به گزارش ایسنا، به نقل از بصیرت، در آستانه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری موضوع FATF تبدیل به یک چالش در کشور شده است. یک طرف موافق افایتیاف و یک طرف هم پذیرش آن را به معنای هدفمند کردن تحریمها میدانند.
نکته اساسی که در مساله FATF وجود دارد، تحلیل و ارزیابی آن با شرایط کشورمان میباشد، نه اینکه کشور را در حالی که مورد تحریم ایالات متحده است، با افایتیاف هماهنگ کنیم؛ بنابراین تصویب FATF به صورت مشروط یا غیر مشروط، مخالف منافع و امنیت ملی است. تحریم بیسابقه جمهوری اسلامی توسط آمریکا و اتحادیه اروپا باعث شده است که جمهوری اسلامی ایران برای بی اثر کردن آن، مسیر خنثیسازی تحریمها را در پیش بگیرد. سیاستی که باعث شکست تاکتیک فشار حداکثری آمریکا در مرحله اول و بیاثر شدن تحریمها در مرحله بعدی باشد؛ بنابراین در وضعیتی که امروز ایران در مسیر پیدا کردن غلبه بر دشمنی آمریکا است، چه توجیهی برای مطرح شدن FATF وجود دارد؟ آیا ممکن است عدهای بدنبال بستن مسیر خنثیسازی تحریمها باشند و تحریمهای آمریکا را هدفمند کنند؟
اهمیت FATF برای آمریکا
اهمیت موضوع FATF برای آمریکا و غرب به اندازهای است که مقامات آمریکایی چندین بار به صورت علنی خواستار تصویب آن در ایران شدند. موضوعی که نشان میدهد موفقیت آمریکا در سیاستهای اعمالی علیه کشورمان منوط به دستیابی آنها به آمار و نوع تجارت خارجی کشورمان میباشد. مایک پمپئو وزیر سابق امور خارجه آمریکا در کنفرانس خبری با وزیر امور خارجه آلمان در سال ۹۸ میگوید: "ایران بطور کامل نتوانسته است تعهدات خود ذیل برنامه اقدام FATF که در سال ۲۰۱۶ پذیرفته است را تکمیل کند. به عنوان بخشی از برنامه اقدام، ایران تعهد داده است که دو کنوانسیون پالرمو (مقابله با جرائم سازمان یافته فراملی) و کنوانسیون CFT (مقابله با تامین مالی تروریسم) را تصویب کند. اما همانطور که ما از اصلیترین کشور حامی تروریسم در جهان انتظار داشتیم، آنها تصمیم گرفتهاند که این کار را انجام ندهند. امروز من از ایران میخواهم که هر دو معاهده را بدون تأخیر و بدون هیچگونه حق شرطی به تصویب برساند. موضوعی که چندین بار از طرف اروپاییان درخواست شده است."
نقش FATF در تجارت خارجی
شاید بهانه طرفداران FATF، بحث تجارت خارجی باشد هیچگونه پشتوانه استدلالی و استنادی قابل اعتنایی ندارد. آمارها نشان میدهد تصویب لوایح FATF تاثیر چندانی بر میزان تجارت خارجی نداشته است.
آمارهای رسمی بانک مرکزی و گمرک جمهوری اسلامی ایران نشان میدهند طی دوره ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۸، حجم تجارت خارجی غیرنفتی ایران، چه در حالت حضور در لیست سیاه FATF و چه در حالت تعلیق از لیست سیاه و فراتر از آن، چه در زمان اعمال تحریمهای سال ۱۳۹۰، چه پس از اجرای برجام و چه پس از خروج آمریکا از برجام، تقریبا بین ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار در نوسان بوده است و از هیچ یک از این رویدادها متاثر نشده است. بهعبارت دیگر FATF متغیر موثری بر تجارت خارجی غیرنفتی ایران نبودهاند.
گروه اقدام مالی (FATF) در اسفندماه ۱۳۸۷، ایران را در لیست سیاه خود قرار داد و تا تیرماه ۱۳۹۵، ایران در لیست سیاه این نهاد قرار داشت. براساس ادعای حامیان FATF، در این بازه زمانی باید حجم مراودات خارجی ایران نسبت به دوره پیش از آن، بهشدت کاهش یافته یا اساسا آنگونه که برخی میگویند، باید فاتحه تجارت خارجی ایران خوانده میشد. اما آمارها میگویند طی این هفت سال حضور در لیست سیاه، نهتنها حجم تجارت خارجی غیرنفتی کشور نسبت به دوره پیش از آن کاهش نیافته، بلکه در مقاطعی تحتتاثیر متغیرهای واقعی، روند صعودی نیز به خود گرفته است (روی تجارت غیرنفتی تمرکز داریم چراکه فروش نفت هیچگونه ارتباطی به FATF نداشته و با تحریمهای خارجی دچار نوسان شده است) (برگرفته از روزنامه فرهیختگان)
سال ۱۳۸۸ که ایران در لیست سیاه قرار داشته، حجم تجارت خارجی غیرنفتی ایران (مجموع صادرات و واردات) حدود ۷۷ میلیارد دلار بوده است. سال ۱۳۸۹ با وجود اینکه ایران همچنان در لیست سیاه قرار دارد، حجم تجارت خارجی با افزایش ۱۴ میلیارد دلاری به ۹۱ میلیارد دلار و در سال ۱۳۹۰ به ۹۵ میلیارد دلار میرسد.
سال ۱۳۹۰ بانک مرکزی و صادرات نفت ایران تحریم میشود و به دلیل کاهش درآمد نفتی، واردات کاهش مییابد و طی دو سال، حجم تجارت خارجی حدود ۱۴ میلیارد دلار کاهش یافته و به ۸۱ میلیارد دلار میرسد. در واکنش به تحریم نفت، کشور رو به توسعه صادرات غیرنفتی میآورد. این رویکرد نتیجه میدهد، حجم تجارت خارجی دوباره صعودی میشود و در سال ۱۳۹۳ با حدود ۹ میلیارد دلار افزایش، به ۹۰ میلیارد دلار میرسد.
دقت کنیم که در همه سالها ایران همچنان در لیست سیاه FATF قرار دارد. یعنی طی بازه زمانی ۸۸ تا ۹۳ که ایران در لیست سیاه قرار داشته، نهتنها فاتحه تجارت خارجی خوانده نشده، بلکه حجم تجارت خارجی در دو نوبت تحتتاثیر متغیرهای واقعی، صعودی شده است. جالب اینکه یکی از این دو نوبت، زمانی است که ایران هم در لیست سیاه قرار دارد و هم صادرات نفتش تحریم شده است؛ یعنی متغیرهای داخلی باعث صعودی شدن حجم تجارت خارجی شده است. این آمارها بهخوبی نشان میدهد تجارت خارجی غیرنفتی ایران نه از تحریمها تاثیر پذیرفته و نه از لیست سیاه FATF، بلکه یک نوبت در زمان حضور در لیست سیاه و یک نوبت دیگر در زمان تحریم توام با حضور در لیست سیاه، حجم تجارت خارجی غیرنفتی افزایش یافته است. بهعبارت دیگر، تجارت خارجی غیرنفتی ایران از لیست سیاه FATF و تحریم، تاثیر منفی نپذیرفته است.
تفاوت ایران با سایر کشورها
موضوع بعدی این است که برخی مطرح میکنند که بسیاری از کشورها به این کنواسیون پیوستند و هیچگونه اتفاقی برای کشورشان نیافته است. مثال این گروه از افراد کشورهای همچون ژاپن و ترکیه و عربستان میباشد. بدیهی است که اولا نوع نگاه دشمنی غرب با کشورمان بسیار متفاوت با کشورهای مطرح شده است. وقتی در نگاه آمریکا یک دانشمند ایرانی بعنوان تروریست مطرح میشود، چطور میتوان برای پیوستن به لوایح FATF خود را همتراز با دیگر کشورها مطرح نمود. دوما پیش نیاز پیوستن به کنوانسیونهای اقتصادی در جامعه بین الملل، باید با پشتوانه قوی اقتصادی صورت گیرد. اقتصاد قوی در فعالسازی همه توان داخلی به وجود میآید. متاسفانه در هفت سال گذشته نگاه خارجی جایگزین توجه به تولید در کشورمان گردیده است. سیاستی که اینبار نیز به بهانه موضوعات دیگر میخواهد ادامه یابد.
FATF و اقلام بشر دوستانه
نکته پایانی این است که افرادی مطرح کردند که بدون تصویب لوایح FATF، حتی تجارت غذا و دارو مختل خواهد شد و نمیتوان نیازهای اولیه را تامین کرد. متاسفانه سخنان این چنینی تنها به جهت ایجاد دوگانهسازی در کشور صورت میگیرد در حالی که اساسا نهادهایی که در حوزه اقلام بشردوستانه فعالیت دارند در تعریف FATF دارای ریسک بالا نیست و اعلام میکند که اجرای استانداردهای FATF نباید در تجارت بشردوستانه خللی وارد کند. بند ۲۲ کنوانسیون مطرح شده در این خصوص چنین آورده است: "هم چنین بعنوان یک اصل، همکاری با توصیههای FATF نباید تعهدات یک کشور ذیل منشور سازمان ملل و قوانین حقوق بشر بینالمللی جهت ارتقای احترام جهانی برای حقوق بنیادین بشر و... مختل کند"؛ بنابراین دلیل اصلی اخلال در تجارت بشر دوستانه، تروریسم اقتصادی آمریکاست که بعد از برجام، شدت بیشتر به خود گرفته است. پس جای FATF با آمریکا نباید جابجا گردد.
انتهای پیام