وسط نیزار می ایستم، نیهای خیزران وجب به وجب رشد کردهاند، نور خورشید به زحمت به کف زمین می رسد و ریشه های بامبویی که ۵سال در زمین استراحت می کند، یک مرتبه از زمین رشد می کند و به قدری قد کشیدنش اعجاب انگیز است که در جستجوی نور خورشید، چندین متر مرتفع میشود. نسیم از لای بامبوها، آزادانه می گریزد. سکوت دل انگیزی در باغ بامبو نهفته است. جای جای باغ، جای داس بر بامبوهای قدیمی نشسته و بامبوها را برای هنربامبو بافی بریده اند. از وقتی استاد «غلامرضا نصیری»، ریشههای این نوع بامبو را از مرکز تحقیقات کشاورزی لاهیجان در باغ جوار خانه اش کاشت، کسی فکر نمی کرد ۷۰سال بعد روستای لیالستان، پر از نی های خیزرانی شود که به سرعت رشد می کنند و ریشه هایش حتی دیوار و کف بتنی خانه ها را هم می شکافد.
حالا من در قدیمی ترین محل رویش نی خیزران سفید در روستای «لیالستان» ایستاده ام. باغی که شادوران نصیری برای ترویج هنربامبوبافی ایجاد کرد. اگر یک سال زودتر آمده بودم، استاد نصیری زنده بود و از چگونگی فراگیری هنر بامبوبافی برایم میگفت. او رفته است ولی باغ بامبوی او هنوز هم مواد اولیه صنایع دستی بامبو بافی را تامین می کند.
به دیدن یکی از نخستین شاگردان غلامرضا نصیری می روم. «علی مهدوی» ۷۰سال سن دارد و ۲۰سالی می شود که دیگر نی های خیزران را نبریده و رج به رج نبافته است. اما می گوید: «زنده ماندن این هنر و ارتقایش مدیون امثال من و نصیری است که با آموزش این هنر مانع از نابودی اش شدیم. پرچین خانه اش نی های خیزرانی است که قد کشیده و سایه انداخته اند.»
مهدوی درباره هنر بامبوبافی می گوید: «بامبوبافی در اصل هنر چینی است. آمدن این هنر همزمان با ورود بوته های چای به گیلان بود. زمانی که کارشناسان چینی را برای ترویج کشت چای به لاهیجان آورند، الک هایی از جنبس بامبو همراه داشتند تا بتوانند چای خشک و فرآوری شده را غربال کرده و بر مبنای ریز و درشت، چای سیاه را درجه بندی کنند.
درواقع همزمان با ترویج کشت چای، ساخته شدن الک های چوبی از جنس بامبو هم رونق گرفت. آن زمان در ایستگاه کشاورزی لاهیجان، فردی به نام «جواد جهانگیری» بامبوبافی را از چینی ها می آموزد و حوالی سال های ۱۳۲۸ هنر بامبوبافی را به روستای لیالستان می آورد. مرحوم غلامرضا نصیری، جزو نخستین افرادی بود که بامبوبافی را از جهانگیری می آموزد و به دیگر اهالی هم یاد می دهد.
حوالی سال ۱۳۲۸، دولت طرحی تحت عنوان «باشگاه چهاردال» راه اندازی کرد، با این هدف که صنایع دستی را در روستا ترویج و گسترش دهد. جهانگیری، با همین هدف ریشه های نی های خیزران را برای کشت به روستای لیالستان آورد و غلامرضا نصیری با کشت نی خیزران سفید در باغ خود، زمینه ترویج هنر بامبوبافی را در لیالستان فرآهم کرد. »
وی ادامه می دهد: «نصیری به خیلی از اهالی آموزش داد؛ خود من از وی آموختم. بجز کشت بامبو، اقدام بزرگ نصیری، تهیه منابع مالی و خرید زمینی برای احداث یک مرکز ترویج صنایع دستی برای روستای لیالستان بود که در این میان، زمین در اختیار شورای محل گذاشته شد. سال ۱۳۵۵ ساختمان «خانه صنایع دستی» ساخته و محلی برای آموزش و ترویج بامبوبافی شد. این مکان تا دهه ۸۰ هم کم و بیش فعال بود. اما با کاهش خرید صنایع دستی این مرکز هم منفعل شد تا اینکه در دهه های اخیر دوباره به همت هنرمندان جوانتر رونق گرفته است.»
«علی مهدوی» که ۲۰سالی می شود بازنشسته شده، برخی از سبدهای بامبوبافی که در قدیم بافته را نشان می دهد و درباره شیوه بافت و نامگذاری هر نوع از بافت ها توضیح می دهد و می افزاید: «در ایران ۳۶۶ نوع نی خیزران وجود دارد. در گیلان بیشترین تنوع نی را داریم که اسامی و کاربردهای مختلفی دارد؛ نی لوله، غاز لوله، کردخاله و... اما نی خیزران برای بامبوبافی متفاوت است. ۴ نوع نی برای این هنر در ایستگاه کشاورزی لاهیجان کشت شد؛ بامبوی سیاه، زرد، سفید و سبز. نوع این بامبوها براساس رنگ بندهای نی خیزران است. »
وی با اشاره به بامبوهای باغ نصیری یادآور می شود: «نوع بامبوی لیالستان سفید است. نی خیزران، وقتی قد می کشد، بند بند است. اگر نوار هر بند حلقه سفید رنگ باشد، به این نوع بامبوی سفید می گوییم. بدنه همه نی ها سبز است که بعد از پوست گرفتن، سفید شده و در بامبوبافی به کار می رود. بامبوی زرد خیلی کم است و بامبوی سیاه هم تنها در ایستگاه کشاورزی لاهیجان موجود است.»
او خاطراتش را درباره آموزش بامبوبافی یادآوری می کند:« من سال ۱۳۵۸ وارد این هنر شدم و با هنر بامبوبافی زندگی ام را اداره کردم. منبع درآمدم همین حرفه بود. ۱۸ سال در مدیریت صنایع دستی گیلان سابقه آموزش دارم. آن زمان هنوز اداره صنایع دستی با میراث فرهنگی ادغام نشده بود. باشگاه صنایع دستی که راه افتاد، ۵ یا ۶ نفر از جمله من پیش نصیری آموزش دیدند. نصیری خودش فروشگاه داشت و کمتر برای آموزش زمان داشت. خود من بعدها مربی و مروج بامبوبافی شدم و تا سال ۱۳۸۴ شاگردان زیادی تربیت کردم. بیشتر از ۷۰ نفر بانو و ۴۰۰ نفر مرد آموزش دادم. در دوره های آموزشی که اداره صنایع دستی در شهرهای مختلف استان برپا می کرد، مربی بامبوبافی من بودم. تقریبا در هر دوره بین ۱۵ تا ۴۰ نفر هنرجود می آمد. البته برخی از آنها این هنر را ادامه ندادند و یا با یافتن شغل بهتر، باموبافی را رها کردند. در نمایشگاه های مختلف صنایع دستی که در گیلان و دیگر استانها برگزار می شد، حضور داشتم و عکس های زیادی هم دارم، یک کتاب هم درباره تاریخچه هنر بامبوبافی، کشت بامبو و انواع آن و شیوه های بافت و وسایل مورد نیاز نوشته ام. اخیرا دهیار لیالستان تصاویر و مستندات مرا به امانت گرفت و قرار است جشن بامبو بافی برای ثبت ملی این هنر برگزار گردد.»
انتهای پیام