به گزارش ایسنا، آنچه در ادامه میخوانید گزارش نورنیوز از اهداف نتانیاهو در اقدام تروریستی در ایران است که در ادامه تقدیم شده است: دو اقدام تروریستی به فاصله اندکی از سوی رژیم صهیونیستی در لبنان و ایران علیه مقامات بلند پایه حزب الله و حماس، نمیتواند به خودی خود یک اتفاق صرف باشد. بخصوص که در چند روز گذشته آرایش نظامی ارتش اسرائیل و مواضع مقامات این رژیم، حکایت از آمادگی برای حمله علیه حزب الله لبنان دارد.
این رویدادها نگرانیهای بین المللی را نسبت به تبعات چنین جنگی پدید آورده است. چه به نظر بسیاری از تحلیل گران و کارشناسان، این آغاز روندی است که انتهای آن نامعلوم خواهد بود. به تعبیر «منشه امیر» فعال رسانهای ساکن اسرائیل« به دلیل وضعیت کنونی جهانی و منطقه ای جنگ اسرائیل با حزب الله، اول ماجرا خواهد بود و در صورت وقوع بیخ پیدا خواهد کرد.»
مارتین گریفیث، مسئول امور بشردوستانه سازمان ملل متحد نیز وقوع یک جنگ احتمالی بین اسرائیل و لبنان را «آخرالزمانی» توصیف کرده و لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا هم گفته است: «جنگ دیگری بین اسرائیل و حزبالله به راحتی میتواند به یک جنگ منطقهای تبدیل شود و عواقب وحشتناکی برای خاورمیانه به همراه داشته باشد.»
یورونیوز هم در گزارشی بر اساس پیش بینی تحلیل گران نوشته است: « دیگر شبهنظامیان متحد ایران در این فقره در مقایسه با آنچه بر سر حماس آمده، واکنش تهاجمیتری از خود نشان خواهند داد و برخی کارشناسان نیز نسبت به سرازیر شدن شبه نظامیانی که انگیزه ایدئولوژیک دارند به منطقه هشدار می دهند.»
بنابر این شعله ور شدن جنگ جدید یا گستردهتر شدن جنگ غزه به جنوب لبنان تردیدهایی نسبت به توانایی ارتش صهیونیستی در مواجهه با جبهههای چند گانه را ایجاد کرده است. چنانکه در گزارشی از آسوشیتدپرس آمده است: « ارتش اسرائیل پس از نزدیک به ۹ ماه درگیری در غزه تحت فشار قرار دارد و این در حالی است که حزب الله دارای زرادخانه تخمینی حدود ۱۵۰ هزار راکت و موشک است که قادر است به هر بخشی از خاک اسرائیل برسد.»
قاعدتا رژیم صهیونیستی در مواجهه با حزب الله لبنان آسیب پذیری بیشتری در قیاس با جنگ با حماس خواهد داشت. مضاف بر اینکه اعتراضات داخلی و بین المللی علیه جنایات اسرائیل همچنان رو به فزونی است. حال با چنین مختصاتی آیا بنیامین نتانیاهو ریسک درگیری مستقیم با حزب الله و تبعات آن را خواهد پذیرفت؟
حشمت الله فلاحت پیشه، استاد روابط بین الملل در دانشگاه در گفت و گو با نور نیوز می گوید که نتانیاهو همین الان هم بدون آنکه مسئولیت یک جنگ تمام عیار با حزب الله را بپذیرد، شکلی از جنگ تمام عیار علیه حزب الله را شروع کرده است. به گفته وی هدف اصلی نتانیاهو از بین بردن استحکامات حزب الله و حذف رهبران و چهرهای تاثیر گذار این جنبش از طریق ترور است و نه حمله زمینی گسترده به جنوب لبنان. فلاحت پیشه تاکید دارد که حمله زمینی به لبنان، ارتش اسرائیل را آسیب پذیرتر خواهد کرد و همزمان مردم لبنان را نیز در دفاع از حزب الله قاطع تر خواهد کرد.
به نظر می رسد اسرائیل در یک صورت دست به چنین ریسکی خواهد زد: اطمینان از حمایت و همراهی آمریکا به عنوان مهمترین متحد استراتژیک خود. اما مواضع اعلامی مقامات آمریکا چنین چیزی را نشان نمی دهد. واقعیتهای حاکم بر روابط بین الملل و موقعیت بحران زده غرب آسیا هم حکایت گر تمایل آمریکا برای همراهی با چنین جنگی نیست. آمریکای در آستانه انتخابات به نظر می رسد بیش از هر چیز نیاز به تمرکز بیشتر بر جنگ اوکراین و رقابت جدی با چین دارد؛ بماند که افکار عمومی این کشور هم با ورود آمریکا به یک جنگ مستقیم دیگر همراهی نمی کند.
با این وصف ممکن است اسرائیل شرایط را به گونه ای پیش ببرد که آمریکا را در مقابل یک عمل انجام شده قرار دهد.
دیاکو حسینی کارشناس مسایل استراتژیک با اشاره به ترور اسماعیل هنیه در تهران به نورنیوز میگوید:« اقدامات اسرائیل همزمان که مغایر با حقوق بین الملل است به طور آشکاری خط قرمزهای ایران را هم رد کرده است با این هدف که تهران را تحریک به اقدام متقابل جدی کرده تا در نهایت آمریکا را وارد مناقشه کند.»
به گفته حسینی، نتانیاهو همزمان که نگران روی کار آمدن دولت جدید در ایران با کلیت « وفاق ملی» و برنامه تعامل سازنده با دنیا است نگران احتمال پیروزی کاملا هریس در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم هست و افزایش تنش میان اسرائیل با ایران چه بسا جایگاه دموکراتها را تضعیف و جایگاه کمپین جمهوری خواهان و دونالد ترامپ گزینه محبوب نتانیاهو در انتخابات را تقویت کند.
این کارشناس مسایل استراتژیک بر همین اساس ترور هنیه را نه لزوما یک ترور صرف بلکه یک پیام سیاسی به ایران می داند برای تحریک تهران که هم می تواند تمرکز و توجه افکار عمومی و مجامع سیاسی را از جنایات غزه به سمت ایران منحرف کند و هم به نحوی آمریکا را به میدان رویارویی با ایران بکشاند. در همین چارچوب او تاکید دارد که جمهوری اسلامی از پس تجربههای مختلف در دام نتانیاهو نخواهد افتاد و اصطلاحا در زمین اسرائیل بازی نخواهد کرد لذا پاسخ حتمی و قانونی ایران در زمان و مکان مناسب به نحوی خواهد بود که اهداف نتانیاهو محقق نشود.
«خلیل الحیه» از مقامهای ارشد حماس نیز در تهران گفته است که ایران و حماس به دنبال جنگ منطقهای نیستند، اما جنایتی رخ داده که باید عامل آن مجازات شود.
بنابر این به نظر نمی رسد آمریکا، اروپا و کشورهای منطقه هیچ کدام تمایلی به آغاز جنگ دیگری با ابعاد و دامنه گسترده تر داشته باشند. اسرائیل هم به تنهایی توان اداره کردن جنگی جدید با جبهههای چند گانه را نخواهد داشت. پاسخ متقابل ایران هم همانند گذشته مطابق با خواست و برنامه اسرائیل نخواهد بود. با این وصف اگر نخست وزیر جنگ طلب رژیم صهیونیستی همچنان عزم شعله ور کردن دامنه جنگ در منطقه را دارد تنها راه پیش رویش، قرار دادن آمریکا در مقابل عمل انجام شده است. در چنین شرایطی یعنی حمله زمینی و تمام عیار اسرائیل به حزب الله لبنان به قصد نابودی یکی از اضلاع اصلی محور مقاومت، قاعدتا ایران هم متحد خود را تنها نخواهد گذاشت و اتفاقا امکان دسترسی و مسیر ارتباطی زمینی ایران به جنوب لبنان از طریق عراق و سوریه برای حمایتهای عینی تر از حزب الله در قیاس با حماس مهیا تر است.
بنابر این اگر آغاز جنگ جدید برای اسرائیل را یک اقدام با ریسک بالا بدانیم، می توان تمرکز و توجه این رژیم به حزب الله و بخصوص ایران را در راستای همان بازی نخ نما شده « ایران هراسی» و ائتلاف سازی علیه تهران ارزیابی کرد. بر خلاف استقبال نمایندگان کنگره آمریکا از نتانیاهو اما به نظر می رسد خود او به خوبی می داند که ائتلاف سازی علیه تهران طرحی از پیش شکست خورده است و لذا زنده نگه داشتن یا تقویت آن نیاز به ماجراجوییهایی همچون ترور بامداد چهارشنبه در تهران دارد که بیم از پاسخ قانونی تهران را به صهیونیستهای سرزمینهای اشغالی و هم به متحدان و هم پیمانان خود به گزاف بفروشد. یا شاید هم از همین مجرا و با اتکا به حمایت آمریکا ( در صورت پیروزی ترامپ با اطمینان خاطر بیشتر) توجیهی برای آسیب زدن به مراکز هسته ای ایران را داشته باشد.
انتهای پیام
در حقیقت اسرائیل توان نابودی حزب الله و به طریق اولی ایران را ندارد و لذا بدنبال تضعیف هر چه بیشتر ایران و متحد آن حزب الله از طریق آسیب زدن جدی به استحکامات نظامی و هسته ای است که البته وارد شدن به این فاز تفاوت چندانی به لحاظ تبعات و پیامدها با جنگ ندارد.
اتفاقا از همینجاست که هم باید ضرورت مسئولیت پذیری قدرتهای تاثیر گذار بر تحولات منطقه را یادآور شد و هم نسبت به تبعات وقوع چنین جنگی هشدار داد. اینکه مقامات آمریکایی اعلام کرده اند از وقوع چنین اقدام تروریستی آشکاری در تهران اطلاع نداشته اند، رافع مسئولیت آنها به عنوان متحد استراتژیک و حامی اصلی اسرائیل نیست. همین چند روز پیش وقتی اکثر نمایندگان کنگره آمریکا، جلاد بزرگ را به صورت ممتد مورد تشویق قرار می دادند باید به تزریق اعتماد به نفس برای تداوم جنایات نتانیاهو هم توجه می داشتند. قابل تامل تر اینکه نه آمریکا و نه اروپا یک اقدام تروریستی آشکارا در داخل خاک ایران را محکوم نکرده اند. این همه اغماض در برابر نقض حقوق و مقررات بین المللی آیا مشوقی برای تداوم جنایات باند جنایتکار نیست؟