به گزارش ایسنا، در آن سال در آبهای میان ایران و قطر یک میدان نفتی-گازی به وسعت امروزین ۹۷۰۰ کیلومتر مربع کشف شد که ۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی قطر و ۳۷۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی ایران قرار دارد. این میدان که در ایران آن را میدان پارس جنوبی و در قطر گنبد شمالی نامیدهاند، دارای نفت و گاز طبیعی است که حجم ذخیرهی درجای گاز طبیعی آن حدود ۵۱ تریلیون مترمکعب و حجم ذخیرهی قابل برداشت آن ۳۶ تریلیون مترمکعب برآورد میشود.
میدان پارس جنوبی بزرگترین منبع گازی جهان است که بر روی خط مرزی مشترک ایران و قطر قرار گرفته و ذخایر گاز این میدان عظیم حدود ۸٪ از کل ذخایر گاز جهان است. بخش ایرانی این میدان از اصلیترین منابع انرژی کشور به شمار می رود و نزدیک به نیمی از ذخایر گاز کشور را شامل می گردد.
البته باید در نظر داشت که میان اکتشاف این میدان در بهار ۱۳۵۰ تا آغاز به بهرهبرداری آن توسط قطری ها در سال ۱۳۶۸، ۱۸ سال فاصله وجود دارد که به دلیل دشوار و بزرگ بودن پروژهی بهرهبرداری از چنین میدان عظیمی این فاصله رخ داده است. ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی عملا امکان توسعه و برداشت از ذخایر این میدان مشترک را نداشت و پس از پایان جنگ در سال ۱۳۶۷ نیز با وجود پیگیری های فراوان به دلیل عوارض اقتصادی پس از جنگ موفق به توسعه این میدان نشد. در سال ۱۳۷۷ با تشکیل شرکت نفت و گاز پارس به عنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران، فعالیت منسجم برای توسعه و بهره برداری از این میدان آغاز شد. میدان پارس جنوبی به ۲۸ فاز استاندارد هر یک با توان تولید روزانه یک میلیارد فوت مکعب گاز غنی و ۴۰ هزار بشکه میعانات گازی بلوک بندی و قرارداد فازهای ۱ تا ۵ پارس جنوبی تا سال ۱۳۷۹ منعقد شد و اولین تولید گاز ایران از این میدان در شهریور ۱۳۸۱ به ساحل رسید و با افتتاح رسمی و کامل فازهای ۲ و ۳ در ۲۶ بهمن ۱۳۸۱ ایران برداشت گاز از پارس جنوبی را با تولید روزانه ۲ میلیارد فوت مکعب (۵۶ میلیون مترمکعب) کلید خورد.
ایران و قطر در راه افزایش بهرهبرداری از این میدان مشترک مدام در حال راهاندازی پروژهها و فازهای جدید و افزایش تولید و بهرهبرداری خود هستند. برای ایران خصوصا در طول سالیان پس از انقلاب مهم بوده و مدام مهمتر نیز شده است که فازهای جدید را مستقل و با فناوری، طراحی، و اجرای ایرانیتر از پیش به ثمر برساند.
از مهمترین سطرهای کارنامهی صنعت نفت در زمان دولت شهید رئیسی راهاندازی آخرین فاز تا کنون این میدان یعنی فاز ۱۱ است. اما ماجرای فاز ۱۱ چه بود؟ فاز۱۱ به عنوان یکی از بلوکهای پارس جنوبی با ظرفیت تولید ۵۶ میلیون مترمکعب در روز معادل ۲ فاز استاندارد در نقطه صفر مرز آبی ایران و قطر جانمایی شده بود. هر چند فعالیتهای اجرایی برای توسعه این فاز از سال ۱۳۷۹ آغازشد، اما تا سال ۱۴۰۲ به بهرهبرداری نرسید. اما این ۲۳ سال فاصله چه طور ایجاد شد؟
اواسط سال ۱۳۷۹ شرکت ملی نفت ایران و شرکت توتال فرانسه برای توسعهی بخش بالادستی فاز ۱۱ پارس جنوبی و همچنین ساخت یک کارخانهی حدود ۱۰ میلیون تنی تولید الانجی یک تفاهمنامهی همکاری امضا کردند.
مدت کوتاهی پس از امضای این تفاهمنامه، شرکت پتروناس مالزی هم برای توسعهی فاز ۱۱ پارس جنوبی اعلام آمادگی کرد و تفاهمنامهی ایران-توتال به یک توافق سه جانبه بین شرکت ملی نفت ایران (۵۰ درصد)، شرکت فرانسوی توتال (۴۰ درصد) و شرکت مالزیایی پتروناس (۱۰ درصد) بدل شد. موضوع این توافق سهجانبه توسعهی بخشهای بالادستی و همچنین پایین دستی فاز ۱۱ پارس جنوبی بود.
مطالعات فنی و مهندسی برای توسعهی فاز ۱۱ از همان زمان آغاز شد و سالها ادامه داشت تا این که در سال ۱۳۸۵ نوبت به طرح پیشنهاهای فنی و مالی توسعهی این پروژهی بزرگ رسید.
در فاصلهی سال های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷ سیر تحولات جهانی و از جمله افزایش قیمت جهانی فولاد و بالا رفتن هزینهی اجرای این پروژه بهانه شد تا شرکت فرانسوی توتال پس از مدتها وقتکشی با عهدشکنی آشکار و بعد از انجام مذاکرات طولانی و مخالفت شرکت ملی نفت ایران با پیشنهاد حدود ۱۰ میلیارد دلاری فرانسویها، از اجرای فاز ۱۱ پارس جنوبی کنار رفته و پروژه را در همان وضعیت واگذار کند.
در سال ۱۳۸۸، شرکت CNPC (شرکت ملی نفت چین) برای توسعهی این فاز مرزی یک پیشنهاد مالی ۴ میلیارد دلاری ارائه کرد و پس از پذیرفته شدن این پیشنهاد قراردادی با شرکت ملی نفت ایران امضا کرد. بر اساس مفاد این قرارداد شرکت چینی موظف بود در مدت زمان ۵۲ ماه فاز ۱۱ را به تولید برساند. متاسفانه این شرکت نیز بعد از گذشت مدت زیادی از توسعه این فاز کنار کشید.
چه در مورد توتال و چه در مورد CNPC چین نمیتوان با قطعیت گفت که تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان در این نقض عهدها و کنار کشیدنها اثر یا حتی عاملیت نداشته است.
تقسیم فاز ۱۱ به دو بخش و امضای قراردادهای توسعهی داخلی در سال ۱۳۹۲ نیز متاسفانه راه به جایی نبرد و در نهایت در سال ۱۳۹۵ توتال با پیشنهادی جدید به طرح توسعهی فاز ۱۱ وارد شد و موافقت اصولی این طرح توسعهای را در همان سال اخذ کرد و قرارداد آن را هفت ماه بعد در تیر ماه ۱۳۹۶ در قالب شرایط عمومی، ساختار و الگوی جدید قراردادهای نفتی به ارزش ۴.۸ میلیارد دلار با شرکت ملی نفت ایران امضا کرد. در توافق جدید کنسرسیوم توتال فرانسه (۵۰.۱ درصد)، شرکت ملی نفت چین (سیانپیسی ۳۰ درصد) و پتروپارس (۱۹.۹ درصد) حضور و سهم داشتند.
مرداد ماه ۱۳۹۷ شرکت نفت و گاز فرانسوی توتال در بیانیهای اعلام کرد که در پی ناتوانی از دریافت معافیت از تحریمهای ضدایرانی ایالات متحدهی آمریکا، خروج خود را از پروژهی چند میلیارد دلاری طرح توسعهی فاز ۱۱ پارس جنوبی اعلام میکند و به همین دلیل فرایند انتقال مسئولیت توسعهی این فاز انجام شد و مسئولیت به طور کامل به CNPC تفویض شد.
کار به همین جا ختم نشد و طرف چینی نیز در مهر ۱۳۹۸ به همین شکل پروژه را ترک کرد و تمام کار به طور کامل و پس از گذشت دو سال و چند ماه بدون رسیدن به پیشرفت قابل اعتنایی به پتروپارس واگذار شد.
ماجراهای فاز ۱۱ از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ با قطع امید از طرفهلی خارجی و با شعار موکول نکردن پروژهها به روند مذاکرات به شکلی کاملا داخلی پی گرفته شد.
این فاز با تکیهی ۱۰۰٪ی بر توان مهندسان، متخصصان وکارگران وزارت نفت به تولید رسیده و بالاخره پس از ۲۰ سال بلاتکلیفی با پیگیریهای مستمر مسئولان وزارت نفت دولت سیزدهم و انتقال موفقیت آمیز سکوی فاز ۱۲ پارس جنوبی به موقعیت این فاز مرزی، سرانجام نخستین تولید گاز از این فاز در شهریور ماه سال ۱۴۰۲ محقق شد و این پروژه به عنوان تحریم شکنی با حضور رئیس جمهور شهید رئیسی به بهرهبرداری رسید.
درگام نخست بهرهبرداری از این فاز روزانه ۱۵میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید کشور اضافه شد که در زمستان سال گذشته و در شرایط ناترازی گاز در کشور بخش مهمی از کمبودهای گازی کشور را تامین کرد. با بهرهبرداری کامل از این فاز روزانه ۵۶ میلیون مترمکعب به تولید گاز و ۸۰ هزار بشکه به تولید میعانات گازی کشور خواهد افزود که درآمد سالانهی ۵ میلیارد دلاری را نصیب کشور خواهد کرد و تولید ناخالص داخلی را حدود ۱٪ افزایش خواهد داد.
انتهای پیام