به گزارش ایسنا، سید مسعود رضوی در یادداشتی که فردای روز انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم منتشر شد نوشت: انتخابات دیروز یکی از پیچیدهترین و اثرگذارترین رویدادهای تاریخ پسا انقلاب در کشور ماست. در یک تصمیم مهم از سوی نظام جمهوری اسلامی ایران، و در شرایطی که فاجعه سقوط هلیکوپتر سبب شد رئیس جمهوری، وزیر خارجه، آیتالله آل هاشم امام جمعه فقید تبریز و استاندار جوان و محبوب آذربایجان شرقی در میان ما نباشند، انتخابات اخیر برای برگزیدن صدر دولت چهاردهم انجام گرفت و مشارکت خوب مردمان میهن در داخل و خارج کاری خطیر و ارزشمند بود.
با این همه، این انتخابات اگر سال آینده هم برگزار می شد، باز هم اهمیت بسزایی در تعیین خطوط آینده و سرنوشت کشور عزیزمان ایران داشت. باید بسیاری از تعارضها و فاصله ها از میان می رفت و از خسارتهای انسداد در اقتصاد کاسته می شد و یخزدگی روابط و مناسبات ما در اثر تحریمها و فقدان کنش قدرتمند بینالملل شکسته میشد. باید صدای متکثر مردم و آرزوها و تحولات نسلی از دام تغافل و تجاهل بیرون می زد. باید صدای راستین و اصیل ملت به گوش می رسید. باید اکثریت مردم در آزمونی آزادانه و آگاهانه، به پشتیبان و حامی کشور بدل می شد و هر انگشتی که بر برگ رأی چسبانده می شد، سند و قبالهای بر زنده بودن و اقتدار ایرانیان و صاحبان راستین آب و خاک میشد و سلاحی برای حفظ امنیت ملی و تمامیت ارضی.
اگر اقتصاد و فرهنگ، دو عنصر هدف در جوامع انسانی است، مسیر رسیدن به این هدف، غالباً سیاسی و اجتماعی است. در واقع، کنش اجتماعی به جنبش سیاسی میانجامد تا در «اقتصاد» به سود عامه و اکثریت مردم گشایشهای معیشتی پدید آید. افزونی ثروت و پیشرفت تکنولوژی نیز به افزایش امنیت و قدرت و سعادت می انجامد. همچنین در فرهنگ و آموزش و علم و هنر لازم است شکوفایی حاصل شود و آگاهی و خودآگاهی و معنویت در پرتو شخصیت و روح ملی به پالایش ملت بینجامد. در کدام مسیر می توان با هزینه مناسب به این مقاصد دست یافت؟
طی مسیر و رسیدن به این مرحله، البته کاری شاق و دشوار است و جوامع بزرگ و تمدنهای قدرتمند، تجربه های سخت را برای رسیدن بدان آزمودهاند. جامعه ایران بیتردید، حداقل یکصد و پنجاه سال مبارزات سیاسی و اجتماعی را پشت سر نهاده و بار سنگین تجارب سیاسی و مطالبات مدنی را بر دوش می کشد. کمتر ملتی در طول یک قرن، دو انقلاب بزرگ و دهها نهضت مهم و سرنوشتساز را در تاریخ ثبت کرده است.
از این نظر ایران در میان ملل خاورمیانه بی همتاست و در جهان نیز همواره الهامبخش و اثرگذار بوده است؛ خاصه که در طول بیش از چهار دهه اخیر، مبارزات و خیزشها با مردمسالاری و انتخابات درآمیخته و از روحیه حماسی به سویه مدنی تمایل یافته است.
تاریخ تحولات سیاسی ایران در عصر پسا انقلاب با تعداد پرشماری انتخابات و گزینهای عمومی درآمیخته است. انتخابهای مردم، البته همواره بی پرسش و اما و اگر به فرجام نرسیده؛ گاهی مثل سال ۱۳۸۸ با چالش روبه رو شده، اما در نهایت، مردم و نظام دانسته اند که هیچ راهی روشنتر و مطمئنتر از رقابت در صندوق آرا وجود ندارد.
این شیوه حاصل خونها و رنجها و اندیشه ها و هزینه هایی است که تمام ابنای بشر در طول تاریخ پرداخته اند. پس نباید عرصه انتخابات را کوچک گرفت و سهل انگاشت.
انتخابات اخیر، خالی از انتقادات نبود ولی در مجموع از تردید و امتناع بسیاری از هم میهنان کاست و خوشبختانه جریانهای مهم سیاسی را در سایه افکار عمومی درگیر رقابت کرد. بجز برخی انتقادات که باید مطرح شود و علت حضور بلاتوجیه نامزدهایی که نماینده هیچ قشر و طبقه و جریان و گروه و فکر و سندیکا و تشکل و حزب و حتی طایفه ای هم نبودند و وبال و ملال افزودند، در منظر حقوقدانان و سوی شورای نگهبان و تصمیم سازان عالیرتبه مطرح شود تا ما و عموم مردم از فلسفه وعده ها و مدعیات و گروههای هدف این کاندیداها آگاه شویم. نیز باید به سلایق تنگ و کم شور و نور سیما و صدا، در ساختار چینش و شکل مناظرات و مباحثات انتخاباتی پرسش وارد کرد و از شأن و منزلت مخاطبان و مردم ایران به ایشان آموزش داد تا نپندارند مردم و افکار عمومی سهوها را سهل گرفته و ناپسندیده ها را پسند کردهاند.
قبض و صورت حساب همگان را تاریخ کنار می گذارد و مردم حسابشان پاک و صاف است. چه روسپید و بزرگند ملت ایران.
امروز مردم ایران در داخل و خارج کشور به رئیس جمهوری تازه یا دو منتخب اکثریت که به دور دوم رفته اند خوشامد می گویند. مردم کار بزرگ و تاریخساز را انجام دادند و حجت را بر مسئولان تمام کردند. از سختی ها و سوءمدیریتها، از برخی آزردگیها و تعصبات و خامیها گذشته اند و در شرایط دشوار منطقه و جهان، انتظار دارند ایرانی امن و ثروتمند و سربلند داشته باشند که مردمانی بزرگ و آسوده، در رفاه و عزت به پیش می روند. چنین بادا.
انتهای پیام