«بلایند دیت» روایتی از عاشقانه‌های کور!

«بلایند دیت» یا به اصطلاح فارسی «ملاقات ناشناس» و یا «ملاقات کور»، پدیده‌ای جدید است که به قرارهای ناشناس بین دو نفر گفته می‌شود که می‌تواند منجر به نتایجی به دور از فرهنگ غنی ایرانی اسلامی‌مان شود.

به گزارش ایسنا، به نقل از ایمنا، امروزه رسانه به‌دلیل جذابیت‌های ظاهری و انبوه مطالب توانسته مخاطبان و اقشار مختلف زیادی را از همه جهان به خود جذب کند؛ بر این اساس تولیدات رسانه‌ای خارجی و داخلی و بارگذاری آن‌ها در فضای موجب تأثیرپذیری مخاطبان این شبکه‌ها می‌شود به طوری که گاهاً افرادی که هیچ اشتراک فرهنگی با یک محتوا ندارند، صرفاً جهت تقلید و افزایش مخاطب به تولید کپی محتواهای بی‌ارزش روی می‌آورند و با استفاده از جذابیت و ایجاد هیجانات، مخاطبانی را به طور خواسته یا ناخواسته همراه خود می‌کنند.

همانطور که شاهد هستید امروزه تولید چنین محتواهایی در بستر فضای مجازی باب شده است و این فرآیند هر روز و بدون بررسی و محدودیت پیش می‌رود، تا جایی که امروزه برنامه‌هایی به‌نام «بلایند دیت» یا دیدارهای ناشناس رواج پیدا کرده که می‌تواند منجر به نتایجی به دور از فرهنگ غنی ایرانی اسلامی‌مان شود؛ ماجرای بلایند دیت‌ها از این قرار است که دو زن و مرد با حضور شخص ثالثی قراری به قصد آشنایی ترتیب می‌دهند در حالی که پیش از این هیچ گونه ملاقاتی‌با یکدیگر نداشته‌اند و نسبت به علایق همدیگر از جمله عادات غذایی، تفریحات دل‌پسند و سلیقهٔ موسیقایی و هنری و نظایر اینها کاملاً بی‌خبرند و مراد از کوری در اینجا همین بی‌خبری و بی‌اطلاعی است.

در ورژن ایرانی این قرار ملاقات پرده‌ای میان دو طرف کشیده بودند و شرکت کنندگان که قادر به دیدن چهره یکدیگر نبودند و در آخر پس از رد و بدل کردن انتظارات و توقعات و سلیقه‌ها از هر دو طرف می‌خواستند بگویند آیا مایل به ارتباط با یکدیگر هستند یا نه و پس از شنیدن پاسخ پرده کنار می‌رفت و دو طرف قادر به دیدن همدیگر می‌شدند؛ بر این اساس سمیرا خطیب‌زاده، کارشناس حوزه رسانه و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ایمنا اظهار می‌کند: موضوع «بلایند دیت» یا به اصطلاح فارسی قرار ملاقات دو نفر فرد ناشناس یا به عبارتی ملاقات کور، پدیده‌ای جدید است و به قرارهای عاشقانه بین دو نفر گفته می‌شود که اساس آن رابطه پنهان افراد را شکل می‌دهد.

این ره که تو می‌روی به ترکستان است!

وی با اشاره به آشنایی افراد در «بلایند دیت» ادامه می‌دهد: این فناوری که با فرهنگ ایرانی و با سبک زندگی ایرانی تطبیق ندارد قطعاً یک راه کور است.

این کارشناس رسانه با بیان ریشه‌یابی موضوع «بلایند دیت» تصریح می‌کند: شروع موضوع قرار کور در سال ۱۹۲۰ در ایالات متحده و توسط یک شخص یهودی ابداع شده است که بر طبق فرهنگ خودشان یک سری کاربردها داشته، اما آیا این فرهنگ می‌تواند برای ما مثمر ثمر باشد؟ کشوری که علی رغم گستردگی فضای مجازی در حوزه ازدواج هنوز هم به قوانین ازدواج خود پایبند است.

خطیب‌زاده می‌افزاید: یکی از دلایل افزایش آمار طلاق بخاطر این است که به سراغ روش‌های جدیدی آمده‌ایم که پشتوانه علمی ندارند و متخصصین نیز آن‌ها را رد می‌کنند، در همین راستا این فرآیند منجر به ایجاد خانواده‌های ناپایدار می‌شود و می‌بینیم که با کوچک‌ترین اتفاق طلاق در آن‌ها ایجاد می‌شود؛ که بنظرم راهکار یک ازدواج درست و آشنایی درست بین یک دختر و پسر همان قوانین و بر اساس سبک زندگی ایران اسلامی می‌باشد.

ارتباطاتی که شخصی نیست

وی در ادامه با اشاره به تأثیرگذاری فضای مجازی در زندگی افراد می‌گوید: مخاطبان باید بدانند که فضای مجازی در این سال‌ها بسیار گسترش یافته، انواع شبکه‌های اجتماعی پیشرفت کرده و دائماً به قابلیت‌های مختلف آن اضافه می‌شود و به شدت در حال رقابت با فضای واقعی است.

این کارشناس رسانه تصریح می‌کند: درست است که این فضا جای مهمی را در زندگی ما گرفته اما این دنیا یک فضایی است که در عین جذابیت، گستردگی و نفوذ زیادی که در بین مخاطبان جوان خود پیدا کرده همچنان یک دنیای مبهم و ناشناخته است و به دلیل همین ابهامات می‌تواند چالش‌های زیادی را برای فرد ایجاد کند، لذا هوشمندی افراد در مواجهه با این فضا و آشنایی با خطرات و آسیب‌هایش و اینکه بدانیم در عین اینکه می‌تواند هویت مخاطب و کاربر در این فضا ناشناخته باشد و مبهم اما نمی‌توانیم از اثرات سو و منفی رابطه‌هایی که بدون حد و مرز است بر جسم، جان، ذهن و حتی هویت خانوادگی‌مان غافل بمانیم و آن‌ها را بی‌اثر پنداریم.

وی می‌افزاید: شاید به ظاهر گفته شود که این یک فضای شخصی است اما ممکن است امکاناتی به این قضیه اضافه شود که ردیابی، صوت و تصویر شما و هر آنچه که فکر می‌کنید به‌صورت پنهانی با یک فرد به اشتراک می‌گذارید زیر نظر رفته و همین اطلاعات می‌تواند زندگی خانوادگی شما را تحت‌الشعاع قرار دهد.

زندگی که هیچ‌وقت عادی نشد

خطیب‌زاده می‌گوید: کم نیستند افرادی که با همین فریب‌های دنیای مبهم فضای مجازی و اینکه ممکن است هویتشان شناخته نشود و پنهان بماند وارد این فضا شدند اما مسیری را طی کردند که پس از آن دیگر نتوانستند به زندگی عادی خود برگردند؛ برای مثال دختر یک خانواده نتوانست هویت واقعی خود را حفظ کند و این مسئله به مسائل تحصیلی و روابط خانوادگی آن آسیب زد و نتوانست همچون گذشته به آن‌ها بپردازد.

وی اظهار می‌کند: گسترش بی‌محابای فضای مجازی به دنبال خود فروپاشی خیلی از نظام‌های اخلاقی را در جوامع داشته و این فقط مخصوص ایران نیست چراکه در تمام دنیا شاهد چنین موضوعی هستیم و این نتیجه در دست داشتن یک ابراز علمی بدون تعهد است؛ یعنی من در عین اینکه ادعا می‌کنم از علم فناوری، اختراعات جدید و روز استفاده می‌کنم اما به این دلیل که تعهدی در کنار آن وجود ندارد آسیب‌های اخلاقی زیادی را در پی دارد.

کارشناس رسانه ادامه می‌دهد: ورود بی‌محابا به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در بسیاری از کشورها بدون فراهم کردن زیرساخت‌های فرهنگی لازم، سبک زندگی مردمان آن کشور را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و زمینه‌ای را تسهیل می‌کند که به راحتی افراد با از دست دادن سبک زندگی ملی خود که در کشور ما ایرانی و اسلامی است، برای سایر سبک‌ها آغوش خود را در برابر هر تغییری باز کنند.

اینجا یک دهکده جهانی نیست؛ جنگل است!

وی با بیان اینکه حیازدایی یکی از مهم‌ترین راهبردهای اصلی فضای مجازی است، تصریح می‌کند: شاهدیم که در کنار تلگرام، فیسبوک و بعد از آن اینستاگرام، این شبکه‌ها مرتب اضافه می‌شوند و قابلیت‌های هر کدام از این شبکه‌ها بسیاری از ارزش‌های جامعه از جمله بحث حیا و حجاب را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

خطیب‌زاده می‌افزاید: شاید بگویید چرا این موضوع اتفاق می‌افتد؟ در بحث فضای مجازی و فناوری اطلاعات، کشورهایی که حضور قدرتمندتر و قدرت برتر اطلاعاتی و فناوری و حتی در حوزه محتوایی دست برتر را دارند بیشتر می‌توانند جوامع اطراف خود را تحت تأثیر قرار دهند و به طبع در فضای مجازی نیز حضور قوی‌تری دارند این به این معنی است که آن‌ها فرصت بیشتری برای تأثیرگذاری بر فرهنگ کشورهای دیگر و سبک زندگی و تمدن‌های دیگر را دارند به همین دلیل می‌بینیم که بسیاری از کشورها با ورود این فناوری‌های جدید و محتواهای جدید بسیار ناتوان، آسیب پذیر یا به عبارتی در معرض و در اثر استحاله فرهنگی و تهاجم بیگانه مثلث فضای مجازی رقیب قرار می‌گیرند.

وی می‌گوید: الان ما صحبت از دهکده جهانی می‌کنیم، صحبت از این می‌کنیم که الان مثلاً عصر دهکده جهانی‌ست و همه انسان‌ها همچون مردمان یک دهکده با هم در ارتباط هستند اما اگر دقیق نگاه کنیم واقعیت این دهکده جهانی مثل یک جنگل است که کشورهای دست برتر با فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات قوی‌تر می‌توانند به راحتی کشورهای ضعیف‌تر را تحت سلطه خود قرار دهند، حالا این دسته برتر می‌تواند هم در حوزه نرم‌افزاری و هم در حوزه‌های محتوایی، دانشی و بحث‌های سخت‌افزاری باشد.

کارشناس رسانه اظهار می‌کند: اکنون و به این دلیل که کشورهای غربی در این عرصه مسلط‌تر هستند و بسیاری از این فناوری‌ها را خودشان برنامه‌ریزی و طرح‌ریزی کردند، این اجازه را نمی‌دهند که بسیاری از کشورها حتی برای دانش بر آن مسلط شوند و این دسته برتر را همچنان دارند حفظ می‌کنند.

هوش مصنوعی را جدی بگیریم

وی ادامه می‌دهد: البته صحبت ما به این معنی نیست که کاملاً مأیوس باشیم و به این نتیجه برسیم که نمی‌توانیم کاری انجام دهیم بلکه فقط می‌خواستم مختصات این فضا را ترسیم کنم که ببینیم این تأثیرگذاری به چه جهت اتفاق می‌افتد، ما هم موظف هستیم، چراکه وقتی می‌گوئیم ما هم منظور مسئولان و دست‌اندرکاران حوزه فضای مجازی کشور و هم متخصصین در حوزه فضای مجازی و رسانه از اساتید و مابقی افراد که در این مسیر کار می‌کنند و هم خود کاربران و مخاطبان وظیفه دارند.

خطیب‌زاده با اشاره به اینکه در این مسیر سه دسته مشخص می‌شود که اولین و مهم‌ترین آن به عهده مسئولانی است که متولی امر فضای مجازی هستند، می‌افزاید: به‌عنوان یک استاد وقتی صحبت از بحث فناوری‌های ملی خودمان و شبکه ملی اطلاعات می‌کنم بسیاری از دانشجویان ما حتی در مقاطع ارشد حوزه روابط عمومی، رسانه، روزنامه نگاری و رشته‌های مرتبط با حوزه رسانه اصلاً اطلاع دقیق و درستی از موضوع شبکه ملی اطلاعات ندارند و این نشان می‌دهد که مسئولان در این حوزه واقعاً کم کاری کردند، در همین راستا مسئولان ما موظف هستند که این قضیه را که از دغدغه‌های اصلی رهبر انقلاب است را پیگیری کنند چراکه ما در دنیا نمونه موفق کم نداشتیم، همچون کشور چین که نمونه موفقیت از شبکه ملی اطلاعات است.

این کارشناس رسانه می‌گوید: ما نمی‌گوییم تأثیرگذاری از دیگران را نمی‌پذیریم بلکه می‌گوئیم اگر ما به چنین فناوری‌ای دست پیدا کنیم و به چنین قدرتی در حوزه اطلاعات و فضای مجازی برسیم، حداقل می‌توانیم دست برتر خود را در این حوزه حفظ کنیم و در واقع در موضع انفعال نباشیم تا سایر کشورها، برنامه‌ریزان فرهنگی سایر کشورها در حوزه رسانه و فضای مجازی از جاهای دیگر تصمیم گیرنده باشند و ما فقط پذیرنده برنامه‌های آن‌ها باشیم.

وی اظهار می‌کند: مسئولان فضای مجازی باید در این حوزه با استقلال کامل، با قاطعیت کامل و بدون اینکه تحت تأثیر یک سری موج‌های منفی که ایجاد می‌شود و هیچ اطلاعات کافی در آن زمینه وجود ندارد باشند و با اقتدار کار خود را ادامه دهند و سعی کنند ما را در عرصه فضای مجازی، همانطور که رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود با هیئت دولت داشتند به عرصه‌های جدیدی چون هوش مصنوعی مثل سایر فناوری‌ها همچون موشکی و هسته‌ای به یک قدرتی دست پیدا کنیم تا بتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم.

سواد رسانه اصل ماجرا است

خطیب‌زاده ادامه می‌دهد: دومین عرصه، عرصه متخصصان حوزه رسانه و کارشناسان حوزه فضای مجازی همچون اساتید دانشگاه و یا سایر کارشناسان است، بر این اساس نباید در این حوزه نگاه خود تحقیری داشته باشند و سعی کنند مردم و مخاطبان عام خود را که با آن‌ها در ارتباط هستند و افراد تأثیرگذاری در ذهن مردم هستند را آگاه کنند؛ به طوری که هم معایب فضای مجازی باید گفته شود و هم آسیب‌ها، تهدیدها و منافع فضای مجازی؛ یعنی رویکرد ما باید کاملاً واقع‌بینانه باشد و نباید فکر کنیم وقتی من گوشی آخرین سیستم را در اختیار خانواده خود همچون فرزندم و همسرم قرار می‌دهم یعنی من الان به آخرین ورژن آزادی دست پیدا کرده‌ام بلکه باید نگاه‌مان کاملاً عاقلانه باشد همان‌طور که اتحادیه اروپا هم برای مردم کشورش و نوجوانان اروپایی و کودکان واقعاً قوانین سختگیرانه‌ای را برای حوزه فضای مجازی دارد؛ آیا این‌ها مخالف آزادی آنها است؟

وی تصریح می‌کند: نگاه ما به این حوزه باید نگاه کاملاً منطقی باشد و با این منطق با مخاطبان عام خود به عنوان کارشناس صحبت کنیم و فضای جامعه را به این سمت آماده کنیم که این بدون حد و مرز بودن فضای مجازی به نفع هیچکس نیست نه به نفع خانواده، جوانان و نوجوانان و به نفع مسئولان و دست‌اندرکاران آن‌ها.

کارشناس رسانه با بیان اینکه وظیفه سوم به عهده مخاطب عام است، می‌افزاید: من نوعی به‌عنوان پدر خانواده، مادر خانواده، یک نوجوان یا جوان باید سواد رسانه‌ای خود را بالا ببرم؛ آیا شخصیت، هویت دینی و فرهنگی من به عنوان یک دانشجو یا دانش‌آموز یا هر شغلی که در جامعه دارم واقعاً این اجازه را به من می‌دهد که خود را تحت تأثیر هر محتوا فضای مجازی قرار دهم؟ مثل الان که «بلایند دیت» است و فردا یک چیز دیگر.

وی می‌گوید: آیا آن هویت و شخصیت ایرانی و مسلمان بودن من این را اجازه می‌دهد که هویت خود و خانوادگی خود را به راحتی لگد مال کنم و بعد فقط از آسیب‌های آن بهره‌مند شوم؟ در همین راستا یک لحظه تفکر و آموزش و شرکت در کلاس‌های سواد رسانه‌ای لازم است که من با عمق بسیاری از این محتواها و ترفندها آشنا شوم و بدانم که بسیاری از این محتواها در ورای آن ظاهر جذاب و فریبنده اتفاقاً بسیار اثرگذاری منفی دارد؛ از کمترین آن می‌تواند این باشد که من وقت خود را در شبانه روز دارم به بطالت و بیهوده می‌گذرانم در صورتی که می‌توانم به بسیاری از کارهای مفید شخصی خود بپردازم.

خطیب‌زاده اظهار می‌کند: به نظرم اگر هر قشری بتواند هرکدام از این سه وظیفه را به درستی انجام دهد، علی رغم همه گستردگی فضای مجازی، بیشتر می‌توانیم با نگاه واقع‌بینانه پیش رفته و اتفاقاً از مزایا و نقاط مثبت آن و تسهیلات آن فضا استفاده کنیم.

استفاده از فضای مجازی بدون نداشتن سواد آن می‌تواند جامعه و فرهنگی را به چالش بکشاند، همچنین عدم نظارت بر چنین شبکه‌هایی می‌تواند افراد و مردم را بدون توجه به نوع قشر به چالش کشیده و حتی بر زندگی روزمره افراد اثرات سو بگذارد.

بلایند دیت‌های امروز شاید جذابیت‌های ظاهری و گاهاً نشان از روابط خوب عاطفی و عاشقانه افراد را نمایش دهد اما با نگاهی دقیق بر این حوزه به این نتیجه می‌رسیم که این برنامه‌ها نه تنها موجب افزایش روابط عاشقانه درست نمی‌شود بلکه اثرات منفی‌ای چون از بین رفتن بنیان خانواده، افزایش طلاق، کمال‌گرایی، ظاهربینی، سطحی‌نگری و مواردی از این دست را میان مردم باب و فضای کثیفی را به وجود می‌آورد.

انتهای 

  • دوشنبه/ ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ / ۱۱:۳۹
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1403061911378
  • خبرنگار :