به گزارش ایسنا، امروز؛ سوم مهر سومین سالگرد درگذشت آیتالله علامه حسن حسنزاده آملی در سال ۱۴۰۰ است.
حسن کیست؟
حاصل ازدواج عبدالله و فاطمه در ۱۷ بهمن ۱۳۰۷ در روستای ایرا از بخش لاریجان شهرستان آمل متولد شد و نامش را حسن گذاشتند.
حسن در سال ۱۳۱۳ به مکتبخانه فرستاده شد تا خواندن و نوشتن بیاموزد و قرآن یاد بگیرد. او یک سال بعد وارد کلاس اول مدرسه شد. مادر حسن در سال ۱۳۱۵ درگذشت.
ممارست و پافشاری حسن در بندگی خدا موجب شد شش سال بعد در ۱۴ سالگی لایق فضل الهی شود و در آغاز نوجوانی علوم عقلی را به خوبی ادراک کند و در این زمینه گشایشهای زیادی حاصل شود.
در خاطرهای از این حالت روحی، نوشته است: «در عنفوان جوانی و آغاز درس زندگانی که در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف و تهجد عزمی راسخ و ارادتی ثابت داشتم، در رؤیای مبارک سحری به ارض اقدس رضوی تشرف حاصل کردم و به زیادت جمال دل آرای ولی الله اعظم، ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا علیه السلام نائل شدم.
در آن لیله مبارکه قبل از آن که به حضور باهر النور امام (ع) مشرف شوم، مرا به مسجدی بردند که در آن مزار حبیبی از احباء الله بود و به من فرمودند: «در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که بر آورده است.» من از روی عشق و علاقه مفرطی که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.»
بر بال ارتقاء
اولین استاد حسن جوان در حوزه علمیه میرزا ابوالقاسم مشتهر به فرسیو پسر ملا باشی ابراهیم بود اما رابطه استاد و شاگردی آنان دیری نپایید. میرزا به زودی درگذشت و علامه نزد آیات عظام محمد غروی، عزیزالله طبرسی، ابوالقاسم رجایی، حاج شیخ احمد اعتمادی و عبدالله اشراقی درس خواند.
رساله منظومی یا «نصابالصبیان» تصنیف ابو نصر فراهی، رساله امثله از کتاب «جامع المقدمات» و درس جامع المقدمات جزو اولین کتابهایی بود که حسن آموخت.
«حسن» کتب مقدماتی حوزه از جمله نصابالصبیان و رساله عملیه فارسی را نزد آیهالله سید ابوالحسن اصفهانی، آموزش کتابهای کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطول در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل نزد آیات عظام محمد غروی، عزیزالله طبرسی، احمد اعتمادی، عبدالله اشراقی و ابوالقاسم رجایی آموزش دید.
پدرِ نیز در ۲۰ سالگیِ پسرش چشم از جهان بست و خاله، سرپرست حسن شد.
حسن در سال ۱۳۲۹ در ۲۲ سالگی از آمل به تهران مهاجرت کرد و در مدرسه حاج ابوالفتح در یکی از محلات خیابان ری سکونت کرد و تتمه کتب شرح لمعه را نزد آیهالله سید احمد لواسانی فرا گرفت.
او مدتی بعد به مدرسه مروی رفت و تحصیلاتش را ادامه داد. حسن در این مدرسه ۱۳ سال نزد علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی درس خواند و ملا شد.
او در این مدت مکاسب و رسائل شیخ انصاری، دو جلد کفایه آخوند خراسانی، کتاب طهارت و کتابهای صلوه، خمس، زکات، حج، ارث و جواهر را در قالب دروس خارج فقه خواند و در اواخر دهه ۱۳۴۰ به مقام اجتهاد رسید و میرزا شعرانی علاوه بر تایید اجتهادش به او اجازه نقل حدیث داد. سال ۱۳۴۰ سالی بود که آیتالله بروجردی در فروردین و آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی در اسفند چشم از جهان فروبستند.
آیتالله حسنزاده در این مدت فقه و اصول را نزد اساتیدی چون سید احمد لواسانی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و محمدتقی آملی آموخت.
حسن جوان دروس تفسیر، رجال، درایه، ریاضی، هیات، نجوم و طب را نیز از علامه شعرانی آموخت.
این آیتاللهِ جوان ۱۱ سال نزد مهدی الهی قمشهای، منظومهِ سبزواری، بخشهایی از اسفار و شرح خواجه بر اشارات را فرا گرفت و در جلسات تفسیر قرآن ایشان حضور مییافت.
او در ۲۲ مهر ۱۳۴۲ به قم مهاجرت کرد و ۱۷ سال در دروس علامه آیتالله سید محمدحسین طباطبایی شرکت کرد و بخشهایی از کتاب بحارالانوار و تمهید القواعد را نزد ایشان آموخت.
ایشان دروس فلسفی و عرفانی را نزد آیتالله سید محمدحسن الهی برادر علامه طباطبایی آموخت.
علامه حسنزاده خاطرهای از جانبازیش در حوادث انقلاب گفت: «در بحبوحه انقلاب، در مسجد اعظم قم مشغول افتاده و افاضه به طلاب حوزه علمیه بودیم که مورد هجوم عوامل رژیم منحوس شاه قرار گرفته و از ناحیه قفسه سینه شدیدا مورد آسیب قرار گرفتم. در آن موقع وقتی به خود آمدم فکر کردم به دلیل هجوم آن یاغیان ساعتم که در جیبم بوده شکسته است، ولی دیدم نه، دندهها آسیب دیده و شکسته و به طرف قلبم خم شده است.»
با آغاز جنگ تحمیلی توسط ارتش رژیم بعث عراق علامه مدتی را هم به جبهه حق علیه باطل رفت و با رزمندگان اسلام حشر و نشر داشت.
علامه حسن زاده آملی با سیده منصوره حسنی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۴ پسر و ۲ دختر است. حجتالاسلام عبدالله حسنزاده آملی پسر ارشد و سعیده حسن زاده آملی فرزند پنجم خانواده همسر محمدباقر لاریجانی است.
خاطره دیدار
علامه حسنزاده خود در خاطرهای از دیدارش با امام خمینی در ص ۱۷۵ کتاب جمال سالکین نوشت: «قبل از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که در تهران مشغول تدریس بودم، شنیدم حضرت آیتالله العظمی امام خمینی (قدس سـره) روحانیانی را که برای ایام محرم جهت تبلیغ به اطراف و اکناف میروند موظف نمودهاند که مسایل اجتماعی و سیاسی عالَم اسلام و مشکلات جامعه مسلمین و خصوصا اوضاع ایران را به گوش مردم برسانند و مردم را دراین زمینه آگاه نمایند، لذا بنده که برای ایام محرم عازم آمل بودم احساس کردم این وظیفه متوجه من نیز میباشد و باید در انجام آن بکوشم بدین جهت قبل از آنکه به سوی آمل بروم خود را به قم رسانیدم.
قمی که با هیچ یک از خیابانها و کوچههایش آشنا نبودم، سراغ منزل امام را گرفتم و به حضورشان شرفیاب شدم و به محضرشان عرضه داشتم که بنده حسن حسنزاده آملی هستم و فعلا در حوزه علمیه تهران مشغول تحصیل و تدریسم. اساتید من عبارتند از حضرت علامه میرزا ابوالحسن شعرانی و ... شنیدم که حضرت عالی روحانیون را مکلف کردهاید تا مسائل سیاسی و مشکلات اجتماعی مسلمین را برای عموم مردم بیان کنند؛ لذا من که یکی از طلبههای سرشناس آملم و جهت تبلیغ عازم آن دیارم، آمدهام به شما بگویم من هم مانند دیگران در خدمتم و شما نیز انشاءالله در اهدافتان موفق خواهید شد و همه با هم دست بدست هم میدهیم و انشاءالله تعالی کشور را از دست فسقه و فجره نجات میدهیم و دین خدا را پیاده میکنیم.»
خطرات
به گفته حجتالاسلام علی معلمی شاگرد علامه که از چهارمین دوره مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده استان مازندران در این مجلس حضور دارد، آیتالله حسنزاده آملی را در شکست اتحادیه کمونیستهای ایران در بلوای ۶ بهمن ۱۳۶۰ که در شهرستان آمل بر علیه جمهوری اسلامی دست به اسلحه شدند، مؤثر دانست.
ایشان یک هفته بعد از فروکش کردن غائله کمونیستها در شهرستان آمل در پیامی در تاریخ ١٣ بهمن ١٣٦٠ نوشت: «آفرین بر شمایی که با سلاح ایمان در مقابل آنان قیام کردید، چنانکه به آنان مهلت ندادید که در دارالمؤمنین آمل نفسی تازه کنند. عدهای از آنان را به کیفرشان رسانده و عدهای را دستگیر و خلع سلاح کردید، شما بیسلاح و آنان مسلح، شما در پناه خدای عزوجل و آنان در پناه جنگل.»
آیتالله سید مهدی قاضی طباطبایی فرزند سید علی قاضی طباطبایی چهار سال استاد آیتالله حسنزاده در علوم ارِثْماطیقی بود. آیتالله حسنزاده، علامه طباطبایی را استاد عرفان عملیش معرفی کرد.
حسنزاده آملی پس از سکونت در قم به تدریس دروس فلسفه، عرفان، شرح منظومه، اشارات، اسفار اربعه، شرح فصوص قیصری، شرح تمهید و مصباح الانس مشغول شد. ایشان حدود ۱۷ سال دروس ریاضیات، هیأت، وقت و قبله را تدریس کرد و کتاب دروس معرفة الوقت و القبلة محصول آن دوران بود.
مجموعه آثار حضرت علامه ذوالفنون حسن حسن زاده آملی بیش از ۱۸۰ جلد کتاب است که حدود نیمی از آنها منتشر نشده است.
مهدی شبزندهدار، سید محمدرضا مدرسی یزدی، اسماعیل منصوری لاریجانی، داوود صمدی آملی، حسن رمضانی، مهدی احدی و سید یدالله یزدان پناه، نورالله طبرسی و سید حسن شجاعی کیاسری از شاگردان مشهور ایشان بودند.
توصیف علامه
علامه طباطبایی استاد علامه حسنزاده در وصف حالات و شخصیت شاگردش گفت: «حسنزاده را کسی نشناخت جز امام زمان (ع).»
آیتالله علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی یکی دیگر از اساتید علامه حسنزاده در توصیف علامه، گفت: «استاد مولانا الاجل الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملی معروف به حسنزاده در علم قرآن، لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبی مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است.
کلمات کتاب شریف کافی را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفتآور اعرابگذاری کرده است. در علم نجوم و ریاضیات وابسته ید طولایی دارد و در استخراج افلاک و کسوفین دارای مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوارکار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او اجازه دادم روایاتی که نقل آن برای من صحیح است، از من روایت نماید.»
آیتالله عبدالله جوادی آملی هم مباحثهای، همشهری و هممحلهای علامه در توصیف حالات معنوی آیتالله حسنزاده گفت: «او عارفی کمنظیر بود که هم راه عقل و هم راه شهود را پیموده است.»
آیتالله سید رضا بهاءالدینی عارف قرن سیزدهم و چهاردهم هجری نیز درباره علامه حسنزاده گفت: «افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند، توانستهاند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و تهذیب نفس رسیدهاند.
خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند. بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسنزاده آملی افتاد به کلی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم.»
حجتالاسلام داوود صمدی آملی یکی از شاگرد علامه حسنزاده نیز در مقدمه کتابش «شرح دفتر دل» درباره شخصیت علامه نوشت: «این صحیفهای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر وجیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قلههای معارف الهی و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیات و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیة الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهان مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهما السلام چشیده است.»
آثار علامه
ایشان به ادبیات عرب علاقه زیادی داشت و مقداری زبان فرانسه بلد بود.
با وجودی که علامه حسنزاده دیوان شعر داشت و در عرفان و فلسفه تبحر بسیار داشت اما شخصیتی غیر سیاسی و عزلتنشین داشت.
از ایشان بیش از ۹۰ جلد کتاب با موضوعات عرفان، فقه، ریاضیات، شعر، فلسفه، هیات، طب و ادبیات از جمله کتابهای عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون، عرفان و حکمت متعالیه، فصوص الحکم، فتوحات مکیه، هزار و یک نکته و هزار و یک کلمه و جمال سالکین به چاپ رسیده و تقریبا به همین میزان آثار منتشر نشده از ایشان به جا مانده است.
از ۲۳ جلد رساله در زمینههای مختلف به یادگار مانده است همچنین تصحیح کتاب «شفا» نوشته ابوعلی سینا، تصحیح «اسفار اربعه» اثر ملاصدرا، تصحیح «کلیله و دمنه» اثر ابوالعمالی نصرالله منشی، تصحیح کتاب گلستان سعدی و تصحیح کتاب «حقیقته حقیقه» حکیم سنایی نیز از جمله اقدامات تحقیقی و فرهنگی ایشان است.
بیماری و درگذشت
این عالم ربانی چند ماه قبل از رحلت به بیماری آلزایمر مبتلا شد و امکان درس و بحث و مطالعه نداشت همچنین با نزدیک شدن به آخرین روزهای پایان عمر شریفشان مدتی گرفتار بیماری کلیوی شد اما پزشکان علت درگذشت علامه را ایست قلبی اعلام کردند.
با رحلت این عالم ربانی، رهبر انقلاب انقلاب اسلامی سحرگاه یکشنبه چهارم مهر ۱۴۰۰ بر پیکر بیجان علامه نماز میت خواند و یک روز بعد مصادف با اربعین حسینی در آرامگاهی که در حیاط خانهاش در روستای ایرا بخش لاریجان شهرستان آمل در اتاقکی با بام سبز رنگ ساخته بود در کنار قبر همسرش به خاک سپرده شد.
دکتر قدیرینژاد رییس وقت بیمارستان امام رضای آمل علت درگذشت علامه را اینگونه تشریح کرد: «علامه حسنزاده آملی ساعت ۱۱ صبح سوم مهر ماه به علت نارسایی شدید قلبی در بیمارستان بستری شدند و با وجود انجام اقدامات درمانی لازم حدود ساعت ۱۰ شب به لقاءالله پیوستند.»
علامه حسن حسنزاده آملی پیش از فوتش وصیت کرد پیکرش در زادگاهش روستای ایرا و در آرامگاهی که در یکی از اتاقهای خانهاش برای همسرش ساخته بود به خاک سپرده شود که همین وصیت بعد از درگذشت ایشان توسط فرزندانشان انجام شد.
نظر علامه درباره امام
آیتالله حسن رمضانی از شاگردان علامه حسنزاده آملی به نقل از ایشان گفت: ایشان زمانی فرمود «اگر اسم کار من را لوسبازی نمیگذاشتند و اگر تلقی خوشی صورت میگرفت و مصون بود از تلقیهای ناخوش، من کتاب «عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون» را که در مسائل نفس است و کتاب مهمی است و کتاب سر پیریِ من است و مال ایام جوانیام نیست یعنی یک عمر کار کردهام و حاصلش این شده است، اسم این کتاب را میگذاشتم «عیون خمینی».
علامه آیتالله حسن حسنزاده آملی کتاب «عیون مسائل النفس و سرح العیون فی شرح العیون» را در ۶۱ سالگی و در تیر ۱۳۶۸ نوشت. این کتاب یک ماه بعد از رحلت آیتالله العظمی سید روحالله موسوی خمینی نوشته شد.
علامه حسنزاده ۳۲ سال بعد از تالیف این کتاب دعوت حق را لبیک گفت و بر اثر نارسایی قلبی چشم از دنیا فروبست.
منابع:
کتاب انسان در عرف عرفان، خاطرات آیتالله حسن حسنزاده آملی
خانی، مهدی، حماسه اسلامی مردم آمل، مجموعه مقالات سمینار حماسه اسلامی مردم آمل، صص ٤٣-٤١
انتهای پیام