به گزارش ایسنا، به نقل از ایرنا، چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، قرعه نهمین جمهور را به نام «مسعود پزشکیان» زد تا این نماینده ادوار مجلس و وزیر اسبق بهداشت را روانه پاستور کند.
نهمین رئیس جمهوری اسلامی ایران به زودی «سکاندار» دیپلماسی کشورمان میشود. پزشکیان در کارزار تبلیغاتیاش، بیش از هر موضوعی بر «عقلانیت» و تکیه بر «نگاه کارشناسی» تاکید کرد. او تامین منافع ملی در خارج از مرزهای ایران را در منظومه "عزت، حکمت و مصلحت" جستوجو میکند و عملی شدن این مهم را از دریچه «گفتوگو» و «تعامل» قابل تحقق میداند.
مسعود پزشکیان یا هر سیاستمداری در ایران ممکن است با عناوینی همچون «میانه رو»، «راست» یا «چپ» معرفی و شناسایی شوند اما در سیاست خارجی، این عناوین رنگ میبازد و مسعود پزشکیان برای افزایش قدرت واحد سیاسی ایران در محیط بینالملل گام برمیدارد و مسئول ارتقای سامان دولت-ملت ایران در نظام بین الملل خواهد بود.
از آنجایی که رئیس جمهور منتخب بر نگاه کارشناسی تاکید ویژهای دارد این یادداشت وظیفه دارد در برابر منتخب ملت، «چشم انداز» پیش روی ایران در صحنه سیاست جهانی را ترسیم کرده تا بر مبنای آن «نقشه راه پیشرفت» و تامین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سپهر آشوبناک جهانی تدوین شود.
۱- مسعود پزشکیان در روزی که به عنوان رئیسجمهور ملت و رئیس کابینه دولت در پاستور مستقر شود از یک ویژگی متمایز برخوردار خواهد بود که هیچ یک از روسای جمهور سابق ایران از آن برخوردار نبودهاند: او وارث یک ایران قدرتمند است که قدرت منطقهای آن تثبیت شده و گامهای بزرگی در عزیمت به یک قدرت فرامنطقهای برداشته است. این یک ادعای اغراق آمیز نیست.
تحولات منطقه ای و جهانی در سالهای اخیر گواه این حقیقت است. برتری ایران بر آمریکا در تعیین ترتیبات سیاسی امنیتی در منطقه غرب آسیا، حضور در کنار قدرت های نوظهور جهانی در پلتفرمهای مختلف همکاری بین المللی، اتفاقات پساطوفانالاقصی و عملیات استثنایی «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی مسلح به بمب اتمی مثالهای متاخر اعمال قدرت ایران و تحمیل آن به منطقه و بازیگران بینالمللی است.
بر این اساس بود که روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا هفته گذشته در گزارشی نوشت: پیروز انتخابات ریاست جمهوری ایران، وارث قدرت «تأثیرگذاری بیسابقه» تهران در عرصه بینالمللی خواهد بود. روزنامه مشهور گاردین چاپ لندن زمستان سال گذشته نوشت: ایران است که قدرت اول منطقه است، نه ایالات متحده آمریکا. در گزارش این روزنامه انگلیسی آمده بود: امریکا، انگلیس و اسرائیل با یک رقیب سرسخت روبهرو هستند که اینک یک ضلع از مثلث اتحاد جهانی است. مراکز اندیشهای و مهم رسانهای غرب به صراحت اذعان میکنند ایران با ابتکارات دیپلماتیک خود توانسه سیاست تحریم ایالات متحده را به شکست بکشاند.
در همان زمان روزنامه تلگراف انگلیس و خبرگزاری بلومبرگ آمریکا مطالب مشابهی در این باره منتشر کرده و نوشتند جو بایدن در حال واگذاری منطقه به ایران و محور مقاومت است. دی ماه سال گذشته اندیشکده دست راستی و پرنفوذ «انستیتو واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک» مستقر در «واشنگتندیسی» که بر راهبردهای آمریکا در منطقه غرب آسیا متمرکز است، طی گزارشی که برگرفته از نتایج یک افکارسنجی در خاورمیانه بود هشدار داد: با جنگ غزه، ایالات متحده، قلب و ذهن اعراب را از دست داده، در حالی که ایران و رقبای آمریکا در افکار عمومی مردم خاورمیانه رسوخ کردهاند.
این اندیشکده آمریکایی که توسط مارتین ایندایک، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل و از مدیران آیپک (کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل) تاسیس شده با بررسی نتایج پیمایشی که در ۶ کشور عربی سوریه، عراق، مصر، اردن، لبنان و فلسطین انجام شده، گزارش داده تنها ۷ درصد معتقدند آمریکا نقش مثبتی در جنگ غزه داشته است اما در مقابل درصد کسانی که گفتهاند ایران تأثیر مثبتی در جنگ داشته است، ۴۰ درصد است. در کشورهایی مانند مصر و سوریه، درصد افرادی که میگویند ایران نفوذ مثبتی در جنگ غزه دارد حتی بیشتر است و به ترتیب به ۵۰ و ۵۲ درصد میرسد.
درک واقعیات موجود و همچنین ادراک از قدرت ایران برای رئیس جمهور نهم بسیار مهم است تا بداند کنشهای بین المللی خود را باید در چه در سطحی تنظیم کند و در چه اتمسفر ذهنی با رهبران جهانی برخورد داشته باشد.
مسعود پزشکیان باید نسبت به هرگونه تفسیر یا تصویری که ممکن است برایش از انزوا یا ضعف ایران بسازند مراقب باشد.
۲- لازمه موفقیت در روابط بینالملل معاصر و سیاست خارجی عنصر «شناخت» است. عدم شناخت تحولات بینالمللی و روندهای در حال تغییر، در دو قرن گذشته موجب شد ایران به طور کامل به حاشیه سیاست جهانی رانده شود و نه تنها عقب بماند که متحمل خسارات فراوانی از جمله اشغال و جدایی بخشهایی از خاک این سرزمین شود. بر این مبنا شناخت تغییرات کنونی و پرشتاب نظام بینالملل «پساجنگسرد» نیز بسیار برای دستگاه تصمیم ساز دیپلماسی ایران حائز اهمیت و ضروری است.
مسعود پزشکیان در هنگامهای جامه ریاست جمهوری ایران را بر تن میکند که جهان در یک وضعیت خطیر قرار دارد. منتخب مردم ایران دولت خود را در دوران گذار نظم جهانی تشکیل میدهد.
دوران گذار، فرصتهای بسیاری در اختیار ایران قرار خواهند داد، چرا که دوران گذار در فضایی به جریان میافتد که هنجارها و ساختارهای نظم موجود (در برهه کنونی نظام تک قطبی آمریکایی پس از جنگ سرد) تضعیف شده و «توزیع قدرت» تغییر میکند. نباید فراموش نکرد نظام تحریمهای ضد ایرانی در ساختارهای نظم کهنه شکل گرفته است که به شکل ابزار «تنبیه و مجازات» در اختیار واضع این نظم یعنی آمریکا قرار داشته است.
محمد جواد ظریف در مقام مشاور سیاست خارجی این روزهای رئیس جمهور منتخب که یار و همراه پزشکیان در کارزار تبلیغات بود طی سالهای گذشته دوران گذار را «انتقال قدرت از آتلانتیک به پاسیفیک» نامیده است.
وزیر خارجه سابق و مشاور امروز رئیس جمهور حتی کتابی با عنوان «دوران گذار نظام بینالملل در جهان پساغربی» نوشته است. محمد جواد ظریف میتواند در اولین فرصت یک نسخه از کتاب خود را به مسعود پزشکیان هدیه بدهد.
بر این اساس شایسته است منتخب ملت از نگرشهای منسوخی از سیاست بین الملل که از جنگ سرد به این سو بروزرسانی نشده است و ممکن است به واسطه برخی مشورتها در معرض آن قرار داده شود دوری گزیند. جهان دیگر فقط آمریکایی نیست!
۳- رئیس جمهور منتخب در مواجهه با دولت آینده ایالات متحده چه ترامپ روی کار بیاید چه دولت دموکرات ابقا شود میتواند کاربست «بیشینه سازی قدرت» که با هم افزایی دیپلماسی و میدان در دولت سیزدهم عملیاتی شد را به عنوان یک نسخه موثر در برخورد با آمریکا در دستور کار قرار دهد. این به معنی نفی گفتگو با واشنگتن نیست، چه اینکه دولت شهید رئیسی نیز در کنار سیاست «همسایگی» و «نگاه به شرق»، میز گفتوگو با آمریکایی ها را ترک نکرد و ذیل دیپلماسی حقوق بشری تهران و واشنگتن به یک توافق هم دست پیدا کردند. جای امیدواری است که مسعود پزشکیان در مناظرات تلویزیونی تاکید کرد باید با آلترناتیو با ایالات متحده صحبت کرد و نه از موضع ضعف با آنها روبرو شد.
دولت منتخب در مواجهه با غرب به ویژه ایالات متحده نباید راهبرد ثابت تنش زدایی را در پیش گیرد. تنشزدایی همیشه یک رویکرد موقت و محدود بوده است؛ بلکه دولت چهاردهم باید این ادراک را در طرف مقابل خود-چه غرب چه شرق- شکل دهد که اگر منافع ملی ایران در معرض خطر قرار بگیرد اتفاقا ایران بازیگری «تنشزا» خواهد بود.
۴- رئیس جمهور جدید ایران یک جراح قلب است اما سیاست خارجی کشور یکی از معدود جاهایی است که باید از جراحی مصون بماند و ای بسا زیر تیغ بردن آن خطرات زیادی به دنبال داشته باشد.
دیسیپلین روابط بینالملل گواهی میدهد دولت سیزدهم یک زمین صاف و هموار در اختیار دولت پزشکیان قرار داده است. اینکه ماحصل سیاست خارجی ۲ و نیم ساله دولت شهید رئیسی با اقدامات وزارت خارجه شهید حسین امیرعبداللهیان دستاوردهای کم نظیری را خلق کرده، هر ناظر منصف و بی طرفی به آن شهادت میدهد تا جایی که «علی اکبر صالحی» که در گمانهزنی ها از او به عنوان یکی از گزینههای احتمالی وزارت خارجه دولت چهاردهم یاد میشود به دولت جدید پیشنهاد داد سیاست خارجی دولت سیزدهم را ادامه دهد.
دیپلماسی «عملگرایانه» دولت رئیسی، از هر فرصتی برای تولید قدرت برای کشورمان و ایجاد زیرساخت برای دیپلماسی اقتصادی استفاده کرد. سیاست خارجی دولت سیزدهم از تمامی جنبه های تعامل سازنده با جهان استفاده کرد. با پیوستن ایران به گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای، کشورمان را وارد کلوب قدرتهای جهانی کرد( اگر مسعود پزشکیان به بیاثر کردن تحریمها و رفع آن میاندیشد باید از ظرفیتهای مهم این ائتلاف ها استفاده کند) تراز روابط تجاری و سیاسی با همسایگان ایران در وضعیت مطلوب قرار داد و در خاورمیانه و شمال آفریقا، احیای روابط با عربستان سعودی، بحرین، مصر، تونس، الجزایر و لیبی را رقم زد.
مسعود پزشکیان و سیاست خارجی دولت او اگر به این دستاوردها پشت کند و مسیر دیگری را برگزیند ترکیب برنده را عوض کرده است. فرصت ها هیچگاه دائمی نخواهند بود.
انتهای پیام