به گزارش ایسنا، به نقل از قدس، همین امروز نه، چند سال دیگر که لابد اغلب وسایل شخصی و غیرشخصی زندگی انسان هوشمندتر و همهکارهتر خواهند شد، فرض کنید یک روز صبح با صدای خفیف انفجار از خواب میپرید و متوجه میشوید ای دل غافل! گوشی بخت برگشتهتان، لابد در اعتراض به اینکه تا نیمه شب از آن کار کشیدهاید، همان طور که زیرشارژ بوده، وارد قسمت تنظیمات خودش شده، میزان ولتاژ ورودی برق را چند برابر بالا برده و خودش را ترکانده است!
حتی ماشین لباسشویی
البته قبول دارم چند سطر بالا، بیشتر از یک هشدار آیندهنگرانه، به شوخی خیالپردازانه شبیه است، اما شما هم قبول کنید که این طور شوخیها، از یک نگرانی قدیمی درباره اینکه فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی، ممکن است روزی علیه سازندگان و مالکانشان، سر به شورش بردارند، سرچشمه میگیرد.
خبری را که خبرگزاریهای خارجی چند روز پیش و داخلیها، دیروز منتشر کردند، دیدهاید؟ «یک ربات در کره جنوبی به خاطر حجم بالای کارهایش خودکشی کرد!» نسبت دادن صفات و اعمال احساسی به رباتها البته چیز جدیدی نیست. در خیلی از فیلمها و داستانهای تخیلی لابد دیدهاید که آنها، عاشق شدهاند، برای مالک و سازندهشان نقشه کشیدهاند، دروغ گفتهاند، رباتهای رقیب را از کار انداختهاند و... کارهایی کردهاند که به عقل طراحان هوش مصنوعی امروزی هم نمیرسد! خلاصه اینکه نگرانی درباره «رستاخیز رباتیک» عمری برابر خود رباتها دارد و نهتنها قرار نیست به این زودیها از بین برود، بلکه هر روز گستردهتر و فراگیرتر هم میشود به طوری که دیگر مختص به فیلم و سریالهای تخیلی نیست و میشود نشانههای آن را حتی در اخبار و حوادث روزمره زندگی انسان دید. پس احتمالاً در روزها و ماههای آینده هم ممکن است خبرگزاریها به جز خودکشی رباتها، مثلاً از خودکشی ماشین لباسشویی شما به دلیل کار زیاد یا اینکه تلویزیون فوق هوشمندتان عاشق تلویزیون قدیمی و نهچندان هوشمند همسایه شده و کار دست خودش داده باشد، خبر بدهند!
حالا ماجرا چه بود؟
خبرگزاریهای داخلی خلاصه ماجرای خودکشی را منتشر کرده و نوشتند: «مسئولان کره جنوبی در حال بررسی حادثه عجیب «خودکشی» یک ربات هستند. این شوخی نیست، بلکه واقعیتی است که در آن یک ربات ظاهراً بهدلیل عدم تحمل ساعات کاری طولانی، خود را از بالای پلهها به پایین پرتاب کرده است!» روزنامه«دیلی میل» انگلستان اما چند روز پیش در خبری مفصل نوشت: یک ربات کارمند دولتی در کره جنوبی ظاهراً خود را از پلهها به پایین پرت کرد و مردم محلی اکنون عزادار اولین خودکشی رباتی در این کشور هستند.
مسئول بخش رباتها در شورای شهر «گومی» این ربات را پس از سقوط از یک پلکان دو متری در حالی پیدا کرد که در راهپله بین طبقه اول و دوم ساختمان شورا دراز کشیده بود و به نظر میرسید له شده است. شاهدان این ربات را پیش از سقوط دیده بودند که به طور مرموز و عجیبی در یک نقطه در حال چرخش است... انگار چیزی آنجا وجود داشت... اما علت دقیق سقوط هنوز در دست بررسی است... قطعات جمعآوری شده این ربات که در تحویل روزانه اسناد، تبلیغات شهری و ارائه اطلاعات به ساکنان محلی کمک میکرده است توسط شرکت سازنده مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت... رسانههای محلی با تیترهایی چون: «چرا افسر شهری پرتلاش این کار را کرد؟» ماجرا را زیر سؤال بردند. مردم هم با پاسخهای آنلاین مانند: «حجم کار او بیش از حد بود... دعا میکنم که روح این آهن قراضه در آرامش باشد» به این تیترها واکنش نشان دادند.
خودت را بکش!
سابقه خبر مربوط به خودکشی رباتها را اگر جستوجو کنید فقط یک خبر مربوط به چند سال پیش را پیدا میکنید. تیرماه ۱۳۹۶ خبرگزاریها نوشتند: «ربات نگهبان یک ساختمان در پایتخت آمریکا، به شکل عجیبی خود را داخل آبنمای ساختمان انداخت و غرق کرد!» خبر البته مختصر بود و تصویرش هم نشان میداد که ربات نگهبان در حال انجام کار هر روزه خودش، خلاف معمول عمل کرده، به طرف پلههای آبنما رفته و بعد هم به داخل آب سقوط کرده و به فنا رفته است. در واقع این رسانهها و بعد هم واکنشهای مردم عادی در فضای مجازی بود که خبر یک سقوط ساده را به خودکشی تبدیل کرده بود. کاربران آمریکایی در این باره توییت گذاشته بودند که: «همه چیز امن و امان است، خودکشی کنید!... وضعیت امنیت پایتخت آنقدر خراب است که ربات نگهبان هم فهمید باید خودکشی کند...» و به این شکل مسئولان و سیاستمدارانشان را دست انداخته بودند. در مورد خودکشی رباتیک در کره جنوبی هم «ایمن عیتانی» کارشناس فناوری اطلاعات به شبکه اسکای نیوز عربی گفته است: «انسانها تمایل دارند همه چیز را از دریچه تجربیات انسانی ببینند و حتی به ماشینها نیز ویژگیهای تفکر و احساس شبیه انسان را نسبت دهند... گاهی دستگاهها دچار اختلال میشوند... این اتفاق میتواند برای هر دستگاه دیگری مانند رایانه یا تلفن همراه نیز رخ دهد. در این مورد، احتمالاً یک نقص فنی ساده رخ داده و دستگاه به دلیل نزدیکی به پلهها سقوط کرده و آسیب دیده است».
البته عبارت «خودکشی+ ربات+ انسان» را اگر جستوجو کنید بازهم فقط به یک خبر مربوط به سال گذشته میرسید. یک مرد بلژیکی که بهشدت نگران بحرانهای زیست محیطی بود، در طول ۶هفته در این باره با یک «چت ربات» به نام «الیزا» گفتوگو کرده و درنهایت پرسیده بود پیشنهاد تو درباره یک فداکاری برای نجات زمین چیست؟ «الیزا» هم معلوم نیست روی چه حساب و کتابی پیشنهاد کرده بود: «بهتر است به زندگی خود پایان بدهی» و مرد بلژیکی هم به حرف الیزا گوش کرده بود! در هرحال و حداقل همین یک نمونه نشان میدهد رباتها اگرچه فاقد احساس و دیگر ویژگیهای عاطفی انسانها هستند اما در میان اطلاعات و دادههای موجود در حافظه آنها، مفاهیم عاطفی و احساسی فراوانی پیدا میشود و گاهی کافی است به هر دلیل برنامهریزی آنها بههم ریخته و جای برخی واژهها و کاربردشان عوض شود!
انتهای پیام