به گزارش ایسنا، موزه لوور، واقع در قلب پاریس که بزرگترین و پربازدیدترین موزه جهان است، در اصل قلعهای بود که در اواخر قرن دوازدهم میلادی ساخته شد اما در سال ۱۷۹۳ به یک کاخ سلطنتی و در نهایت به یک موزه عمومی تبدیل شد. معروفترین اثر آن «مونالیزا» اثر لئوناردو داوینچی است که لبخند معمایی آن، سالانه میلیونها بازدیدکننده را به خود جذب میکند. از دیگر آثار برجسته لوور میتوان به تندیس یونان باستان «ونوس دمیلو»، مجسمه «پیروزی بالدار ساموتراس» و نقاشی «آزادی هدایتگر مردم» اثر یوژن دلاکروا اشاره کرد.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
مجموعه موزه لوور که بیش از ۳۸۰ هزار شیء را در خود جای داده است، هزاران سال تاریخ را در بر میگیرد و شامل طیف وسیعی از تمدنهاست. در ادامه به منتخبی از آثار قابلتوجه این موزه میپردازیم.
«پرتره زنی از دربار میلان» ( La Belle Ferronnière)
به جز «مونالیزا» نقاشیهای بیشتری از «داوینچی» در «لوور» نگهداری میشود. یکی از این نقاشیها «پرتره زنی از دربار میلان» است که با نام «La Belle Ferronnière» نیز شناخته میشود. هویت واقعی این زن هنوز مشخص نیست.
«لئوناردو» این نقاشی را در نخستین دورانی که در میلان اقامت داشت و به سبک «اسفوماتو» خلق کرده است. «اسفوماتو» روشی است که در آن سوژه، خطوط مشخصی ندارد و به نظر میرسد که با پسزمینه ترکیب شده است. در نتیجه، لئوناردو حتی با کشیدن پرتره، صحنهای بسیار پویا خلق کرده است. بانویی که در این نقاشی به تصویر کشیده شده است به سمت چپ خود چرخیده است، گویی که توجه او توسط کسی جلب شده است. در نهایت، نور نیز جزئیات صورت و لباس تزئینشدۀ او را در مورد توجه قرار داده است.
«گاو سلاخیشده»
تابلو نقاشی «گاو سلاخیشده» شاهکار هنر هلندی اثر «رامبرانت» است. یک تکه گوشت بزرگ از میله چوبی در فضایی تاریک آویزان شده است. شخصی پوست را کنده و سر لاشه را جدا کرده است، هیچ عضو دیگری در داخل حیوان دیده نمی شود. این هنرمند با قلم موهای ضخیم نقاشی کرده است تا گوشت را واقعی جلوه دهد.
این نقاشی نیز مانند بسیاری دیگر از آثار هنری هلندی قرن ۱۷، موضوعی واقعگرایانه را ارائه کرده است اما معنای عمیقتری در آن نهفته است. با این حال، معنی آن هنوز نامشخص است، یا بهتر است بگوییم هرگز بر سر معنای او توافق حاصل نشد. در طول قرنها تفاسیر زیادی از این نقاشی شده است.
یکی از تفسیرهای مطرح شده این است که این نقاشی نشانگر «ممنتو موری» است که عبارت هنری و نمادین که یادآور اجتنابناپذیر بودن مرگ است.
«رامبرانت فان راین» به اندازهای شهرت دارد که ما حتی امروزه این نقاش چیرهدست هلندی را با نام کوچک صدا میزنیم. او که تابلوهای نقاشی با موضوعات مختلفی از جمله منظره و صحنههای تاریخی و اسطورهای را خلق میکرد، در بخش اعظمی از قرن هفدهم میلادی چهره برجسته هنر هلند بود. او علاوهبر اینکه برخی از مهمترین پرترههای گروهی عصر طلایی هلند را خلق کرده است، حدود ۸۰ خودنگاره در قالب تابلو نقاشی و طراحی از خود به جای گذاشت.
بهرهگیری استادانه «رامبرانت» از نور، او را به یکی از محبوبترین نقاشان در بین هنردوستان امروزی تبدیل کرده است. تابلوهای نقاشی «گشت شبانه» و «کلاس تشریح دکتر نیکولاس تولپ» از مشهورترین آثار هنری او به شمار میروند.
«تابوت متعلق به Tamutnefret»
در طول دودمان نوزدهم مصر باستان (۱۲۹۲ تا ۱۰۷۵ پیش از میلاد) یک تابوت زیبا در مصر ساخته شد. این تابوت در نزدیکی شهر باستانی «تبای» کشف شده است.
تابوت از جنس چوب ساخته شده است و به طرز شگفتانگیزی با رنگ و طلا تزئین شده است و روی آن تصاویری از خدایان مصری مانند «ازیریس» و همچنین نوشتههای بسیار پیچیده به خط هیروگلیف نقش بسته است. همانطور که مرسوم بود، این نوشتهها در حقیقت جملات مخصوص خاکسپاری است که برای همراهی مردگان در سفر آنها به زندگی ابدی نوشته میشدند. این شیء تاریخی چشمگیر ۱۹۲ سانتی متر طول و ۵۹.۵ سانتیمتر عرض دارد.
«لاماسو»
در قرن هشتم پیش از میلاد، پادشاه «سارگون» بر امپراتوری آشور حکومت میکرد. روزی تصمیم گرفت که پایتخت جدید انتخاب کند. او محوطه بزرگی را انتخاب کرد که «دور شاروکین» یا «دژ سارگون» نام گرفت و ساخت آن آغاز شد. با این حال سارگون درگذشت و پسر و جانشین او پایتخت را در «نینیوه» (نینوا) بازسازی کرد و «دور شاروکین» را رها کردند.
این محوطه تا پیش از آنکه در سال ۱۸۴۳ میلادی توسط یک باستانشناس فرانسوی کشف شود، فراموش شده بود.
نقش برجستههای کمارتفاع باورنکردنی نشاندهنده فعالیتهای آن زمان مانند تیراندازی با کمان و رژههای نظامی به منظور تجلیل از پادشاه از جمله آثاری است که کشف شده است. روی درها، گاوهای نر بزرگ بالدار با صورت انسان ساخته میشد. آنها ایزدان محافظی به نام «لاماسو» را به تصویر میکشند که در نقاط استراتژیک اقامتگاه پادشاه قرار میگرفتند.
«تزئینات کاخ داریوش یکم در شوش»
باستانشناسی در طول قرن نوزدهم میلادی به ویژه در شرق و خاورمیانه شاهد یک دوره بزرگ پیشرفت بود. در سال ۱۸۸۴ میلادی و ۱۸۸۶ میلادی دو باستانشناس فرانسوی محوطهای را کاوش کردند که چند سال قبل توسط کاوشگر دیگری کشف شده بود. این مکان کاخ داریوش یکم در شوش بود.
قوانین آن زمان و استعمار اجازه جابجایی کل مکانها را میداد، بنابراین این اقامتگاه منتقل شد و تا حد زیادی در موزه لوور سرهم شد.
«آپارتمان ناپلئون سوم»
«لوور» در اصل کاخی بود که پادشاهان، وزیران و درباریان در آن سکونت داشتند و از آن بازدید میکردند. یک بخش از این موزه هنوز هم مانند قرن ۱۹ باقی مانده است. قسمتهایی از این بخش قدیمی موزه آپارتمانهای «ناپلئون سوم» است که از مجموعهای از اتاقها و فضاهای مملو تزئینات، اسباب مجلل، صندلیهای نفیس و میزهای بسیار طولانی تشکیل شده است. در آن زمان این اتاقها به نخست وزیر «امپراتوری دوم» تعلق داشتند. این اتاقها بعداً و در سال ۱۹۸۹ به وزیر دارایی رسیدند و پس از آن موزه لوور تبدیل به موزه شد و آپارتمانها به روی بازدیدکنندگان باز شد.
انتهای پیام