مرتضی یوسفیراد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در گفتوگو با ایسنا در خصوص ضرورت انتخاب و انتخابات شایسته، اظهار کرد: در دوره حاکمیت دولت ملتها مردم صاحب حق شناخته شدهاند؛ از جمله این حقوق، حق تعیین سرنوشت و حق انتخاب رئیس دولت و نمایندگان مجلس شوراهای محلی است. در همین راستا انتخابات الگویی از نمایش انتخابگری و مشارکت جویی مردم در تعیین سرنوشت و مکانیزمی برای جلوگیری از استبداد و در نتیجه انتخابات نشان پویایی حیات یک ملت تلقی میشود.
وی با اشاره به اینکه باید دید که در فلسفه سیاسی اسلامی با توجه به نوع نگرش به مردم چه نوع انتخابی و انتخاباتی ضرورت یافته است، گفت: در فلسفه سیاسی اسلامی با توجه به نوع نگرش به مردم ضمن ضرورت انتخاب شایسته، انتخابات باید با ویژگیهای مشارکت آگاهانه، فعالانه و همگانی و همدلانه همراه باشد تا شایسته شده و قابل توجیه باشد.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی صاحب حق بودن مردم و ضرورت انتخاب شایسته را مورد توجه قرار داد و گفت: در فلسفه سیاسی اسلامی مردم ذیحق شناخته شدند در این صورت به دلالت التزامی، انتخاب فرد و افراد شایسته جهت مدیریت و ساماندهی زندگی سیاسی امکان تضمین استیفا حقوق چنین مردمی را فراهم میسازد.
وی اضافه کرد: انتخابات را با ویژگیهای خاص نظیر مشارکت مدنی همگانی، همدلانه و آگاهانه را فرآیندی برای ادای حق و استیفای حقوق مردم باید دانست و این به این معنا است که در فلسفه سیاسی اسلامی انتخاب و انتخابات با شرایط و ویژگیهای خاصی قابل دفاع و توجیه است.
یوسفیراد یادآور شد: در ایران معاصر مفهوم و مقوله حق و حقوق مدنی در مقابل تکلیف محوری از غرب وارد فضای فکری و اندیشیدگی ایران معاصر شد؛ متفکرین و فیلسوفان اسلامی این دوره بر مبنای ارزشهای فرهنگی اسلامی آن را توجیه فلسفی کردند.
وی بیان کرد: اولین کسی که در این زمینه وارد شد مرحوم نایینی است، ایشان رهایی از استبداد را یکی از حقوق دینی و حقوق انسانی مردم مسلمان ایران میداند و از جمله حقوق مردم را حق نظارت بر دولت و انتخاب شایسته افراد برای مدیریت سیاسی جامعه میداند تا از این طریق حقوق مردم رعایت شود.
یوسفیراد اظهار کرد: در اندیشه سیاسی امام(ره) نیز به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی مدیریت سیاسی باید بر مبنای مشارکت همگانی، فعال و آگاهانه و همینطور مبتنی بر نظارت همگانی بر عملکرد دولت و مبتنی بر انتخاب افراد شایسته برای مدیریت جامعه باشد تا مردم حکومت و دولت را از خودشان بدانند و در انجام امور با دولت مشارکت همدلانه داشته باشند و از این طریق حقوق مردم رعایت شود و نظام سیاسی از مصونیت و امنیت برخوردار شود.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: امام(ره) در صحیفه جلد چهارم صفحه ۲۴۸ میفرماید: «آگاهی مردم و مشارکت و نظارت همگانی آنها با حکومت منتخب خودشان، خود بزرگترین ضامن حفظ امنیت در جامعه خواهد بود.»
وی عنوان کرد: در اندیشههای اجتماعی شهید مطهری نیز مردم کاملا ذیحق دانسته شدند در این صورت باید خودشان سرنوشت خودشان را دست بگیرند و انتخابات یکی از راههایی است که این را محقق میکند اما تحقق حقیقی آن از طریق انتخاب شایستگان صورت میگیرد.
یوسفیراد تصریح کرد: فلاسفه اسلامی گذشته همچون فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی در ارائه الگوی سیاست مطلوب خودشان که چه سیاست و دولتی مطلوب است اساس را بر ذیحق بودن مردم میگذارند و افراد جامعه را ذی حق میدانند و این ذیحق بودن مردم را مبنای دولت و سیاست مطلوب خودشان قرار میدهند.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، گفت: فیلسوفان گذشته معتقدند زندگی سیاسی باید بر پایه فلسفه حق، احقاق و استیفای آن برای مردم و اعطای آن به مردم سامان پیدا کند و مدیریت شود؛ یعنی اعتبار سیاست و دولت بر پایه تبیین و تحقق این حق قابل دفاع است و این هم زمانی قابل تحقق است که در مدیریت مدنی و انتخاب مدیران معیار شایستگی رعایت شود.
وی تاکید کرد: خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری گفته است؛ «پس به ضرورت نوعی از تدبیر (تدبیر در انتخاب مدیران شایسته در انواع توانمندی) باید که هر یکی را به منزلتی که مستحق آن باشند، قانع گرداند و مردم را به حق خویش برسانند و دست هر یکی را از تعدی و تصرف در حقوق دیگران کوتاه کنند.»
یوسفیراد با بیان اینکه مبنای دیگر مدیریت معقول و حکیمانه ضرورت انتخاب شایستگان است، بیان کرد: در دستگاه فلسفهی فلاسفه اسلامی مدیریت سیاسی باید از پشتوانه عمیق خردورزی و تدبیر مبتنی بر علم و تخصص و تجارب بشری باشد اما این امر زمانی محقق میشود که همراه با انتخاب شایستگان باشد.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، یادآور شد: ابوعلی مسکویه انتخاب افراد شایسته در خرد ورزی و تدبیر امور زندگی سیاسی را راهکاری میداند که نشان میدهد گماردن افراد به ریاست امور نه بر مبنای رأی مستبدانه حاکم بلکه بر مبنا و معیار خاص بوده است.
وی مبنای سوم را تأمین مصالح جمعی دانست و گفت: مصالح عمومی جامعه و افراد آن تأمین نمیشود مگر با محوریت مسئله انتخاب شایستگان؛ فلاسفه اسلامی با اعتقاد به مدنیت طبعی انسان شرط دوام و بقا جامعه را مبتنی بر مشارکت آگاهانه و همدلانه و همگانی مردم میدانند تا همگان در تأمین مصالح جمعی خودشان مشارکت داشته باشند و تحقق این امر نیز متوقف بر انتخاب شایستگان و مدیران شایسته در امر مدیریت سیاسی کشور در مراتب بالا و پایین است.
یوسفیراد بیان کرد: در فلسفه سیاسی اسلامی شایسته گزینی یعنی مبتنی بر عقلانیت، خردورزی و برخورداری از رویکرد دوراندیشانه و عمیق و عدالت محورانه باشد که اساس انتخاب افراد برای انواع تصمیمسازیها است تا حاصل چنین ویژگیهایی رشد، پیشرفت و تعالی جامعه در حوزههای مختلف علمی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی باشد.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، اظهار کرد: ضرورت دارد به معرفی و تعیین الگوی انتخابات سالم و شایسته برآمد تا به ادا و استیفا حقوق مردم بیانجامد؛ همچنین ضرورت دارد به تولید عقلانیت در شیوههای انتخابات برآمد تا امکان مشارکت همگانی فراهم گردد که به بروز و ظهور ایدهها و نظرات همه صاحب نظران در همه اصناف و گروهها منجر شود و بالاخره به ظهور و بروز استعدادها و توانمندیها بیانجامد.
انتهای پیام