به گزارش ایسنا، حنیف غفاری در یادداشتی در وطن امروز نوشت: ارتش اوکراین اخیرا در یک حمله غافلگیرانه از مرز روسیه گذشت و در بزرگترین عملیات خود از زمان آغاز جنگ، وارد منطقه کورسک شد. در مقابل، نیروهای روس نه تنها عملیات بازپسگیری مناطق ازدسترفته در کورسک را تشدید کردهاند، بلکه در صدد طراحی تاکتیکهای تهاجمی و غیرقابل پیشبینی جدیدی در مناطق شرق و مرکز اوکراین هستند. اکثر تحلیلگران غرب متفقالقول هستند زلنسکی دست به قماری دوسر باخت زده که نتیجه و خروجی آن میتواند نسبت به قمار سال گذشته (ضدحمله اوکراین به روسیه در سال ۲۰۲۳ میلادی) نیز برای کییف اسفبارتر باشد. سال گذشته اوکراینیها تلاش کردند با ضدحمله علیه مواضع روسیه در شرق اوکراین (منطقه دونباس)، معادلات نبرد را به سود خود تغییر دهند. این ضدحمله، اگرچه انجام شد اما تبدیل به پاشنه آشیل اوکراین در میدان نبرد شد. پس از آن ضدحمله شهرهای باخموت و آودیوکا به تصرف ارتش روسیه درآمد و حتی روسها تا چند قدمی تسخیر خارکیف نیز پیش رفتند.
اکنون اوکراینیها قمار دیگری را با حمایت پشت پرده آتلانتیکیها آغاز کردهاند. آمریکا و اعضای اروپایی ناتو مدعی هستند در جریان چنین اقدام و نقشهای از سوی ارتش اوکراین نبوده و حتی آن را تایید نمیکنند! با این حال بر همگان مسجل است زلنسکی اساسا در موقعیت و جایگاهی قرار ندارد که دست به چنین قمار و ریسکی بدون اطلاعرسانی قبلی به کاخ سفید و ناتو بزند. با توجه به شواهد و مستندات موجود، ارسال گسترده تسلیحات پیشرفته و جنگندههای جدید از سوی آمریکا به اوکراین، پیشدرآمد و مقدمهای برای عملیات ارتش این کشور در شرق روسیه بوده و این تهاجم بر مبنای یک نقشه از پیش تعیینشده انجام شده است. از این رو باید مراقب صحنهسازی غرب در جریان حمله اوکراین به کورسک بود؛ جایی که آمریکا و اعضای اروپایی پیمان آتلانتیک شمالی میگویند در جریان عملیات اوکراین نبوده و نسبت به آن نیز خوشبین نیستند! دلیل ابراز عدم خوشبینی دستگاههای نظامی و امنیتی غرب از عملیات ارتش اوکراین در خاک روسیه، سرنوشت قطعی آن است: پاسخ قدرتمندانه روسیه و از دست رفتن بخشهای جدیدی از خاک اوکراین. روسها اکنون یکپنجم خاک اوکراین را تصرف کردهاند اما دامنه این تصرفات میتواند طی هفتهها و حتی روزهای آتی افزایش یابد.
اما هدف پنهان و غیراعلامی غرب از تشدید منازعه در خاک روسیه چیست؟ ارتباط میدان مذاکره و جنگ بر هیچ کس پوشیده نیست. این قاعده درباره جنگ اوکراین نیز صادق است. واقعیت این است که توان هضم و پذیرش جنگ اوکراین (بویژه با توجه به فرسایشی شدن آن) از سوی شهروندان آمریکایی و اروپایی کاهش یافته و زمزمههای چینش میز مذاکرات آتشبس و سپس صلح بیش از هر زمان دیگری از بطن تحلیلهای محرمانه و رسمی غرب به گوش میرسد. در چنین شرایطی مفاد توافقنامه آتشبس تابعی از حقایق میدانی و میزان تسلط طرفین بر مواضع یکدیگر خواهد بود. آمریکا و بازیگران اروپایی قصد دارند بر اساس همین نسبت و تناسب، قدرت مطالبهگری کییف را در مذاکرات آتشبس افزایش دهند و در مقابل، مانع طرح خطوط قرمز و مطالبات قطعی مسکو در سند توافق نهایی شوند. اوکراین در متن نبرد، چیزی برای به دست آوردن یا از دست دادن ندارد اما حمله به خاک روسیه و تصرف قسمتی از منطقه کورسک، مترادف با تشدید جنگ روانی کییف و ناتو علیه کاخ کرملین و تاثیرگذاری فرامتنی بر مذاکرات احتمالی خواهد بود.
با این حال به نظر میرسد ناتو و اوکراین در محاسبه ابعاد و دامنه مواجهه روسیه با عملیات اخیر ارتش اوکراین در کورسک کمی عجولانه و سادهانگارانه برخورد کردهاند. دستور بهکارگیری موشکهای اتمی در مواجهه با گسترش دامنه نبرد اوکراین در خاک روسیه و فراتر از آن، اعلام توقف مذاکرات غیرمستقیم آتشبس از سوی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، بیانگر عزم مسکو بر پاسخگویی به آخرین قمار میدانی کییف و ناتو است. به عبارت گویاتر، زلنسکی و ناتو بار دیگر بحرانی را خلق کردهاند که قدرت کنترل و مدیریت آن را ندارند. فراموش نکنیم اصل وقوع جنگ اوکراین، منبعث از ناتوانی غرب در پیشبرد نقشه محاصره راهبردی روسیه از طریق گسترش مرزهای شرقی ناتو بود. در آن زمان نیز ناتو بحرانی را خلق کرد که ابتدا نسبت به آن راضی به نظر میرسید اما در ادامه قدرت تسلط و مدیریت راهبردی، میدانی، فرامتنی و نظامی بر آن را از دست داد. اکنون روسیه بر دفع حملات همهجانبه ارتش اوکراین به کورسک متمرکز است. بر همین اساس، روسیه سربازان و تسلیحات سنگین را وارد منطقه کرده و بسیاری از حملات اوکراین را دفع کرده است اما واکنش روسیه محدود به مواضع و شرایط کنونی نخواهد ماند. این بدترین خبر برای زلنسکی و ناتو محسوب میشود!
انتهای پیام