پاتک به بی‌بی

دلیل عصبانیت و عصیان صهیونیست‌ها طی روزهای اخیر، گرفتاری در همین بازی هوشمندانه و قدرتمندانه مقاومت لبنان است. در این معادله، ترس و وحشتی که بر شمال اراضی اشغالی مستولی شده، به دیگر نقاط اراضی اشغالی از جمله حیفا و عکا نیز تعمیم می‌یابد، بدون آنکه جنگ را در ذیل چارچوب راهبردی مدنظر تل آویو هدایت کند.

به گزارش ایسنا، حنیف غفاری در سرمقاله روزنامه وطن امروز نوشت: رژیم اشغالگر قدس به جنایات گسترده خود در جنوب لبنان ادامه می‌دهد. شهادت صدها شهروند لبنانی در حملات هوایی وحشیانه دیروز صهیونیست‌ها، نقطه آشکارساز تروریسم ترکیبی  صهیونیست‌ها در مواجهه با سرزمین سروها محسوب می‌شود. بدیهی است بیشتر تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل، اکثرا تحولات جاری در جنوب لبنان را از یک زاویه دید روایت و تفسیر می‌کنند.

اساسا هدف از حملات مکرر (آن هم با تنوع سایبری، میدانی، روانی و امنیتی)، تمرکززدایی از فرامتن و چارچوب راهبردی و استراتژیک است که جنایات صهیونیست‌ها در آن رخ می‌دهد، بنابراین نخستین و مهم‌ترین گام در تحلیل حوادث اخیر، چینش ثوابت راهبردی و میدانی ماجرا در کنار یکدیگر و تمرکز بر مدل و چارچوبی است که عملیات‌های وحشیانه اخیر و آتی صهیونیست‌ها در بطن آن تعریف می‌شود. در این باره، مولفه‌های سه‌گانه‌ای وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد.

علت اقدامات اخیر صهیونیست‌ها در لبنان

معمولا استناد یک بازیگر به جنگ ترکیبی، آن هم در یک بستر زمانی محدود، بازتابی از ضعف یا قوت عملیاتی - میدانی است. به عبارتی بهتر، مرز میان کنشگری فعال و واکنش اجباری باید در تحلیل رفتار تل‌آویو مورد توجه قرار گیرد. در اینجا نیاز به طرح سوالی هدفمند وجود دارد: آیا جنایات اخیر صهیونیست‌ها منبعث از قدرت تسلط آنها بر میدان بوده یا خروجی شکست آنها در رسیدن به اهداف تعیین‌شده راهبردی و میدانی؟ قطعا گزینه دوم صحیح است. با گذشت یک سال از جنگ غزه، تل‌آویو نه تنها قادر به اشغال کامل نوار غزه، نابودی حماس و آزادی اسرای صهیونیست بدون انعقاد آتش‌بس نشده، بلکه جبهه شمال را نیز از دست داده است. از سوی دیگر، گروه‌های مقاومت یکی پس از دیگری عمق استراتژیک اراضی اشغالی را هدف قرار داده و از خطوط قرمز پررنگی که تا قبل از توفان الاقصی تل‌آویو تصور عبور از آنها را هم نمی‌کرد، به صورت آشکار عبور کرده‌اند. در چنین شرایطی صهیونیست‌ها از روی استیصال تصمیم به تغییر چارچوب بازی خونین خود در جنگ غزه گرفته‌اند. پررنگ‌سازی جبهه شمال، مبنای چارچوب جدید است. تل‌آویو در این راستا به مدل جنگ ترکیبی رو آورده تا ضمن هدف قرار دادن بقاع، نبطیه و مناطقی از بیروت، از فناوری‌های نوین و تروریسم سایبری نیز در خدمت تروریسم ذاتی خود استفاده کند.

* رویکرد هوشمندانه و قاطعانه حزب‌الله

 رویکرد هوشیارانه و قاطع حزب‌الله نه‌تنها در سخنرانی علامه سیدحسن نصرالله دبیرکل غیور مقاومت اسلامی لبنان نمود پیدا کرده، بلکه خود را در مواجهه میدانی حزب‌الله نمایان ساخته است. تل‌آویو قصد داشته و دارد حزب‌الله را در مقابل ۲ گزینه غیرقابل تغییر قرار دهد: تسلیم مطلق در برابر رژیم صهیونیستی یا آغاز یک جنگ فراگیر و فرسایشی که منجر به تضمین بقای نتانیاهو در سایه تمدید فعالیت «کابینه جنگ» شود. در مقابل، حزب‌الله لبنان جنگ را به عملیات رفت و برگشت مبدل ساخته و از این طریق، ضمن حفظ فشار میدانی و مستمر بر رژیم صهیونیستی، از قرار گرفتن در دوراهی مدنظر تل‌آویو اجتناب کرده است. از سوی دیگر، حزب‌الله در مواضع صریح خود، جنگ در جبهه شمال را متغیری وابسته به جنگ در نوار غزه می‌داند. این بدترین گزاره‌ای است که علیه صهیونیست‌ها مطرح و بر آن تاکید می‌شود، زیرا دستان تل‌آویو را در غیریت‌سازی میان میادین نبرد می‌بندد.

* آینده‌نگاری صحنه نبرد

حزب‌الله لبنان از یک سو «قصاص رژیم صهیونیستی» را به‌مثابه یک تصمیم و اقدام قطعی در دستور کار قرار خواهد داد و از سوی دیگر، به جای قرار گرفتن در دوراهی «تسلیم -جنگ گسترده» در مقابل رژیم اشغالگر قدس، نتانیاهو و تل‌آویو را در دوراهی «شکست در میدان - تسلیم در مذاکرات» قرار می‌دهد. دلیل عصبانیت و عصیان صهیونیست‌ها طی روزهای اخیر، گرفتاری در همین بازی هوشمندانه و قدرتمندانه مقاومت لبنان است. در این معادله، ترس و وحشتی که بر شمال اراضی اشغالی مستولی شده، به دیگر نقاط اراضی اشغالی از جمله حیفا و عکا نیز تعمیم می‌یابد، بدون آنکه جنگ را در ذیل چارچوب راهبردی مدنظر تل آویو هدایت کند. آنچه موجب بقای موثر مقاومت اسلامی لبنان در منطقه شده، قالب گفتمانی مقدس و هوش سرشار استراتژیک و میدانی حزب‌الله است. این هوش استراتژیک در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ میلادی به یک شکل و امروز در سال ۲۰۲۴ میلادی به گونه‌ای دیگر تبلور یافته است. صورت مساله مشخص است: حزب‌الله لبنان عمق عملیات خود در اراضی اشغالی را از ۵ به ۱۲۰ کیلومتر افزایش داده، بدون آنکه در دام راهبردی صهیونیست‌ها گرفتار شود. نتیجه این روند، چیزی جز شکست مطلق و غایی رژیم اشغالگر قدس در برابر جبهه مقاومت نخواهد بود؛ همان حقیقتی که علامه نصرالله و یارانش به آن ایمان دارند. رژیم صهیونیستی هدف خود از حمله به لبنان را بازگرداندن آواره‌ها اعلام کرده بود. روز گذشته با تشدید جنگ و افزایش برد موشک‌های حزب‌الله تا دروازه‌های تل‌آویو، مشخص شد تا اینجای جنگ، اسرائیل از رسیدن به هدف خود دورتر شده است.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۳ مهر ۱۴۰۳ / ۰۸:۴۶
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1403070301879
  • خبرنگار :