به گفته مورخین یکی از این افرادی که در آزار و اذیت امام حسن(ع)، چه در حال حیات و چه بعد از شهادت آن حضرت نقش مؤثری داشت، معاویه، پسر ابیسفیان است که از طرف امام حسن(ع) احساس خطر میکرد و لذا با حیله و فریب جَعده، که همسر امام حسن بود، آن حضرت را به شهادت رساند.
فرد دیگر که امام حسن را بسیار آزار رساند و حتی در جلوگیری از دفن جنازه امام حسن(ع) در کنار مرقد پیامبر(ص) نقش مؤثری داشت مروان پسر حکم بود. همان کسی که پیامبر، او و پدرش را به دلیل اعمال خلاف و دشمنیهایشان نسبت به اسلام از مدینه بیرون کرده بود، اما عثمان در زمان خلافتش آنها را به شهر آورد و مروان را داماد خود کرد. لذا مروان نسبت به خاندان پیامبر(ص) بغض و کینه شدیدی داشت و هیچ زمانی از آزار و اذیت اهل بیت(ع) دریغ نمیکرد.
فرد دیگری که در جلوگیری از دفن امام در کنار مرقد پیامبر(ص) نقش داشت، عایشه دختر ابیبکر و همسر پیامبر بود که به تحریک مروان و همچنین به خاطر عداوتی که از امام علی(ع) و فرزندان آن حضرت داشت از دفن امام در روضه پیامبر جلوگیری کرد. علت ممانعت آنها از دفن حضرت این بود که مروان پسر حکم که داماد عثمان بود عضو اصلی مخالفین بود و در تحریک عایشه هم نقش مؤثری داشت و میگفت: که چرا عثمان باید بیرون مدینه دفن شود و حسن(ع) در کنار پیامبر(ص). در این میان نیز آل امیه و آل ابیسفیان و فرزندان عثمان با او همصدا شدند و از این کار جلوگیری کردند. عایشه نیز به فرزندان امام علی(ع) مخصوصاً به امام حسن(ع) بدبین بود و نسبت به او کینه داشت. عایشه در جریان دفن امام حسن(ع) گفت: "میخواهید کسی را که من دوست ندارم به خانه من داخل کنید." البته ادعای عایشه نیز مانند ادعای دیگران بهانه بود؛ چون عایشه از خانه پیامبر سهم کمی داشت و نمیتوانست ادعا کند که خانه همهاش مال اوست اما چون از حضرت علی(ع) و فرزندان آن حضرت به خاطر وقایعی که پیش از این جریان اتفاق افتاده بود کینه و عداوت داشت، لذا با این بهانه از دفن امام جلوگیری کرد.
مسلمان شدن بنی امیه و آل ابیسفیان از روی ناچاری بود، برای اینکه آنها زمانی مسلمان شدند که مسلمانان قدرت حاکم شده بود و آنها نتوانستند با آن مقابله کنند، آنها مسلمان شدند تا جانشان حفظ شود. لذا هیچ وقت با خلوص نیّت مسلمان نشدند و از هر فرصتی استفاده میکردند و به اسلام ضربه میزدند. آنها به گفتههای پیامبر و دستورات حضرت اعتنایی نداشتند. در جریان دفن امام حسن(ع) وقتی که ابوسعید خدری (از اصحاب پیامبر) به مروان گفت: «آیا از دفن حسن در کنار جدش ممانعت میکنی در حالی که رسول خدا او را سید جوانان اهل بهشت نامید»، مروان با تمسخر به او گفت«اگر امثال تو حدیث پیامبر را روایت نمیکردند ضایع شده و از بین میرفت.» با توجه به این روایت میفهمیم که مروان و امثال او چقدر به اسلام پای بند بودند! و حتی سعی داشتند احادیث و سفارشات پیامبر(ص) گفته نشود و مردم آنها را فراموش کنند.
بنیامیه از اسلام بهعنوان سپری برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکردند. دلیل دیگری که در رابطه با مروان در جلوگیری از دفن امام حسن(ع) این است که چون مروان در آن زمان از حکومت مدینه عزل شده بود با این اقدام میخواست معاویه را از خودش راضی کند و به این وسیله، خوش خدمتی خود را به معاویه نشان دهد و دوباره به حکومت مدینه برسد و به همین دلیل بعد از اینکه از دفن امام جلوگیری کرد آن را با آب و تاب برای معاویه گزارش کرد. بدون شک مروان یکی از سیاهترین چهرههای بنیامیه است که در تمام مدتی که حاکم مدینه بود با زبان تند خود امام علی(ع) و بنی هاشم را دشنام میداد و اینها همه به خاطر عداوت و بغض و کینه ای بود که از اسلام و پیامبر و خاندان آن حضرت داشت و حتی در جلوگیری از دفن امام حسن(ع) در کنار پیامبر، به هدف پلید خود رسید.
اما هدف دشمنان اهل بیت از این اقدام این بود که میخواستند اهل بیت پیامبر(ص) را از ایشان دور کنند و خودشان را در ظاهر به آن حضرت نزدیکتر جلوه دهند تا خاندان پیامبر(ص) در اذهان مردم به فراموشی سپرده شود، غافل از اینکه مردم عموماً، علاقه و محبت شدیدی به خاندان رسالت داشتند و این محبت خدادادی بود و با هیچ ترفندی نمیشد آن را از بین برد. دشمنان اسلام و خاندان پیامبر(ص) سعی کردند که این محبت بین مردم و خاندان پیامبر را کمرنگ کنند، ولی این محبت روز به روز بیشتر شد و آنها به خاطر اعمالِ زشت خود همیشه مورد لعن و نفرت دوستداران خاندان پیامبر هستند و تا اَبد هم خواهند بود. بنابراین دشمنان خاندان پیامبر(ص) به دلیل عداوت و کینه و دشمنی که با اسلام و اهل بیت پیامبر و اولاد علی(ع) داشتند مانع از همجواری امام حسن(ع) با پیامبر اسلام شدند.
منابع:
شخصیت امام مجتبی(ع)، سید علی اکبر قرشی
در مکتب کریم اهلبیت امام حسن مجتبی (ع)، علی قائمی
حیات فکری سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان
انتهای پیام