اینها را فرخلقا تهاجمی، رکوددار اهدای خون در بین بانوانی اصفهانی، صبورانه به خبرنگار ایسنا میگوید؛ زنی از نصف جهان که سالهاست بیهیاهو با دستهای یاریگرش به مرکز اهدای خون در دیارش میرود تا نیکی را اینگونه معنا ببخشد. و به یادمان آورد که کار خیر جایی در دوردستها نیست، نیکویی همین نزدیکیهاست در دستان همۀ ما، در دو دستی که امیدها را بیدار میکنند، مهربانی را میدانند و نجاتبخشاند.
این بانوی نیکوکار که سالها در خانهاش معلم خصوصی ریاضی بوده است، از مشوقش برای اهدای خون تعریف میکند: نزدیک ۵۷سالگیام هستم و تاکنون بیش از ۶۱ بار خون اهدا کردهام. هیچکس به اندازۀ پدرم باعث نشد که من در مسیر اهدای خون قرار بگیرم. خدا پدرم را رحمت کند، نانوا بود. پدرم از خیرین اصفهان بود و همیشه خون اهدا میکرد. هروقت او را میدیدم که خون اهدا میکند، این حس و اشتیاق در من هم ایجاد میشد.
او سپس با نگاه به پدر و دیگر اعضای خانوادهاش ادامه میدهد: دوست داشتم دنبالهرو پدرم باشم و درنهایت هم متأثر از منش او در راه اهدای خون قدم گذاشتم. خوشبختانه باید بگویم که در خانوادهای نیکوکار بزرگ شدم و زندگی میکنم.
وقتی میپرسم اولین باری را که خون اهدا کردید، به یاد دارید یا خیر، به گذشته سفر میکند و جواب میدهد: بله. حدود سال ۱۳۶۸ شمسی بود. به یاد دارم که تنها دخترم یک سال و نیمش بود. ۳۵ سال میگذرد. الان یک پسر هم دارم.
از سرنوشت خونهایی که اهدا میکند میپرسم. تهاجمی جواب میدهد: من در مرکز اهدای خون همیشه با کارکنان و پزشکان صحبت میکنم. برایم گفتهاند که زن و مرد تفاوتهایی در بدنشان وجود دارد. اینطور که من متوجه شدهام، خون زنان بیشتر در داروسازی کاربرد دارد. امیدوارم از این طریق به بیماران خدمتی کرده باشم.
او که بر اساس آمار انتقال خون در بین بانوان اصفهانی رکوددار است، زمان اهدای خون زنان را هم کمی متفاوتتر میداند و شرح میدهد: در مراکز اهدای خون هر ۴ ماه یک بار به زنان فرصت خوندادن میدهند. درواقع، اطلاعات من در سامانۀ مخصوصی ثبت است و اگر من بخواهم زودتر از این موعد هم خون بدهم، نمیتوانم. بر اساس آن دادهها مشخص میشود که موعد مقررش نرسیده و خود کارکنان به من اجازه نمیدهند. مردها هر ۳ ماه یک بار هم میتوانند خون اهدا کنند.
تهاجمی در ادامه میگوید: اصفهان کمبود پایگاه اهدای خون دارد. من خودم به مرکز اهدای خون خواجو میروم. بهنظرم اگر مراکز بیشتری در سطح شهر بود و مردم در نزدیکی محل زندگیشان چنین مراکزی را به چشم میدیدند، شاید بیشتر به اهدای خون تشویق میشدند.
او سپس توضیح میدهد: بهنظرم شاید خیلیهای دیگر بخواهند خون اهدا کنند، اما بهخاطر فاصلۀ مرکز اهدای خون از محل زندگیشان پشیمان شوند. شاید رفتوآمد برای همه، مخصوصاً برای زنانی که دوست دارند در این مسیر قدم بگذارند، راحت نباشد.
این بانوی رکوددار اهدای خون بیان میکند: هدیۀ دادن خون به همنوع اهدای سرمایۀ زندگی است. وقتی مردم از نزدیک ببیند که همنوعانشان خون خود را خیلی راحت به دیگران هدیه میدهند، شاید آنان هم انگیزه بگیرند. اما تا جایی که من دیدهام بسترش در اصفهان فراهم نیست. اصلاً در سطح گسترده امکان مواجهۀ مردم با این کار خیر و ترغیبشان وجود ندارد.
نیکوکار اصفهانی میگوید کار خیر هم بستر خاص خود را در جامعه میخواهد و ادامه میدهد: هرکسی میتواند در عرصهای خیر و مفید قدم بگذارد، اما احساس میکنم گاهی جامعۀ ما به سمتی میرود که یک نفر ممکن است از کار خیر پشیمان شود! در هر زمینهای بستر و فرصت آسان و بدون دستانداز باید برای مردم فراهم باشد.
یاریگری به همنوع در زمان توانگری
خیر شهرمان به فرهنگسازی نادرست در موضوع اهدای خون زنان نیز نگاه و چنین توصیف میکند: همیشه در جامعه شنیدهام که زنان ضعیفاند و توانایی اهدای خون ندارند. خیلی از زنان بهخاطر باورهای غیرعلمی و نادرستی که وجود دارد، خون اهدا نمیکنند. میگویند زنان از پس این کار بر نمیآیند، پس بانوان هم اصلاً سمتش نمیروند. بهنظرم در این زمینه باید جامعه را آگاه کرد.
شهروند اصفهانی مدت جایگزینشدن خون در بدن فرد اهداکننده را طولانی نمیداند و تصریح میکند: نباید از اهدای خون ترسید. در مرکز اهدای خون اگر تشخیص دهند که ما توان اهدای خون نداریم، قطعاً به ما میگویند. مراقبتهای فردی برای اهداکننده بسیار ساده است. یک راهحل آن نوشیدن مایعات است.
او خاطرنشان میکند:خون بهسرعت در بدن اهداکننده جایگزین میشود و جای نگرانی ندارد. برای اهدای خون گذاشتن زمان هم مهم است. لازمۀ وقتگذاشتن هم یک کلمه بیشتر نیست؛ صبر، آدم اگر به کاری علاقهمند و به انجامش راغب است، باید بردبار باشد.
تهاجمی از ضعف بدن در زمان اهدای خون اینگونه میگوید: شاید گاهی در روند اهدای خون کمی احساس ضعف کنم، اما این مسئله رفع میشود. بااینهمه حاضرم خونم را اهدا کنم، چون احساس نشاط و سبکی و آرامش بعدش را دوست دارم. حسی را که به من میگوید شاید در این دنیا کار نیک کوچکی انجام داده باشم، دوست دارم و نمیخواهم آن را از دست بدهم.
بانوی نیکوکار اصفهانی بیان میکند: اهدای خون همیشه به من انگیزه و امید بیشتری داده است. در مسیر فعالیتهای روزانهام بعد از هر بار اهدای خون پرتلاشتر و منظمتر شدهام. اهدای خون از بعد ذهنی بر من تأثیر فراوانی دارد. بخشی از این روحیهام را مدیون کارکنان اهدای خون در اصفهانم. در مسیر انجام آزمایشها و فرآیندهای لازم برای اهدای خون همیشه بازخورد مثبت و روحیه گرفتهام.
این مادر ایرانی دربارۀ نگاه همسر و فرزندانش درخصوص اهدای خون میگوید: در این مسیر که سالهاست انتخاب کردهام، هرگز همسر یا دختر و پسرم جلوی من را نگرفتهاند. آنها حامیان خوبی در کنارم هستند. حتی دخترم هم به اهدای خون تشویق شده و چند باری تا جایی که توانش را داشته به این کار اقدام کرده است.
این رکوددار اهدای خون در اصفهان تأکید میکند: هرکس که خداوند نعمت سلامتی و توانایی اهدای خون را به او داده است، باید به این عرصه بیاید. هر زمان از دستم برآمده است، دیگران را به اهدای خون تشویق کردهام. ولی راستش گروهی از مردم خیلی تمایل ندارند که دربارۀ این مسائل با آنها گفتوگو شود. یک بار دربارۀ اهدای خون و در خود مرکز با خانمی که همراه پسرش بود، صحبت میکردم.
او در ادامه میگوید: وقتی من دربارۀ اهدای خون به آن مادر میگفتم و تشویقش میکردم، پسر جوانش به بحث وارد شد و گفت «شما خیلی خیالت راحت است! درد و گرفتاری نداری که دنبال این کارها میروی!» پسر جوانی بود و بهگمانم هنوز زیر و بم زندگی را آنطور که باید ندیده بود. من، آن مادر، پسر جوان یا هرکس دیگری ممکن است فقط زمانی بدانیم که آدمها چقدر زندگیشان به یکدیگر وابسته است که مجبور شویم دستمان را جلوی دیگری دراز کنیم. هر آدمی به گردن دیگری حقی دارد که باید آن را ادا کند.
بانوی اصفهانی خاطرنشان میکند: وقتی که خودمان با تمام وجود احساس درماندگی و نیاز کنیم، تازه خدمت به همنوع در نظرمان مهم میشود. اما داستان میتواند بهگونهای دیگر باشد. ما میدانیم که آدمها زیستشان به هم پیوسته است و کنار هم و با یاری هم میتوانند زندگی را پیش ببرند. پس سعی میکنیم پیش از محتاجشدن و در حد توانمان گامی برای خدمت برداریم.
او سپس یادآور میشود: بعضی وقتها آدم به پشتسر نگاه میکند و میبیند چه فرصتهایی را از دست داده است. میبیند یک روز میتوانست، اما دیگر اکنون در توانش نیست که در راه خیر کاری کند. بهگمانم نباید امروز و فردا کرد. باید از زمانی که داریم استفاده کنیم.
انتهای پیام