یک کارشناس ادبیات فارسی در این خصوص با بیان اینکه کاش فردوسی این گونه پهلوان شاهنامه را از بیابان عبور نمیداد؛ اظهار کرد: در روایت هفتخوان شاهنامه، رستم از بیابانی خشک و سوزان عبور میکند. انگار بیابان خوان دوم شاهنامه، همواره تهدیدی برای ایران زمین بوده که اینچنین در اسطوره بزرگ ملی، عبور از آن، آزمونی سخت برای پهلوان ایرانی است.
همی رفت بایست بر خیره خیر
یکی راه پیش آمدش ناگزیر
بیابان بیآب و گرمای سخت
کز و مرغ گشتی به تن لخت لخت
چنان گرم گردید هامون و دشت
تو گفتی که آتش برو بر گذشت
حسن مدرس مقدم در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه اسطورهها به زبان رمز و اشاره فرصتها و تهدیدهای یک قوم را در مسیر بالندگی برای عصرها و نسلها بیان میکنند، گفت: شیر در خوان اول، جادوگر و اژدها و دیو در خوانهای دیگر هر یک تهدیدی خاص را روایت میکند که در مسیر پهلوان ایرانی عرض اندام میکنند و هر یک را باید تفسیر کرد که در هر دورهای چه مصداقی دارد؛ اما انگار بیابان خوان دوم نیاز به مصداق ندارد بیابان همان بیابان است که در اثر غفلت ما ایران عزیز را تهدید میکند.
وی افزود: ایران در جغرافیایی واقع شده که همواره کمبود آب و خشکسالی بخشی از درد و رنج ما بوده است و گاه به قول سعدی آسمان بر زمین بخیل میشود و ما این کمبود را بیشتر احساس میکنیم زیرا آب که نباشد درختانمان میخشکد و زمین لم یزرع میشود و بیابان به پیش میتازد و اینجاست که باز درخت در خشکسالی حتی به دادمان میرسد. درختانی که با ریشههای قوی و ستبر از اعماق زمین رطوبت را میگیرند و در برابر حرکت بیابان سدی محکم میسازند.
این کارشناس ادبیات فارسی تنها راه مهار بیابان و ریزگردها را توجه به پوشش گیاهی دانست و اظهار کرد: سایهسار درختی در بیابان و در حرارت جانسوز خورشید، هوایی لطیف و نسیمی مهرپرور بر میانگیزد و شهادت میدهد که تنها با کاشت و داشت درخت است که میشود به جنگ بیابان رفت.
وی تصریح کرد: کاش در برنامههای آموزشی مدارس اهمیت درختکاری بیشتر از آنچه که هست تدریس و تفهیم میشد. کاش فردوسی این گونه راحت پهلوان شاهنامه را از بیابان عبور نمیداد و چشمه آبش جاری نمیکرد و به دست پهلوان درختی بر مینشاند تا امروزه کاشت درخت آیینمان باشد.
مدرس ابراز کرد: ما جسارت میکنیم و پا در کفش حکیم طوس روایت خوان دوم را این گونه به پایان میبریم.
بیابان بی آب و گرمای سخت
شود سهل و آسان به یُمن درخت
ایا پور دستان نهالی بیار
بیابان زدای و نهالی بکار
نهالی بکار و بیاور تو آب
که تا برکشد قد پی آفتاب
دریغ است ایران بیابان شود
چنین کاخ پر مهر ویران شود
وی در ادامه به آنچه در دین اسلام در خصوص بیابان گفته شده اشاره کرد و گفت: بیابان در روایات، نماد بیبهره بودن از نعمات الهی است. هجرت هاجر و اسماعیل بـه بیابانـی بیآب و علف، ماجرای حضرت موسـی در بیابان طوی، ماجرای سـرگردانی قـوم بنـی اسـرائیل در بیابانـی بیآب و علف، ماجـرای قوم عـاد و ثمود، همه بـا بیابان گـره خورده اسـت.
مدرس مقدم خاطرنشان کرد: در نقطـه مقابل، درخت، نمـاد لطف و رحمت حضرت پروردگارسـت و خداونـد در قـرآن بـه انجیـر و زیتـون سـوگند یاد کـرده و در روایات آمده اسـت کـه زمیـن روزگاری بیابانـی خشـک و سـوزان بوده اسـت و خـدا به نعمـت آب و برکت سـبزه و درخـت، زندگانـی را در آن جـاری کـرده اسـت.
وی ادامه داد: بـاز در روایـات نقـل اسـت کـه روزگاری زمیـن، بیابانـی خشـک خواهـد شـد. پـس آنـان کـه ایـن نعمت بهشـتی خـدادادی را بـا عمـل ناشایسـته خویـش بـه بیابـان تبدیـل میکنند خود حکم شـرار آتـش دوزخ را دارنـد و بایـد گفـت کـه دشـمنان طبیعـت سـبز، دوزخیاند.
این کارشناس ادبیات با اشاره به این سخن رسـول خـدا (ص) که میفرمایند: «هر کـه درختـی بـکارد هر بار انسـانی یـا یکـی از مخلـوق خـدا از آن بخـورد بـرای وی صدقهای محسـوب شـود» یا در جایـی دیگـر میفرمایند: «هیچ کشـاورزی نهالـی نمینشاند مگـر آنکـه خداوند متعـال به مقـداری کـه از آن نهال ثمر بـه دسـت آیـد بـه او اجـر و پـاداش میدهد»، افزود: اهمیـت آبـاد کـردن بیابانها و کاشـت درخـت، سـیره اولیـاء الهـی اسـت که حضـرت علـی (ع) نیز در آبـاد کـردن بیابانها و کاشـت درخـت و آبرسانی بـه آنان جهد بسـیار داشـت.
وی بیان کرد: در واقع طبق اشـاره قرآن کریم برنشـاننده حقیقی درخت خداوند اسـت و این خواسـت و عنایـت خداسـت که به دسـت بنده خدا محقـق میگردد و امام علی در تفسیر قول خداوند که«آیا شما کشت را میرویانید یا ما میرویانیم » حضرت سه بار فرمودند:«زارع حقیقی تو هستیای پروردگار من » پس دست لطف خدا باشیم و درخت برنشانیم تا موجب خشنودی پروردگار باشد از این رو امام صادق میفرمایند؛ درخت برای انسان آفریده شد پس او مکلف به کاشتن درخت، آب دادن و مواظبت نمودن از آن گردید.
انتهای پیام