به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: سرشان آنقدر شلوغ است که بدون نوبت کسی را نمیپذیرند. همه کسانی که حیوانهای خانگیشان را بغل کردهاند و در آرایشگاه منتظر نشستهاند، حداقل از ۳ ــ ۲ روز قبل زنگ زدهاند، وقت گرفتهاند و با یک برنامهریزی کاملا مشخص اینجا هستند. آدمهایی که وقتی حدودا۳ ــ ۲ ساعته را برای آرایشگاه بردن حیوان خانگیشان، در میان برنامه روزانهشان خالی کردهاند.
عروسکی یا ساده؟
« از ۴۰۰هزار تومان تا یکمیلیون!» این حدود قیمت کوتاهی و مرتبکردن موهای سگ کوچک سفیدش است که تقریبا هر دوماه یکبار باید بپردازد: «اگر قرار به کوتاهی ساده با ماشین باشد، همان ۴۰۰هزار تومان میشود اما اگر مدل خاصی باشد و با قیچی کوتاه شود و اصطلاحا عروسکی اصلاح و بعد از آن هم شسته و سشوارکشیده تحویل داده شود؛ مبلغ پرداختی به یکمیلیون یا کمی بیشتر از آن هم میرسد.» اینها را مشتری ثابت یکی از همین آرایشگاههای حیوانات میگوید که بدون استثنا، هر دوماه یکبار و حتی چند روز زودتر از رسیدن ماه دوم، سگش را به آرایشگاه میآورد و آن را به خانم آرایشگر میسپارد تا سگی پشمالو بدهد و سگی با موهای چتری یا حتی در برخی مواقع و شاید وقت مهمانی، با موهایی گلسرزده تحویل بگیرد.
راحتی؟ زیبایی؟ یا سلامتی؟ مسأله این است؟
همه حرف و شاید توجیهشان برای راهافتادن جریانی بهنام آرایشگاه حیوانات و وقتگذاشتن و هزینهکردن برای چنین موضوعی، به نظافت شخصی حیوان برمیگردد. به اینکه اگر موهای سر و صورت و بدنشان در طولانیمدت کوتاه و مرتب نشود، آلودگیهایی بهوجود آید که میتواند حیوان را گرفتار کند. پس این سگها و گربههای ولگرد خیابانی که کسی ماه تا ماه و سال تا سال موهایشان را کوتاه نمیکند، چطور روزگار میگذرانند؟ این سؤالی بود که از یکی از منتظران داخل آرایشگاه پرسیدیم: «همین است که اگر دقت کنید، میبینید سگهای ولگرد و بدون صاحب، اکثرا آلودگیهایی به تن و بدنشان چسبیده و حتی در برخی مواقع، نوعی بیماری پوستی به نام جرب دارند.» اما برخلاف تصور، انگار این در طبیعت رها بودنشان، باعث میشود که با کمی تکاندن و خاراندن و حتی آببازیهایشان در جوی آب و رودخانه و... تمیز شوند و دیگر نیازی به عروسکی کوتاهکردن موهایشان نباشد.
زندگیشان را تغییر دادیم زندگیمان تغییر میکند!
ما اکوسیستم این حیوانات را دچار تغییر کردهایم و بدونشک، این تغییر اکوسیستم، نیاز به رسیدگیهای فراتر از زندگیهای عادی و روزمره ما دارد. پرندهای که باید پرواز کند و سگی که باید رها باشد و گربهای که باید در فضای باز بازی کند را در وارد خانههایی ۷۰ ــ ۶۰ متری کردهایم که برای زندگی ما ساخته شده است نه این حیوانات. برای همین است که وقت و نوبت آرایشگاه حیوانات میگیریم تا خانم یا آقای آرایشگر، پر پرندهمان را کوتاه کند که نکند زیاد بپرد و در لوستر خانهمان گیر بیفتد. موهای تن سگمان را کوتاه میکنیم که نکند آلوده باشد و آن را به خانه و زندگی ما هم انتقال دهد. وقتی نژاد سگ هاسکی را به خانه میآوریم، معلوم است که وقتی خانه نیستیم هم باید کولر گازی را روشن بگذاریم تا این سگ که در حالت عادی باید در مناطق سردسیر زندگی کند، گرمش نشود و بتواند با سرمای حداقلی محیط، زندگی کند. معلوم است باید پرنده را به آرایشگاه ببریم تا ناخنهایش را بگیریم تا بتواند حرکت متعادلی داشته باشد و آلودگی در زیر ناخنهایش جمع نشود؛ درصورتیکه اگر این پرنده در طبیعت رها باشد، با از این شاخه به آن شاخه پریدن، ناخنهایش بهطور طبیعی ساییده میشود و نیاز به هیچ آرایشگر و ناخنگیر و سوهانی برای ناخنهایش نیست. برای همین تغییردادن اکوسیستم زندگی حیوانات است که طبیعتا برخی از رسیدگیها برای سلامت حیوان و سلامت انسانهایی که با آن حیوان زندگی میکنند لازم است، اما عروسکی کوتاهکردن، چتری گذاشتن، سشوارکشیدن، گلسرزدن و... از آن دست رفتارهایی است که دیگر نه به سلامت حیوان و انسان ربط دارد و نه حقوق حیوانات؛ تنها یکسری رفتارهای اشرافگونه و غربی است که احتمالا ما را از هدف یک زندگی درست و سالم دور میکند.
تلفیقی از سنت و مدرنیته!
قریببهاتفاق جامعهشناسان معتقدند بسیاری از پدیدههایی که امروز تحت عنوان غربزدگی یا دستاوردهای مدرنیته و تکنولوژی از آن حرف میزنیم، آورده سبک زندگیهایی است که خودمان برای خودمان درست کردهایم و حالا باید به نحوی، آن را برای خودمان قابل تحمل کنیم؛ موضوعی که غفور شیخی، جامعهشناس هم آن را تایید میکند و میگوید: «مثلا در قدیم آنقدر خانوادهها بهطور دستهجمعی با هم زندگی میکردند و آنقدر بهراحتی به محیطهای باز اطراف دسترسی داشتند و با حیوانات ارتباط برقرار میکردند که هیچوقت احساس تنهایی نمیکردند.» درواقع شیخی معتقد است این احساس تنهایی و رخوتی که در بخش قابلتوجهی از جامعه گسترده شده است باعث میشود آدمها به زندگی مسالمتآمیز با حیوانات روی بیاورند: «و خب خودشان را در برابر این موجود مسئول میدانند؛ در برابر همه نیازهای ضروری و حتی گاهی غیرضروری!» به نظر میرسد برای پیداکردن پاسخ اینکه چرا باید یک سگ را به آرایشگاه ببریم و بهدنبال زیباییاش باشیم، ابتدا به نیاز ارتباطات سالم و رفع تنهایی پاسخ بدهیم؛ آنوقت است که چنین موضوعی هم به مرور و خودبهخود پاک خواهد شد.
انتهای پیام