سعید خدیوی در گفتوگو با ایسنا در خصوص ارتباط بین فرهنگ و اقتصاد و تاثیرشان بر یکدیگر اظهار کرد: برخی معتقدند که اقتصاد زیربنای فرهنگ است، در حالی که دیگران بر این باورند که فرهنگ میتواند به عنوان زیربنای اقتصاد عمل کند. بر اساس نظریه مازلو، نیازهای اولیه انسانی در راس قرار دارند. در واقع، نیازهای فیزیولوژیکی مانند غذا و آب باید تأمین شوند تا انسان بتواند به نیازهای بالاتر مانند نیازهای فرهنگی و اجتماعی بپردازد. این موضوع نشاندهنده اهمیت تأمین نیازهای اولیه برای ایجاد بستری مناسب برای رشد فرهنگی است.
وی افزود: ممکن است این نتیجهگیری حاصل شود که فرهنگ و اقتصاد نه تنها به صورت جداگانه، بلکه به عنوان ۲ عنصر متعامل در شکلدهی به هویت ملی و توسعه کشور باید مورد توجه قرار گیرند. اگرچه ممکن است نیازهای اقتصادی در ابتدا اولویت داشته باشند، اما بدون فرهنگ و هویت مشترک، توسعه پایدار و واقعی امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین حفظ و تقویت فرهنگ در کنار توجه به نیازهای اقتصادی میتواند به ایجاد جامعهای متعادلتر و پایدارتر منجر شود.
خدیوی با اشاره به اهمیت چالشها در این راستا خاطرنشان کرد: با توجه به تحولات جهانی و تغییرات اجتماعی، حفظ هویت فرهنگی و تأمین نیازهای اقتصادی باید به صورت همزمان مورد توجه قرار گیرد تا از فروپاشی هویت ملی جلوگیری شود.
وی با تاکید بر اهمیت فرهنگ در کشور عنوان کرد: فرهنگ برای بسیاری از افراد پس از تأمین نیازهای اساسی مانند غذا، آب و امنیت معنا پیدا میکند. وقتی فردی در شرایطی قرار دارد که نیازهای اولیهاش برآورده نمیشود، طبیعی است که اولویتهای او تغییر کرده و به سمت تأمین این نیازها حرکت میکند. در چنین شرایطی ممکن است فرد به جای مطالعه کتاب یا تماشای فیلم، به دنبال راههایی برای رفع تشنگی یا گرسنگی خود باشد.
خدیوی با تاکید بر فرهنگ به عنوان یک عنصر مهم در جامعه ادامه داد: در جامعه ما با وجود اینکه فرهنگ به عنوان یک عنصر مهم شناخته میشود، اما در شرایطی که نیازهای اقتصادی و معیشتی برآورده نمیشود، توجه به مسائل فرهنگی کاهش مییابد. این موضوع به ویژه در انقلاب اسلامی ایران مشهود بود که گفتمان اصلی آن حول محور فرهنگ و هویت ملی شکل گرفت. اما با گذر زمان و مواجهه با چالشهای اقتصادی، ممکن است افراد بیشتر به تأمین نیازهای اولیه خود توجه کنند و مسائل فرهنگی را در اولویتهای پایینتری قرار دهند.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی با اشاره به چالش های موجود در این مسیر افزود: در این راستا میتوان گفت که چالشهایی وجود دارد که و باید به آنها پرداخته شود. یکی از این چالشها، تضعیف پیوندهای فرهنگی و هویتی در جامعه است. وقتی افراد احساس کنند که نیازهایشان برآورده نمیشود، ممکن است ارتباطات اجتماعی و فرهنگیشان نیز تحت تأثیر قرار گیرد و هویت جمعی تضعیف شود.
ضرورت توجه به فرهنگ و اقتصاد به عنوان ۲ عنصر متعامل
خدیوی ادامه داد: فرهنگ و اقتصاد نه تنها بهصورت جداگانه، بلکه بهعنوان دو عنصر متعامل باید مورد توجه قرار گیرند. تأمین نیازهای اولیه انسانی بهعنوان پایهای برای رشد فرهنگی و اجتماعی ضروری است و بدون آن توسعه پایدار و واقعی امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین حفظ و تقویت فرهنگ در کنار توجه به نیازهای اقتصادی میتواند به ایجاد جامعهای متعادلتر و پایدارتر منجر شود.
وی با توجه به رابطه پیچیدهای که بین فرهنگ و نیازهای اولیه انسانی وجود دارد، بیان کرد: وقتی نیازهای اولیه انسانها تأمین نمیشود، افراد به مسائل فرهنگی توجه کمتری نشان میدهند. از این رو فردی که از جان یا مال خود میگذرد، در واقع به نقطهای رسیده که دچار تحول روحی شده است و این عمل او ناشی از یک آرمانخواهی عمیق است. اما این وضعیت برای همه جامعه صدق نمیکند؛ زیرا بیشتر مردم معمولاً در میانگین قرار دارند و تنها برخی افراد خاص هستند که به این مرحله از تحول دست مییابند.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی با اشاره به چالشهای فرهنگی در ایران و تاثیر مسائل اقتصادی بر کشور اظهار کرد: مسائل اقتصادی به ویژه بر نسل جدید تأثیر گذاشته است. این نسل به دلیل فشارهای معیشتی و نیازهای اولیه خود، کمتر به مسائل فرهنگی و هویتی توجه میکند. در عین حال گسترش ارتباطات اجتماعی و رسانهها باعث شده که نظامهای ارزشی و هنجاری جهانی به ویژه نظام سرمایهداری و فردگرایی، بیشتر در زندگی روزمره جوانان نفوذ کند که بهطور خاص، جوانان امروز به دلیل مشغلههای معیشتی، زمان کمتری برای مطالعه آثار ادبی مانند حافظ و سعدی دارند و بهجای آن به فیلمها، موسیقیها و محتوای فرهنگی غربی روی میآورند.
خدیوی ادامه داد: این موضوع باعث شده که نسل جدید کمتر به هویت فرهنگی خود توجه کند و بیشتر به یادگیری زبانهای خارجی و فرهنگهای دیگر متمایل شود.
چالشهای اقتصادی و تاثیرات جهانی، فرهنگ ایرانی را با مسئله همراه کرده است
وی با اشاره به این نکته که این ۲ عامل، یعنی چالشهای اقتصادی و تأثیرات جهانی، باعث شدهاند که فرهنگ ایرانی با چالشهای جدی مواجه شود، خاطرنشان کرد: این ۲ عامل باعث شدهاند که فرهنگ ایرانی با چالشهای جدی مواجه شود. جوانان امروز ممکن است بپرسند که چرا باید به میراث فرهنگی خود اهمیت دهند، در حالی که نیازهای اولیهشان برآورده نمیشود. این وضعیت میتواند منجر به فاصلهگیری نسل جدید از فرهنگ و هویت ملی شود و ضرورت توجه به این مسائل را دوچندان کند.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد که دغدغههای اقتصادی و فرهنگی بهطور عمیق در هم تنیده شدهاند. امروزه فشارهای اقتصادی به ویژه در جامعه ما باعث شده که افراد بیشتر به تأمین نیازهای اولیه خود بپردازند. در گذشته، شاید با چهار ساعت کار، میشد زندگی را گذراند، اما اکنون برای تأمین معیشت، حتی باید زمان بیشتری را صرف کرد. این تغییرات اقتصادی، ناشی از عواملی مانند تورم و ضعف نظام اقتصادی است که زندگی روزمره را تحت تأثیر قرار میدهد.
فشارهای معیشتی باعث شده جوانان زمان کمتری برای مسائل فرهنگی صرف کنند
خدیوی در ارتباط با تاثیرات مسائل اقتصادی بر زندگی جوانان افزود: مسائل اقتصادی به ویژه بر نسل جوان تأثیرگذار است؛ جوانان امروز به دلیل فشارهای معیشتی، زمان کمتری برای توجه به مسائل فرهنگی و هویتی دارند. این نسل بهجای تمرکز بر هویت فرهنگی خود، بیشتر به نیازهای روزمره و مصرف کالاهای فرهنگی جهانی توجه میکند. نیازهایی که قبلاً به راحتی قابل تأمین بود، اکنون به چالشهای بزرگ تبدیل شده است. برای مثال قیمت مواد غذایی و مسکن برای طبقات پایین جامعه بسیار بالا رفته و این امر تأمین نیازهای اولیه را دشوار کرده است.
وی ادامه داد: در این میان تفاوت خواستهها نیز قابل توجه است. خواستهها معمولاً تحت تأثیر میل و توان مالی افراد شکل میگیرند. در حالی که نیازها به نیازهای اساسی مانند خوراک، پوشاک و مسکن مربوط میشود، خواستهها ممکن است با این نیازها انطباق نداشته باشند. نسل جدید به خواستههایی نزدیکتر به استانداردهای جهانی تمایل دارد، که این موضوع باز هم به مسائل اقتصادی مرتبط است.
ضرورت ایجاد نظام اقتصادی پایدار برای دفاع از فرهنگ
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی در خصوص اهمیت دفاع از فرهنگ و هویت بیان کرد: برای دفاع از فرهنگ و هویت خود، نیازمند یک نظام اقتصادی پایدار هستیم. به عنوان مثال کره جنوبی با پیروی از الگوی توسعهای که تحت حمایت آمریکا شکل گرفته، توانسته است شرکتهای بزرگ چندملیتی مانند سامسونگ و هیوندا را توسعه دهد. این مثال نشان میدهد که چگونه اقتصاد میتواند بر فرهنگ و چگونه فرهنگ میتواند بر اقتصاد تاثیر بگذارد.
خدیوی بیان کرد: باید توجه داشت که هر نسل خواستههای متفاوتی دارد. مادربزرگ من ممکن است نگران تأمین غذا باشد، در حالی که نسل جدید بیشتر به تأمین نیازهای دیجیتال و تکنولوژیک خود فکر میکند. این تغییرات در خواستهها و نیازها نشاندهنده تحولات عمیق فرهنگی و اقتصادی در جامعه ماست.
افزایش مصرفگرایی احساس خوشبختی را تحت تاثیر قرار میدهد
وی افزود: با توجه به این مسائل ۲ موضوع اصلی قابل بررسی است. اول، فرهنگ اقتصادی که ناظر بر رفتارهای اقتصادی افراد است و دوم، چالشهای فرهنگی ناشی از این رفتارها. فرهنگ اقتصادی مبتنی بر الگوهایی از قبیل عرضه و تقاضا، مطلوبیت و لذت است که میتواند ناپایدار باشد و به چالشهای زیستمحیطی و روانی منجر شود. آمارها نشان میدهند که افزایش مصرفگرایی و رقابتهای اجتماعی میتواند احساس خوشبختی را تحت تأثیر قرار دهد و حتی منجر به افزایش آمار خودکشی شود.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی ادامه داد: بنابراین برای حل این مشکلات، نیازمند یک سیاست اقتصادی جامع هستیم که بتواند همزمان با توجه به نیازهای اساسی افراد، خواستههای کاذب را کنترل و فرهنگ مصرفگرایی را تعدیل کند. تنها با چنین رویکردی میتوان به تعادل میان اقتصاد و فرهنگ دست یافت و نسلهای آینده را از چالشهای موجود رهایی بخشید.
اقتصاد فرهنگ، نگاهی اقتصادی به عناصر فرهنگی است
خدیوی با اشاره به مفهوم اقتصاد فرهنگ، عنوان کرد: به نظر میرسد که مفهوم اقتصاد فرهنگ، نگاهی اقتصادی به عناصر فرهنگی است. این رویکرد به ما کمک میکند تا فرهنگ را نه تنها به عنوان یک پدیده اجتماعی و آموزشی، بلکه به عنوان یک منبع اقتصادی نیز در نظر بگیریم. هدف از این دیدگاه این است که بهرهوری عناصر فرهنگی را افزایش دهیم و توسعه آنها را مبتنی بر الگوهای اقتصادی ممکن سازیم.
نقش تاثیرگذار هنر در اقتصاد فرهنگ
وی اضافه کرد: اقتصاد فرهنگ به ما اجازه میدهد که با نگاهی جدید به عناصر فرهنگی، مانند هنر، موسیقی، ادبیات و سایر جنبههای فرهنگی، بپردازیم. در این راستا یکی از مهمترین عناصر فرهنگ، هنر است. هنر به عنوان یکی از اصلیترین بخشهای فرهنگ، نقش به سزایی در شکلگیری اقتصاد فرهنگ دارد.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی در خصوص اهمیت هنر موسیقی خاطرنشان کرد: هنر موسیقی یکی از مهمترین عناصر فرهنگی است که گسترش آن تحت تأثیر عوامل اقتصادی بوده است. در گذشته موسیقی عمدتاً ابزاری برای درباریان و شاهان بود و عموم مردم کمتر به آن دسترسی داشتند. اما با گذشت زمان و شکلگیری سالنهای کنسرت و اپرا، موسیقی به عرصه عمومی وارد شد و طبقات متوسط جامعه نیز توانستند از آن بهرهمند شوند. این تغییرات نشان میدهد که چگونه اقتصاد میتواند بر توسعه هنر و فرهنگ تأثیر بگذارد.
خدیوی در ارتباط با نقش گسترش فناوری و تکنولوژی در توسعه موسیقی، افزود: گسترش فناوری و تکنولوژی نیز نقش مهمی در توسعه موسیقی ایفا کرده است. با ظهور نوارهای کاست و صفحههای صوتی، دسترسی به موسیقی برای اقشار مختلف جامعه تسهیل و این امر باعث گسترش فرهنگ موسیقایی در جامعه شد. پیش از این هنر معمولاً در خدمت پادشاهان و خدایان بود و بیشتر در مکانهای مقدس یا برای اهداف مذهبی خلق میشد. اما در دوران معاصر، اقتصاد فرهنگ به رشد و توسعه هنر کمک کرده است.
وی عنوان کرد: اقتصاد فرهنگ نه تنها به حفظ عناصر فرهنگی کمک میکند، بلکه میتواند به تقویت هویت فرهنگی و توسعه اقتصادی کشورها نیز منجر شود. با توجه به این نکات، میتوان گفت که اقتصاد فرهنگ یک راهکار مؤثر برای حل چالشهای موجود در زمینه فرهنگ و اقتصاد است.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی با اشاره به اهمیت اقتصاد فرهنگ به عنوان یک حوزه مهم ادامه داد: اقتصاد فرهنگ نیازمند توجه به چندین الزام کلیدی است. یکی از این الزامات اساسی توجه به مخاطب و بازار است. این نکته به وضوح در صنعت سینما قابل مشاهده است. سینماگران همیشه با ۲ گزینه مواجه هستند، ساخت فیلمهای گیشهای که عمدتاً مخاطبپسند هستند یا تولید فیلمهای هنری که ممکن است از نظر تجاری موفق نباشند، اما مفاهیم عمیق و فاخر انسانی را ترویج میکنند.
خدیوی ادامه داد: به عنوان مثال انیمیشن «درون و بیرون ۲» که اخیراً منتشر شده، رکورد فروش انیمیشنها را در تاریخ شکسته است. این انیمیشن بر مبنای عمیقترین مباحث روانشناسی ساخته شده و تیمی از روانشناسان برجسته بر روی آن کار کردهاند. این نمونه نشان میدهد که چگونه میتوان مفاهیم عمیق را در قالبی جذاب برای مخاطب ارائه داد.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی با تاکید بر اهمیت همکاری تمامی عناصر فرهنگی برای حل چالشهای فرهنگی افزود: برای حل چالشهای فرهنگی موجود و پاسخ به خواستههای مردم در زمینه هنر، سینما، موسیقی و هنرهای تجسمی لازم است که عناصر فرهنگی به مخاطب خود توجه کنند.
خدیوی با اشاره به اینکه اقتصاد فرهنگ باید به سمت صنعتی شدن حرکت کند، اظهار کرد: صنایع فرهنگی که قبلاً به صورت سنتی عمل میکردند، باید به سمت حرفهای شدن و ایجاد ارزش اقتصادی حرکت کنند. به عنوان مثال مهماننوازی ایرانیان که ریشه تاریخی عمیقی دارد، باید از حالت سنتی به یک صنعت تبدیل شود. در گذشته مهماننوازی به صورت رایگان انجام میشد، اما اکنون نیاز است که این صنعت با رعایت استانداردهای حرفهای و بهداشتی، به یک صنعت پایدار تبدیل شود.
دولتها در ایران باید برای توسعه فرهنگی سرمایهگذاری کنند
وی افزود: یکی از چالشهای اصلی اقتصاد فرهنگ در ایران این است که دولتها باید برای توسعه فرهنگی خود سرمایهگذاری کنند. کتاب «درآمدی بر اقتصاد فرهنگ» به خوبی این موضوع را توضیح میدهد و بر اهمیت حمایت دولتها از فرهنگ و هنر تأکید میکند. این حمایت میتواند به رشد و ترویج فرهنگ و هنر در جامعه کمک شایانی کند.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی با اشاره به اختصاص دادن یارانه به عنوان راهی برای توسعه فرهنگی، گفت: دولتها برای توسعه فرهنگی و نشر فرهنگی خود، باید به حوزهای مربوطه، مخصوصا میراث فرهنگی یارانه بدهند. در کشور ما این یارانه دادن به فرهنگ، به دلیل درگیری با آرمانگرایی یا ایدئالیسم، از مرز توجیه گذشته است.
خدیوی ادامه داد: برای ترویج آرمانهای فرهنگی در سطح برتر، با یارانه دادن و بافشارآوردن به اعم از سینما، موسیقی، هنرهای تجسمی و نقاشی به مخاطب اعمال میشود که مخاطب هم آن را نمیپذیرد. متاسفانه امروزه افراد برای استفاده از فرهنگهای خارجی هزینه میکنند اما از فرهنگ ایرانی که بدون هیچ هزینهای در دسترس است، به دلایل عدم زائقهشناسی مخاطب قادر به استفاده نیستند.
وی افزود: اولویتبندی وقتی برمبنای اقتصاد فرهنگی باشد و مخاطب راضی به تولیدات شود، در گام بعدی با بهکارگیری آرمانها، صنعت باید توسعه یابد. در گام اول صنعت، ارزش افزوده، سقفهای ناشی از مقیاس و اعتماد مخاطب باید در رده بالا قرار گیرد که مفاهیم فرهنگی به مخاطب اعمال شود و منجر به دفاع از فرهنگ شود. همچنین، ضرورت شکلگیری صنعت، دوری از آرمانگرایی و ایدئالیسم در حوزه انتقال فرهنگ است و صنعت زمانی شکل میگیرد که تمام عناصر کنارهم محقق شود.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی با اشاره به جهانیشدن اقتصاد فرهنگ، اظهار کرد: به اقتصاد فرهنگ باید توجه شود و برای توجه به فرهنگ، باید عناصر فرهنگی در قالب یک صنعت دیده شود. در کشور ما زیرساختهای فرهنگی اعم از شعر، ادبیات، نظام فرهنگ غنی و تمدن پرسابقه وجود دارد و این زیرساختها باید فرآوری شود که باعث ایجاد صنعت پایدار میشود. یکی از مهمترین چالشهای کشور موضوع اقتصاد است. اقتصاد به مفهوم مقیاس تولید معنا میشود، اقتصاد فرهنگ جایی شکل میگیرد که از انتشار بالایی برخوردار باشد.
خدیوی در خصوص اهمیت توجه به کیفیت در حوزه فرهنگ گفت: اگر در حوزه فرهنگ به کیفیت، توجهی نشود، آن صنعت به درستی اعمال نمیشود، فرهنگ برخلاف خودرو که کالای فیزیکی به شمار میرود، جلوگیری از انتشار آن امکانپذیر نیست. در حوزه فرهنگ هیچ راهی جز اینکه به اقتصاد فرهنگ توجه شود و در این حوزه محصولات حرفهای تولید شود، وجود ندارد.
عدم توجه به موضوعات اقتصادی در حوزه فرهنگ چالش امروزه کشور است
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی خراسان رضوی اظهار کرد: حوزه فرهنگ، حوزه ای کاربردی است ولی مهمترین چالش امروزه کشور ما عدم توجه به موضوعات اقتصادی در حوزه فرهنگ است، بلکه برای حفظ فرهنگ باید به موضوع اقتصاد فرهنگ نیز توجه کرد و در این حوزه باید به تولید محصولات باکیفیت اشاره کرد. اقتصاد، اعم از گسترش دادن نشر است. یکی از بزرگترین اقتصادهای فرهنگ، کتاب است که امروزه به دلیل چاپ دیجیتال و موسیقی امکان بازدهی نشر در این حوزه، افزایش یافته است. همانند کارگاههای صنایع دستی که امروزه تبدیل به کارخانهها شده است.
ایدهآلگرایی و آرمانگرایی در حوزه فرهنگ باید کاهش یابد
خدیوی افزود: بنابراین مانند کارخانهها که اجزای مختلفی دارند و حرفهای هستند به همان شکل باید در حوزه فرهنگ کار شود. همچنین از جهت دیگر در حوزه فرهنگ باید آرمانگرایی و ایدهآلگرایی کاهش یابد، یعنی باید با توجه به دغدغههای مخاطب عناصر بررسی شود.
وی با اشاره به اینکه یک نگاه اقتصادی و سودآوری میتواند قوام دهنده فاز اول یک فرهنگ باشد، عنوان کرد: با توجه به اینکه اولویت کشور ما فرهنگ بوده و هست و خواهد بود، یکی از نکتههای قابل توجه در این حوزه این است که به صنایع فرهنگی نسبت به گذشته باید بیشتر توجه کرد. ما اگر بخواهیم در رابطه با فرهنگ کشورمان خصوصا در نسلهای جدید موفقتر عمل کنیم، باید بتوانیم رقابت کنیم و از رقابت کردن مبتنی بر ادبیات اقتصادی و صنعتی دوری کنیم.
این استادیار اقتصاد گردشگری در خصوص رقابتی شدن اقتصاد و کارکردهای کشور ما در حوزه رقابت، بیان کرد: در شرایط فعلی فرهنگ باید ارزش افزوده، دیپلماسی فرهنگی، کسب درآمد ایجاد کند به این معنا که اولویت اول در عرصه فرهنگ اقتصاد، به معنای ارزش افزوده باشد. همچنین یکی از مهمترین عناصر عرصه تولید، حضور شرکتهای بینالمللی در ایران است که با مذاکره با شرکتهای تولید کننده، مونتاژ کاری را کسب کنید و وارد عرصه تولید شوید.
خدیوی با اشاره به وجود یک نگاه منفی به صنعت، گفت: اساساً در غرب، کلمه صنایع فرهنگی را به معنای بعد منفی استفاده میکنند که فرهنگ تبدیل به ابزار اقتصادی شده است. امروزه فرهنگ به صنعت تبدیل شده است، اساساً اینکه فرهنگ به این سمت راه یافته مشکلی ایجاد میکند، اما با راهکارهایی میشود این مشکل را مدیریت کرد. رویکردی که در سالهای سال در ایران مورد توجه بوده است عدهای از فیلسوفان غربی در جهان و ایران همیشه خواستار نابودی اقتصاد فرهنگ و مبارزه با آن و ایجاد رویکرد جدید هستند، که موفقیت آمیز نبوده است.
باید در عرصه فرهنگ ملی و جهانی بازیگر بود
وی در خصوص اینکه کدام کشور در حالحاضر نتوانسته است فرهنگ خود را از بین ببرد و برای حمایت از رویکردهای جدید مقاومت کند، گفت: برای این مورد میتوان ۲ کشور کرده جنوبی و شمالی را مثال زد؛ کره جنوبی درواقع عناصر اغراق کننده اعم از فرهنگ و سابقه تاریخی خود را در تمام مناطق منتشر میکند. از طرف دیگر کره شمالی نه تنها انتشاری نمیتواند انجام دهد، بلکه وضعیت خود را به نابسامانی کشانده است. این دو الگو، یکی به سمت اقتصاد جهانی و نشر فرهنگ و دیگری در حالت مقابله با نشر فرهنگ، پیش رفته است. بنابراین، در عرصه فرهنگ ملی و جهانی، باید بازیگر شویم. اگر چنین نباشد، بازیچه دیگر کشورها خواهیم بود.
انتهای پیام