سنت پهلوانی و جوانمردی در ایران زمین، قدمتی به تاریخ این سرزمین دارد. اگر روزی آئین مریدی و طریقت را در مهرابهها میآموختند، با تطور فرهنگ، غارها و مهرابهها، تبدیل به «گود زورخانه» میشود و طریقت مهری، جای خود را به فرهنگ پهلوانی میدهد که در عین زورمندی، افتادگی میآموزد. در سرزمین گیلان، به جز گود زورخانه، شاهد زورآزمایی پهلوانان در ورزشی به نام «کُشتی گیله مردی» هستیم. در این نبرد دو نفره همچون گود زورخانه، آئین فتوت سرلوحه مبارزه دو پهلوان است. در این نوع کشتی، همچون ورزشهای باستانی، مبارز طلبیدن، آداب خاص خود را دارد و اجرای آن دارای قوانین و لباسهای مخصوص خود است و در زمان مبارزه، موسیقی گیلکی همراه با ترانههای فولکوریک خوانده میشود.
یکی از پژوهشگران حوزه مردم شناسی در این باره میگوید: سنت کشتی گرفتن و آیین پهلوانی در همه سرزمینهای حوزه فرهنگ ایرانی پیشینه کهن دارد و در هر منطقه با نام و شیوهای خاص اجرا میشود. کشتی گیله مردی یکی از انواع این کشتیهاست که معمولا پس از پایان فصل دروی برنج انجام میشود و پهلوانان با داوری یک سرپهلوان در یک میدان عمومی با هم مبارزه میکنند. این نوع کشتی تا دهه ۶۰ رواج زیادی داشت. اگرچه اکنون کمتر برگزار میشود ولی کشتی گیله مردی در سال ۱۳۹۰به عنوان میراث ناملموس در فهرست آثار ملی ثبت میشود.
هوشنگ عباسی، با اشاره به تاریخچه این نوع کشتی میافزاید: حسین واعظ کاشفی در کتاب فتوت نامه سلطانی از متون قرن ۹ مینویسد: «اگر پرسند که کشتی چند نوع است؟ بگوی قبض کشتی گرفتن اهل خراسان و عراق است که آن را شهریوار گویند و اضطرار کشتی گیلان و شیروان و بعضی از آذربایجان و دیلم وار خوانند.» بنابراین کشتی اضطرار یا دیلموار همان کشتی گیله مردی است که امروز هم در گیلان معمول است، اما قدیمیترین سند، در کتاب احسن التقاسیم مقدسی از متون قرن چهار آمده است: «گیلکان در آن دشت، هفته بازارها دارند، برای هر دیه یک روز نهادهاند. پس از پایان بازار، زنان و مردان به جایگاه کشتی گرفتن روند؛ داور در آنجا برنشسته، طنابی بر دست گرفته و هر کس پیروز شود، یک گرهای بر آن میبندد.» همچنین در اواخر قرن ۹ هجری، ظهیرالدین مرعشی در کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان از کشتی گرفتن جوانان دیلم در دشت مینویسد.
در تاریخ خانی هم آمده است: «میرزا علی و خورمه لات ملاقات نمودند و از کثرت خلق در آن دشت مجمعالبحور گشت... و ساعتی به تفرج کشتیگیران اوقات فراغت به مراد گذرانیدند.» مدیرمسئول ماهنامه ره آورد گیل، با اشاره به قوانین خاص کشتی گیله مردی، توضیح میدهد: ابتدا پهلوانان در جای خود مینشستند. سپس یکی از کشتیگیران وارد میدان میشود و مبارز میطلبد و پهلوان دیگری وارد میدان شده و اعلام آمادگی میکند. اگر پهلوانی وارد میدان مبارزه نشود، کشتیگیر اول خود را کنار میکشد. در غیر این صورت دو حریف مبارزه را آغاز میکنند. کشتی گیله مردی چالاکی و سرعت عمل و فنون خاص خود را دارد. دو حریف در فرصتی مناسب به هم میپیچند، زمین خوردن به هر شکل ممکن به معنی باختن است، اگر دست و انگشت و یا زانوی حریف با زمین تماس پیدا کند، کشتی گیرنده بازنده اعلام میشود. این نوع کشتی اصطلاحات خاص خود را دارد. همچون؛ سیبیل توکی، پسا لنگ، تک موشت، سر جیگیر، سرفوشان، دس به لنگ، دست به چِکرهِ، ران پوشی.
عباسی، با بیان اینکه کشتی گیله مردی از دیرباز در شمار سرگرمیهای مردم بوده است، تاکید می کند: با توجه به مستندات تاریخی میتوان گفت کشتی گیلهمردی بیشتر از ۱۰۰۰ سال در گیلان سابقه دارد و در متون دورههای بعد از زمان صفویه تا عصر زندیه و قاجار و پهلوی و حتی دوران معاصر ادامه دارد. تماشای مسابقات کشتی گیله مردی، هنوز هم از جمله تفریحات عامه مردم است که ریشههای کهنی دارد و در مراسمهایی نظیر علم واچینی و جشن خرمن حتما اجرا میشد.
در شهر رشت دو زورخانه وجود دارد؛ زورخانه «پوریای ولی» که ثبت ملی شده و زورخانه «امام علی» که دو سالی است در بلوار شیون فومنی به بهره برداری رسیده است. گود زورخانههای گیلان گاه شاهد اجرای کشتی گیله مردی نیز هست.
میثم نوائیان، پژوهشگر دیگری است که اعتقاد دارد، سابقه ورزشهای باستانی در شمال کشور به دوره قاجار میرسد، اما کشتی گیله مردی قدمت بیشتری دارد. نوائیان با اشاره به قدمت این سبک از کُشتی محلی میگوید: در شمال کشور نوعی کشتی داشتیم که بن مایه آن افزایش قدرت بدنی و تمرینات جنگی بود و در هر منطقه نام مخصوص به خود را دارد. در گیلان «گیله مردی»، در مازنداران «لوچو» و در تالش «بائوج»، سبکی از کشتی بود که هدف آن افزایش روحیه پهلوانی است.
این پژوهشگر با بیان اینکه کشتی گیله مردی آداب مخصوص خود را دارد، اضافه میکند: همانند فرهنگ زورخانه، قبل از انجام کشتی، نیایش هایی انجام میشود که همان مرام پهلوانی است. در فرهنگ ایرانی، زورخانه، پس از مسجد، مکان مقدسی است و هرکس وارد زورخانه میشود، باید پاک و با وضو وارد شود. ورزش زورخانه، ریشههای کهن پیش از اسلام دارد و باقی مانده و تغییر یافته «آیین مهری» است.
نویسنده کتاب میترائیسم در شمال ایران یادآور میشود: پس از اسلام، سردابههای مهری دچار دگردیسی شده و به شکل ورزشهای باستانی تغییر میکند و مراحل هفتگانه آیین مهر به شکل هفت مرحله از کلاغ تا مرشد و پیر در زورخانه تغییر ماهیت مییابد. از دوره قاجار به بعد، ورزشهای زورخانهای در شهرهای یزد، کرمان، شهر ری و مشهد رواج زیادی مییابد. مشخصا در مشهد شخصیت «پهلوان اکبر خراسانی» شهرت داشت که بهرام بیضائی براساس آن نمایشنامهای هم می نویسد. زورخانه زمانی شورای حل اختلاف بود و پیر یا سرپهلوان با نقش کاریزماتیک خود، یک سرمایه اجتماعی محسوب می شد و در حوزه فرهنگی خود بسیار تاثیر گذار بود.
وی با اشاره به مقاله مبسوط دکتر مهرداد بهار به تاثیر آئین مهری در فرهنگ زورخانه اضافه می کند: در هر حرکت پهلوان، فلسفه و مفهومی پنهان است. به عنوان نمونه؛ «کباده کشیدن، میل زدن و چرخیدن» فلسفهای داشت و ما این کهن الگوها را در آیین های مهری هم داریم. بعد از اسلام، پهلوان کامل، سمبلی از امام علی(ع) است و پهلوانان با تاسی به آن حضرت وارد گود زورخانه میشود و همانند امام علی که روایت شده در جنگ با عمر ابن عبدود، تعلل میکند تا بخاطر هوای نفس شمشمیر نزده باشد، پهلوان نیز در گود زورخانه تلاش دارد منیت خویش را پایینتر از بقیه ببیند.
نوائیان، به حرکات ورزشکاران زورخانه اشاره می کند که با هدف آمادگی در جنگها بوده است و بیان می دارد: میل زدن نشان توانمندی در گرز است. کباده کشی، سنگ زدن یا چرخیدن، در زمان محاصره کاربرد داشت. زمانی که جنگجو در محاصره قرار میگرفت، دو شمشیر به دست گرفته و میچرخید و محاصره دشمن را می شکست.
این پژوهشگر از قداست خاک و آب و نمک میان پهلوانان میگوید و به نقش کاریزماتیک مرشد اشاره و اضافه میکند: مراسمهای گلریزان برای کمک به محتاجان در گود زورخانه صورت میگرفت و سقف گنبدی زورخانه سمبل آسمان و گود زورخانه نمادی از زمین است که در نهایت جایگاه همه ماست.
انتهای پیام