به گزارش ایسنا، سالهاست فست فود و مضراتش برای همه آشکار شده با این وجود همچنان مصرف میشود و قشر قابل توجهی را دور سینیها و مزههای خود جمع کرده است. فست فود چه از نظر مضراتی که برای بدن انسان دارد چه برای طبیعت، همواره چالشی برای انسان امروزی محسوب میشود اما پدیده غریبتر و تازهتر «فست فشن» در نوع خود آسیبهایی بسیار جدی دارد ازجمله مصرفگرایی و تبعات آن بر اقتصاد جامعه و افراد و خسارت غیر قابل جبران بر طبیعت!
تولید لباسهای ارزان قیمت و متنوع از نظر طرح و رنگ اما با کیفیت پایین در پارچه استفاده شده و دوخت بسیار ضعیف که تنها قیمت پایین باعث فروشش میشود. به این پدیده «فست فشن» میگویند. هدف تولید کنندگان این نوع پوشاک، صرف کمترین هزینه و کسب بیشترین سود است.
این شبکه گسترده از طریق رسانههای اجتماعی و پلتفرمها به مدبازی و مصرفگرایی دامن میزند. دست میگذارد روی احساسات قشر جوان و نوجوان و با تبلیغات اغوا کننده، مدام به دنبالکنندگان مد و در نهایت مشتریان میافزاید.
«فست فشن» زیانهای فراوانی دارد. اول اینکه به چرخه تولید استاندارد و باکیفیت پوشاک ضربه مهلک وارد میکند. دوم مصرفگرایی را رواج میدهد به این ترتیب، جوانی که بیشتر جذب مد و ظاهر میشود بیشتر از کسب موفقیتهای واقعی که میتواند برایش آیندهساز باشد غافل میشود گویی تمام اعتماد به نفس و نیازهایش با حس رضایت از به روز و به مد بودن ارضا میشود.
زیان مهلکتر این پدیده بر محیط زیست است. تمام منسوجات استفاده در این سیاهبازار از فرآوردههای نفتی بوده و نمیتوان در یک لباس از این تولیدات اثری از پنبه یا نخهای باکیفیت مشاهده کرد. تولید سریع و انبوه این البسه که دنبالکننده را به مصرف روی دور تند و دور انداختن تربیت کرده، حجم قابل توجهی از این مواد را روانه طبیعت میکند. اثرات زیست محیطی این مواد بجز آسیب مستقیم به حیوانات وحشی و چرخه زیستی، برای دههها و قرنها به تدریج با آثار مخرب، به عنوان سمیترین مواد جذب خاک و طبیعت میشوند.
همچنین در این صنعت کاذب از رنگهای بی کیفیت و بسیار ارزان قیمت و شیمیایی استفاده میشود. دور ریز این البسه، بجز خود مواد نفتی و پلاستیکی پارچهها، مواد شیمیایی این رنگها را به آبهای سطحی و زیرزمینی رسانده و به عنوان یکی از مواد آلوده کننده آب، به مسیر تخریبی خود ادامه میدهد.
پلی استر، مواد اصلی ساخت تمام این پارچههاست. مادهای نفتی که اول در زمان شستشو، پیوندهای سطحی را آزاد کرده و میکروفایبرها را وارد چرخه آب میکند. این آلودگی حتی تا دریاها و اقیانوسها هم میرود و تخریب میکند. و دوم اینکه لباس دورانداخته شده چه در محل انباشت زبالهها چه رها شده در هرکجا، تجذیهناپذیر خواهد بود و به تخریب محیط زیست میانجامد.
پدیده «فست فشن» همچنان روی وسوسه دیده شدن، زیبا شدن، جذاب شدن و خود را مرفه بیدرد نشان دادن جمع قابل توجهی از جوانان کار میکند تا جوان به جای کار و تلاش و واقعگرایی، بر روی هرآنچه میتواند انجام دهد و از خود توقع داشته باشد سرپوش بگذارد و به رضایتی کاذب برسد.
طراحان این پدیده مدام در تکاپو هستند تا جوان و نوجوان هر روز به این فکر کنند که آیا لباسم مد روز هست یا خیر و احساس نیاز مکرر خرید را در او ایجاد کنند. اما این احساس نیاز به چرخهای باطل میانجامد و در نهایت به استرس و نارضایتی منتهی خواهد شد. تولید کنندگان و توزیعکنندگان این پوشاک تنها به فکر حداکثر سود از حداقل هزینهها هستند و سهم عمدهای در فرهنگ مصرفگرایی ایفا کردهاند.
در این بین دستهای از افراد هستند که فارغ از مد و مدبازی، اینچنین تلقی میکنند که لباسی ارزان و با قیمت مناسب خریدهاند که بهروز هم هست در صورتی که مثلا یک کفش بیکیفیت اگر یک چهارم قیمت یک کفش باکیفیت باشد، اما طول عمر و دوام آن کفش کمتر از یک هشتم دوام کفش باکیفیت خواهد بود و اینجا قطعا، خریدار جنس ارزان بی کیفیت متضرر شده است.
بهترین راه برای پیشگیری و مقابله با این نوع مصرفگرایی، اطلاعرسانی و آگاهسازی از سوی نهادهای ذیربط است و به موازات آن رسیدگی و نظارت بر تولید یا واردات عموما قاچاق این محصولات و نظارت بر فعالیت سلبریتیها در تبلیغ و ترویج این پدیده. ذکر این نکته هم حائز اهمیت است که خریدار باید به این نکات توجه کند که: یک لباس اگر مناسب و زیبا و آراسته باشد میتوان برای مدتهای بسیار بیشتری آن را استفاده کرد. آیا آن لباس کارکرد اصلی پوشاک بودن را دارد یا همه چیز فدای ظاهر زیبایش شده است؟
انتهای پیام