئیس ستاد لشکر ۹۲ زرهی در دوران دفاع مقدس گفت: عراق با ۱۹۲ هواپیمای عراقی پایگاه‌های ایران را بمباران کرد. صدام گمان می‌کرد با این بمباران‌ها، نیروی هوایی ما را نابود کرده است، این در حالی بود که لشکر ۹۲ زرهی نیروهای زمینی ارتش فرمانده نداشت، تیپ‌ها هم فرمانده نداشتند. در آن روزها تنها دو لشکر ۸۱ و لشکر ۹۲ در حال مقاومت در برابر عراقی‌ها بودند، چهار لشکر بعثی در محور غرب در مقابل لشکر ۸۱ و شش لشکر و یک تیپ مستقل در برابر لشکر ۹۲ قرار داشتند که تجهیزات آن‌چنانی نداشت، این دو لشکر از روز اول مقاومت کردند. ارتش روز پنجم با همه مشکلاتی که داشت توانست مقابل پیشروی دشمن را بگیرد.

او ادامه داد: نیروی هوایی بلافاصله طرح انتقام را اجرا کردند، نیروهای ما طی دو پرواز با شش فانتوم از پایگاه بوشهر در ساعت ۱۶:۳۰ و شش فانتوم از پایگاه همدان در ساعت ۱۷:۲۵ پایگاهی را در شمال و جنوب بغداد بمباران کردند، همچنین از سحرگاه روز هفتم جنگ لشکر ۱۰ زرهی و یک مکانیزه و پیاده عراق مورد هجوم موشک‌باران نیروی هوایی به فرمانده تیمسار فکوری قرار گرفتند و علیرغم تلفات نیروی هوایی توانستند تا عملیات بعدی و رسیدن نیروهای پشتیبانی، مانع عبور تانک‌های عراقی از کرخه و سقوط خوزستان شوند. این‌ها شرایطی هستند که کمتر گفته شده و مورد توجه قرار گرفته است، اما روایتگر سخت‌ترین روزها و ساعات جنگ تحمیلی برای رزمندگان و نیروهای ارتش است، چرا که علیرغم هشدارها و توصیه‌های فرماندهان ارتش بدخواهی و تهمت‌ها باعث شد در مقطع ابتدایی جنگ، کشور انسجام و توان لازم برای مقابله با عراق در ابتدای جنگ را نداشته باشد، اما نیروهای ارتش و مردم تا پای جان برای دفاع از خاک کشور مبارزه کردند.

انتهای پیام 

  • شنبه/ ۷ مهر ۱۴۰۳ / ۱۰:۳۷
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1403070704893
  • خبرنگار : 50528