مروری بر رسوم کهن و فراموش شده عزاداری در دیار علویان؛

تاسوعا و عاشورا در آیینه مازندران

استان مازندران به دلیل تاسیس نخستین حکومت شیعی ایران خاستگاه مراسم عزاداری در ماه محرم بوده و بر همین مبنا آیین‌ها و آداب گوناگونی در این دیار اجرا شده است؛ اما امروزه برخی از شیوه‌های عزاداری به سبب تغییرات مختلف در نوع برگزاری، کاربرد خود را از دست داده و بعضا به فراموشی سپرده شده‌اند. در این گزارش برخی از رسوم فراموش شده دیار علویان را بررسی می‌کنیم که تعدادی از آنها هنوز در روستاها جریان دارد.

محرم و واقعه عاشورا یکی از کم‌نظیرترین رویدادهای تاریخ جهان است، واقعه‌ای که هم از نظر کیفیت وقوع، هم از نظر عظمت مصیبت و هم از نظر جاودانگی در یادها و آثار اجتماعی با هیچ ماجرای دیگری قابل مقایسه نیست.

پیامد تکرار عزاداری آن حضرت در هر سال بهترین عامل هشداردهنده و بیدارکننده در راستای حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی در هر برهه‌ای از زمان است.

 علویان طبرستان یا سفیدجامگان زیدی علوی، نخستین دولت شیعی در ایران بود. از این‌رو مازندران بعنوان خاستگاه نخستین حکومت شیعی علوی در ایران پرسابقه‌ترین تاریخ را در برگزاری مراسم عزاداری ماه محرم داشته و از این رو نقش تاثیرگذاری در ترویج فرهنگ و ارزش‌های قیام عاشورا دارد.

بر همین اساس متناسب با جغرافیای مکانی استان، آیین‌ها و مراسم ویژه ای در ماه محرم و صفر برگزار می‌شود که برخی از آن‌ها متاسفانه به فراموشی سپرده شده‌اند. «کرب‌زنی»، تعزیه‌خوانی، سینه زنی، عَلَم گردانی، اطعام دهی در مساجد و تکایا و حسینیه‌ها و مراسم شام غریبان و چند آیین دیگر از جمله رسوم دیار علویان است. اما برخی مراسم نیز در زمره آیین‌های قدیمی و کهن مازندران است که هنوز برخی از آنان در جای جای استان دیده می‌شود. در ادامه برخی از آنان را مرور می‌کنیم.

مراسم چِل کاسه

«چل کاسه» یا چهل کاسه نام مراسم نذری و فراموش شده در شب عاشوراست؛ عزاداران با نیات قبلی در شب عاشورا، گوشه‌ای از مسجد و تکیه می‌ایستادند و از برنج‌هایی که در سینی‌های مختلف برای پذیرایی عزاداران دست به دست می‌شد اندکی برنج برمی‌داشتند. در واقع هر فردی که حاجتی در دل داشت به عنوان تحفه، مشتی از هر سینی به تبرک برمی‌داشت.

این عمل تا چهل سینی تکرار می‌شد اما اگر در یک مجلس یا هر تکیه احتمال استفاده از چهل سینی برای اطعام عزاداران فراهم نمیشد، برای آنکه برداشتها به ۴۰ برسد، افراد به تکیه‌ها و حسینیه‌های محلات دیگر می‌رفتند تا چهل کاسه تکمیل شود. در پایان فرد جمع‌آوری‌کننده از این برنج استفاده می‌کرد.

در مناطق کوهستانی نام این مراسم به «هفت کاسه» موسوم بوده و غذا از هفت بشقاب برداشته می‌شد.

مراسم لال پله

«لال پله» مراسمی است که زنان در شب عاشورا به نیت برآورده شدن حاجت و نذر خود برگزار می‌کنند. در این شب برخی زنان با چهره پوشیده و به صورت ناشناس با دیگ و قاشقی در دست به در ۷ خانه می روند و بدون سخن گفتن با قاشق به کف دیگ می‌کوبند، صاحبخانه در ظرف آن‌ها مقداری پلو می‌ریزند، مجریان این آیین، پلوی دریافتی را متبرک دانسته و معتقدند با خوردن آن به نیت خود می‌رسند یا دردها و بیماری‌هایشان شفا می‌یابد.

آیین ذوالجناح خوانی

این مراسم از آیین‌های روز تاسوعا و عاشورا است، ذوالجناح نام اسب امام حسین(ع) بود.

این مراسم بعد از رسیدن دسته‌های عزادار مهمان به حسینیه مقصد و پس از پایان زنجیرزنی و سینه زنی برگزار می شود؛ در برگزاری این مراسم پارچه های پهن و بلندی را با لکه‌های قرمز روی گردن پیشانی و پالان اسب می‌اندازند، به گونه‌ای که تا قسمت پایین شکم اسب را بپوشاند.

مداحان ذوالجناح‌خوان پیاده یا سوار بر ذوالجناح از سرنوشت امام حسین(ع) می‌گویند. معمولا هرکدام از خوانندگان یک بند از شعری را که شامل چند بیت است به نوبت خوانده و در هنگام خواندن نوحه، یک نفر مسئول جمع آوری مبالغ نذری مربوط به ذوالجناح می‌شود. گاهی برخی از عزاداران فرزندان خردسال خود را دقایقی کوتاه سوار بر اسب ذوالجناح می‌کنند، در پایان عزاداران پس از ذوالجناح‌خوانی برای ادامه مراسم وارد حسینیه می‌شوند.

منبرکِشی

سنتی است که بعدازظهر تاسوعا در خانه یکی از معتمدین شهر برپا می‌شد. در شهر ساری این منبر به همراه ۲ علم در خانه خاندان علم‌دار نگهداری و در صبح روز تاسوعا برای مراسم آماده و تزیین می‌شد.

این مراسم ابتدا روضه خوانی و عزاداری زنانه در محله‌های سنتی بود و بیشتر روضه‌خوان‌ها، زنان به اصطلاح ملا بودند که جایگاه و اعتبار ویژه‌ای در میان دیگر بانوان داشتند. این مراسم بسیار مورد توجه بانوان بود زیرا آنان به مناسبت‌های گوناگون برای برآوردن نیازهای خود نذر می‌کردند.

به تدریج ملاها و سادات بزرگ در خانه‌ها به ایجاد منبرخانه اقدام کردند، به گونه‌ای که در هر محله یک یا چند منبرخانه به وجود آمد، منبرخانه‌ها تقدس ویژه‌ای داشتند و بیشتر افراد حاجات خود را در این مکان‌‎ها طلب می‌کردند.

از آداب منبرکشی این است که خادمان منبر از صبح تاسوعا منبر را به همراه ۲ علم در اتاق قرار داده و یک سینی بزرگ یا تشت پر از گل را روی منبر می‌گذاشتند؛ کسانی که وارد خانه می‌شدند، برای برآورده شدن نیاز و شفای بیماران خود نذر می‌کردند پس از نیت و آرزو کردن، شمعی روشن کرده داخل  سینی قرار می‌دادند. آیین‌ورزان باور داشتند که در این شب خیمه اباعبدالله تاریک است و باید شمع روشن کرد.

در گذشته و در برخی مناطق نیز زنان برای سلامتی فرزندانشان شمع‌های قدی سفارش می‌دادند. این شمع‌ها را که به اندازه قد فرزندانشان بود به عنوان نذری می‌آوردند و تا سپیده‌دم روشن نگه می‌داشتند، پس از روشن کردن شمع صاحبان نذر نذری‌های خود را به خادم منبر می‌دادند و از خداوند می‌خواستند تا مرادشان برآورده شود.

آنگاه پارچه سبزی را به عنوان نذری به دسته منبر یا یکی از پایه‌های چهارگانه آن گره زده و به اصطلاح دخیل می‌بستند و با نیت و ذکر صلوات از زیرمنبر رد می‌شدند به این کار در اصطلاح منبرکشی می‌گفتند، سپس به نیت و نذر امام حسین(ع) لقمه‌ای برنج برمی‌داشتند زیرا باور داشتند که نذربرای سیدالشهدا ویارانش درمان هردردیست آنان غذاهایی چون باقلا می پختند وآش، شله زرد، شربت، نان، خرما وبرنج پخته رابه عنوان نذری با خود به منبرخانه می آوردند،سنت منبر کشی به ویژه  روشن نگه داشتن شمع تا صبح چندسالی است که فراموش  شده است.

تعزیه زنانه

براساس آنچه در برخی از منابع دوران قاجار آمده است، در شماری از خانواده‌های صاحب منصب به ویژه حرم‌سرای ناصرالدین‌شاه، زنان هنرمند و با ذوق به اجرای مجلس تعزیه می‌پرداختند. در این اجراها به عکس مجالس معمول، زنان نقش شخصیت‌های تعزیه را بر عهده می‌گرفتند و فقط زنان در این نوع مجالس شرکت می‌کردند.

یکی از دختران فتحعلی‌شاه از آفرینندگان تعزیه زنانه معرفی شده است. امروزه این نوع عزاداری بیشتر در خراسان توسط زنان عربی مقیم مشهد مقدس به مدت ۴۰ شب با حضور زنان به شکل باشکوه انجام می‌شود اما در مازندران این شکل تعزیه‌خوانی از شکل خود خارج شده و بیشتر به صورت روضه خوانی زنانه در محرم و صفر از سوی زنان مازندران برگزار می‌شود.

آیین‌های عزاداری در مازندران بسیار متنوع بودند اما بسیاری از آنها اکنون فراموش شده و یا به سبب فوت بزرگان و قدمای روستاها و تغییر سبک‌های عزاداری کنار گذاشته شده‌اند. به عنوان مثال در برخی از روستاهای بابل برای بیان عظمت قیام عاشورا و بیان این مصیبت عظما که همه عالم را محزون کرده است آیینی در شب تاسوعا برگزار می‌شد. در این آیین تعدادی از جوانان متشکل از هفت نفر با پوشیدن لباس مشکی و نقاب به چهره با چوب نازکی در دست که از درخت توت می‌گیرند در اطراف مسجد و حسینیه رفته و با ذکر یا حسین عزاداری می‌کنند.

در این آیین این افراد با کوبیدن پاها به شکل صدادار حضور خود را به مردم اعلام می‌کنند و به کسانی که به آنها نزدیک شده و مانع عزاداری می‌شوند با چوب می‌زنند. این آیین عزاداری از شب تا صبح عاشورا با سینه زدن و یاحسین گویان ادامه دارد اما امروزه این آیین به فراموشی سپرده شد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۴ تیر ۱۴۰۳ / ۰۷:۳۶
  • دسته‌بندی: مازندران
  • کد خبر: 1403042416041
  • خبرنگار : 50490