به گزارش ایسنا، سیروس فتح‌اله در یادداشتی در دفاع‌پرس نوشت؛ قبل از شکست رژیم صهیونیستی در جنگ «تموز» در سال ۲۰۰۶ و عملیات «طوفان‌الاقصی» در سال ۲۰۲۳، برخی‌ها بر این باور بودند که رژیم اشغالگر قدس یکی از قدرتمندترین رژیم‌های منطقه و جهان محسوب می‌شود و شکست این رژیم فرآیند دشواری را می‌طلبد.
چون این رژیم همواره در پی این بوده که با زور اسلحه بر منطقه تسلط داشته باشد و البته هنوز هم دارای طیف گسترده‌ای از گزینه‌های نظامی و اطلاعاتی است که این رژیم را قادر می‌سازد، تا تفکرات خود را بر دیگران تحمیل کند؛ به‌ویژه برای کسانی که برتری و سلطه این رژیم را پذیرفته و معتقد هستند که وارد شدن به جنگ با این رژیم، حتی اگر برای دفاع از خود باشد، یک جنگ بازنده است، و تنها منجر به خسارات و ویرانی می‌شود.
البته نا گفته نماند که عجز و ناتوانی برخی از دولت‌ها یا کشورهای منطقه در مقابله با این رژیم که از آن به‌عنوان هیولا نام می‌بردند، تقریبا قابل درک بود؛ چون قبلا توانایی نظامی، فناوری و اطلاعاتی همواره به نفع این رژیم بوده و علاوه بر آن، این هیولای وحشی از حمایت نامحدود متحد آمریکایی و غربی‌اش نیز برخوردار بوده است.
هرچند تسلیم رژیم‌های مرتجع منطقه در برابر دولت عبری، این اجازه را به این رژیم داده بود تا به ژاندارم منطقه تبدیل شود و تازیانه ضخیم خود را هر زمان به هرکجا که بخواهد بزند، اما بعد از جنگ تموز و بویژه عملیات طوفان‌الاقصی شرایط تغییر کرد و حریف‌های قدرتمندی در خط مقدم ظاهر شدند که توانسته‌اند در مقابل این رژیم جنایتکار ایستادگی و معادلات و قوانین جدیدی ایجاد کنند که قبلاً محلی از اعراب نداشت و یا تاثیرگذار نبود.
این حریف توانمند، اسم و رسمش محور مقاومت است؛ هرچند آمریکایی‌ها و غربی‌ها برای اینکه چهره حریف قدر خود را در بین افکار عمومی مخدوش کنند، در محافل رسانه‌ای خود از آن به‌عنوان محور شرارت نام می‌برند! و علیه آن اقدام به جوسازی می‌کنند تا نگاه‌ها و تمرکزها را از سمت رژیم کودک‌کش صهیونیستی به سمت این گروه هدایت کنند؛ اما محور مقاومت به راحتی توانسته است، ضربات و تبلیغات دشمن را دفع و انسجام خود را حفظ و به سمت حملات طاقت‌فرسا علیه رژیم صهیونیستی حرکت کند و وارد نبردهای سنگین با این رژیم شود.
امروز هم که در دهمین ماه از نبرد سرنوشت‌ساز غزه به سر می‌بریم، می‌بینیم که موقعیت رژیم اشغالگر صهیونیستی و متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش در نتیجه تحولات چشمگیر و غیرمنتظره‌ای که از سوی محور مقاومت علیه آن صورت می‌گیرد، به شدت متزلزل است و ساختار شکنندگی این رژیم که از بدو پیدایش برای تثبیت پایه‌های خود و استحکام بخشیدن به ساختارش بر اسطوره‌ها و توهمات تکیه کرده بود. برملاء شده است.
رژیم صهیونیستی که قبل از عملیات طوفان الاقصی ادعا می‌کرد، آسمان این رژیم توسط سامانه‌های پدافندی مهمی همچون گنبد آهنین، فلاخن داوود و ... محافظت می‌شود، چندی پیش توسط جمهوری اسلامی ایران در عملیات انتقامی وعده صادق، حملات موشکی و پهپادی حزب الله لبنان در شمال سرزمین‌های اشغالی و حمله پهپادی مقاومت اسلامی عراق و یمن پوشالی و شعاری بودن آن فاش شد.
موفقیت اخیر یمن در اعزام پهپاد انتحاری «یافا» به سمت مرکز تل‌آویو که دو روز پیش صورت گرفت، سامانه پدافند هوایی این رژیم را با شکست مفتضحانه‌ای روبرو ساخت و نشان داد، دوره آسمان امن که اسرائیل سال‌هاست درباره آن شعار می‌دهد، به پایان رسیده است؛ موضوعی که می‌تواند نشان‌دهنده ورود رژیم صهیونیستی به عصری باشد که شهرک‌نشین‌ها در همه جا در معرض یک حمله هوایی ناگهانی قرار دارند و این رژیم به‌اصطلاح قوی منطقه دیگر نمی‌تواند مانع این حملات شود؛ بنابراین رژیم صهیونیستی به هیچ عنوان نمی‌تواند از برتری هوایی مطلق دم بزند؛ چون علاوه بر عملیات طوفان‌الاقصی فلسطینی‌ها، حمله موشکی و پهپادی ایرانی‌ها در عملیات وعده صادق و اخیرا حمله پهپادی یمنی‌ها نشان داد که اسرائیلی‌ها قادر به محافظت از حریم هوایی خود نیستند و هرکسی غیر از این را بگوید، حرف گمراه کننده‌ای زده است.
انتهای پیام