نشست گفتوگو محورِ دانشجویی با عنوان «انتخابات؛ کنشگری یا تماشاگری؟» پیرامون چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری توسط خبرگزاری ایسنا واحد اصفهان و سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد. در این نشست که میان سه گروه دو نفره از دانشجویان برگزار شد، شرکت کنندگان در سه گروه «الف»، «ب» و «ج» و در سه مرحله به گفتوگو و مناظره در خصوص انتخابات پرداختند. دو گروه از این دانشجویان با ذکر دلایل خود موافق شرکت در انتخابات و یک گروه دیگر مخالف شرکت در انتخابات بود.
شرکت گنندگان گروه «الف»، سیداحمد فیاضی و سینا ربیعی بهعنوان دانشجویان انقلابی، مسعود احمدی و سپهر رسولی، شرکت کنندگان گروه «ب» از مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و اسماعیل شیری و فائزه سلیمانی در گروه «ج»، در این مناظره شرکت داشتند. در راند اول این مناظره هر ۶ شرکت کننده به مدت سه دقیقه مواضع و نظرات خود را بیان کردند که در ادامه میخوانید.
مسعود احمدی، دانشجوی رشته فلسفه و عضو مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان، از گروه «ب»، در این مناظره گفت: در حال حاضر ما یک موقعیت استثنایی (انتخابات زود هنگام) را تجربه میکنیم و همین مسئله پیش آمده موجی را برای افزایش مشارکت در انتخابات ایجاد کرده است، در حالی که در سه دوره از انتخابات اخیر، ما با کاهش مشارکت مردم مواجه بودیم.
این دانشجو ادامه داد: در هیچ انتخاباتی و در هیچ کشوری حضور در انتخابات به معنای تایید مشروعیت نظام سیاسی نیست و نظام سیاسی از طریق همه پرسی و رجوع به آراء مستقیم مردم در مورد مشروعیت نظام است که تعیین میشود. این در حالیست که متاسفانه به دلیل وجود فضای ایدئولوژیکی که در کشور ما شکل گرفته، تلقیهای متفاوتی نیز به وجود آمده است.
احمدی با بیان اینکه این انتخابات زود هنگام که برای ما پیش آمده، باعث شده جریانات اصلاح طلب در این انتخابات بیشتر از انتخابات سال ۱۳۹۶ و سال ۱۴۰۰ فعال شوند، ادامه داد: همین امر باعث شده که جریانات اصلاحطلب نمایندگان خود را بفرستند و از قضا یکی از آن نمایندگان هم تایید صلاحیت شده است. اکنون پرسشی که وجود دارد این است که چرا ما اساسا باید رای بدهیم؟ و چرا باید به نامزد اصلاحطلب رای دهیم؟ به نظر من دعوت کردن به شرکت کردن یا شرکت نکردن در انتخابات چیزی بیمعنی است، چرا که این یک تصمیم فردی است و هر کسی باید بر اساس استنتاج و جمع بندی خود این کار را انجام دهد.
ما مدافع کنشگری مردم هستیم
پس از آن، سینا ربیعی، دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه اصفهان، از گروه «الف» نظرات خود را بیان کرد و گفت: وقتی ما از مشارکت در انتخابات صحبت میکنیم و خودمان را طرفدار مشارکت نشان میدهیم، منظورمان مشارکت حداقلی نیست. من اینجا نیامدم که از این دفاع کنم که مردم مشارکت داشته باشند. من نیز مدافع مشارکت حداقلی نیستیم، بلکه ما مدافع کنشگری مردم هستیم.
او ادامه داد: خودِ ساز و کار انتخابات میتواند صرفاً در رای دادن خلاصه نشود. تشکیل احزاب و گروههای مختلف میتواند نمونهای از قدرتهایی باشد که بعداً با رای دادن خودش را نشان دهد، یعنی قبل از فرآیند رای دادن و قبل از انتخابات، مردم بتوانند با افراد مختلف و کارشناسان در مورد یک نفر به اجماع برسند و راهحلی را برای مشکلات کشور پیدا و بدنه اجتماعی جامعه را با خود همراه کنند. جلسات مختلفی را برپا و مردم را اقناع کنند که میتوانند با این راهکارها بر مشکلات فائق بیایند.
امر سیاسی در باند بازیها و سهم خواهیها خلاصه شده است
این دانشجو اضافه کرد: سپس میتوانند در انتخابات آن فرد متخصص را به جامعه معرفی کنند و رای بدنه جامعه را کسب کنند. متاسفانه امروز در جریانات سیاسی کشور، ما فاقد حزب هستیم و کار سیاسی و امر سیاسی در باند بازیها و سهمخواهیها خلاصه شده است. لزوما لیستهایی که در میآید یا افرادی که از یک کاندیدا حمایت میکنند، از یک برنامه تخصصی و شایسته سالاری حمایت نمیکنند، بلکه به اعطای قدرت بعد از انتخابات میاندیشند، به شکلی نوعی سهم خواهی. شایسته سالاری در این عرصه گم است و افراد برای ارائه راه حل کاندیدای ریاست جمهوری نمیشوند.
سپس، فائزه سلیمانی، از گروه «ج»، با بیان اینکه ما با کنشگری یا با شرکت در انتخابات ریاست جمهوری مخالف هستیم، ادامه داد: ما مبانی مختلفی را در نظر داریم که یکی از این مبانی مشروعیت بخشی است که شما گفتید منظور ما نیست. چطور میشود که کنشگری اتفاق بیفتد و تفویض قدرت در میان حکومت و آحاد جامعه اتفاق بیفتند، اما نتیجه حاصل تنها مورد علاقه یک نهاد باشد؟ کنشگری زمانی رخ میدهد که اثربخش باشد و نتیجه آن را آحاد جامعه مشاهده کنند.
سلیمانی عنوان کرد: آحاد جامعه باید بدانند که اگر در طی سالهای مختلف در انتخابات شرکت کردند و این انتخابات را به یک ثمر و نتیجهای رساندند، مثلا اگر رئیس جمهوری را انتخاب کردند که اهدافشان با اهداف آنها متناسب بوده، این دست یافتن به اهداف، در جامعه هم اتفاق افتاده است، نه اینکه وقتی زمان ریاست یک رئیسجمهور به پایان میرسد او بیان کند که من خیلی از کارها را میخواستم انجام دهم، اما به من اجازه ندادند. این پاسخی را که جریان اصلاحطلب به کار میبرد، جواب درستی برای مردم ما نیست. مردم ما اگر کنشی میکنند، باید واکنش هم ببینند و آن واکنش مطلوب آنها باشد.
این دانشجو اضافه کرد: شما گفتید مشارکت حداقلی منظورتان نیست. خوب مشارکت حداقلی طی سه دوره انجام شده است، اگر این مشارکت حداقلی مدنظر نیست، چرا چارهاندیشی نمیکنید؟ چرا از دین صرفا بهعنوان یک ابزار در برابر آحاد مردم استفاده میکنید، به جای آن به مردم نشان دهیم آن کسی که نماینده مردم انتخاب میشود میتواند آنچه که شما از او انتظار دارید را انجام دهد؟ و اگر غیر از این است او را بازخواست کنیم.
حمایت از یک نامزد با گرایشات غیر اصواگرایانه، به معنای اطلاح طلب بودن نیست
در ادامه مناظره، سپهر رسولی، دانشجوی مهندسی مکانیک و نماینده دانشجویان از مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان، بهعنوان شرکت کننده دیگر از از گروه «ب»، گفت: همه میدانند که از ۶ نامزد تایید صلاحیت شده، ۵ نامزد گرایشات اصولگرایانه دارند و یک نامزد گرایشات غیر اصولگرایان دارد. به نظر من کسی که از این نامزد و برنامههای او حمایت میکند به این معنا نیست که آن فرد یک اصلاحطلب است. بنابراین من خودم را یک اصلاح طلب نمیدانم و این نکته را باید در اول مشخص کنم.
رسولی یادآور شد: در رابطه با اعلام نظر برای انتخابات، کاملا مشخص است که همه افراد میتوانند نظر خودشان را داشته باشند، اما با تحمیل نظر، برای مثال قشری که میخواهند مشارکت کنند بگویند ما افرادی که مشارکت نمیکنند را به مشارکت دعوت کنیم. با این اساساً مخالف هستم. به نظر من همه افراد در آن حدی که باید از طریق اخبار و رسانهها در معرض اخبار جامعه هستند، پس در آن حدی که تشخیص میدهند کنشگریشان را نشان میدهند.
کنشگر بودن لزوماً به معنای مشارکت در انتخابات نیست
سید احمد فیاضی، دانشجوی مدیریت دانشگاه اصفهان، از گروه «ب»، گفتوگو را پی گرفت و اظهار کرد: من میخواهم از همین واژه کنشگر و تماشاگر شروع کنم. دوستان در این جمع تماشاگر نیستند و کنشگر هستند، یعنی کنشگر بودن لزوما به معنای مشارکت در انتخابات نیست. فوکو زمانی که انقلاب اسلامی روی میدهد صحبتی در مورد انقلاب میکند و میگوید «اساسا اینکه پرچم جمهوریت خواهی در دست یک اسلامگرا باشد، به ذات عجیب است.» یعنی این تعامل بین جمهوریت و اسلامیت از اول انقلاب مطرح بوده است. آیا موفق بوده است؟ بله در مواردی موفق بوده، ما میبینیم زمانی که بنی صدر میآید و مردم به او رای میدهند، او رای میآورد و امام هیچ اعتراضی نمیکند، حتی روندی هم که بنیصدر عزل میشود یک روند کاملا قانونی است، نه اینکه از یک روند حاکمیتی نشأت بگیرد.
دموکراسی، حکومت بزرگترین اقلیتهاست
فیاضی بیان کرد: گفته شد که نتیجه مشارکت حکومت یک اقلیتی است، مگر دموکراسی غیر از این است؟ چه کسی گفته که دموکراسی حکومت اکثریت است؟ اگر مبانی دموکراسی را مطالعه کنید متوجه میشوید که دموکراسی یعنی حکومت بزرگترین اقلیتها. نکته دیگر اینکه گفتند ما مخالف عدم مشارکت هستیم، چون مشارکت را نشانهای برای مشروعیت نظام میدانیم. آقای احمدی به خوبی اشاره کردند، اگر مشارکت و عدم مشارکت را مساوی عدم مشروعیت نظام میدانید، پس قبول میکنید که در سال ۱۳۸۸، ۸۴ درصد از شما موافق نظام بودند و به واسطه مشارکتشان بود که موافق مشروعیت نظام بودند؟
اسماعیل شیری، دانشجوی حقوق خصوصی از گروه «ج»، نیز به ارائه نظارت خود پرداخت و گفت: شرکت در انتخابات ممکن است چند دلیل داشته باشد. یکی از دلایلش این است که من به کسی رای میدهم و میدانیم صلاحیت ندارد و کاری نمیکند، اما به او رای میدهم چون فرد دیگری را هم قبول ندارم. چه کسی و چه فیلتری افراد را بالا میآورد و تایید میکند؟ فیلتری که دو سال آقای پزشکیان را رد کرد، الان تایید کرد. رای ندادن، نوعی کنشگری است. با رای ندادن چه اتفاقی میافتد؟ تحریمها زیاد میشود و این نتیجه میدهد. اقلیت و اکثریت چه کسانی هستند؟ اکثریت مردمی هستند که از شعار خسته شدهاند.
سپس راند دوم آغاز شد و در این مرحله نماینده هر گروه فرصت داشت که به دو پرسش مطرح شده توسط دانشجویان دو گروه دیگر، در مدت ۶ دقیقه (برای هر پرسش سه دقیقه) پاسخ دهد.
مسعود احمدی از گروه «ب» در پاسخ به این پرسش که رابطه بین عدم مشارکت و مشروعیت نظام چیست؟ گفت: مشروعیت نظام از طریق همه پرسی تعیین میشود. ما میبینیم که در برخی از کشورهای اروپایی هم معمولا مشارکت انتخاباتی پایین است، اما در هیچ کجا مشارکت پایین به عدم مشروعیت، برای مثال لیبرال دموکراسی یا سوسیال دموکراسی، در کشور خاصی تلقی نمیشود. همینطور مشارکت بالا هم دلیل و به معنای تایید نظام حاکم نیست.
شاید بتوانیم با انتخابمان وضعی بهتر را رقم بزنیم
این دانشجو موضع خود را بیان کرد و در این باره گفت: موضعی که من از آن دفاع میکنم این است که ما میتوانیم کنشی حداقلی داشته باشیم. چون مشارکت یا عدم مشارکت ما هیچ تاثیری روی ایدئولوژی حاکم ندارد، اما شاید ما بتوانیم با انتخابمان وضعی بهتر را رقم بزنیم.
وی همچنین به این پرسش که چه آیندهای را میبینید و چه تضمینی میکنید که با رای دادن منِ نوعی شرایط بهتر شود؟ پاسخ داد: این کاندیداها هستند که میتوانند تضمین کنند و من هیچ تضمینی نمیتوانم بکنم. به نظر من تفاوت است بین کاندیدای A و کاندیدای B. بین این افراد تفاوت است. برای مثال آییننامه انضباطی که در سال ۱۴۰۱ با آیین نامههای که بعد از آن تصویب شد خیلی متفاوت بود. نامزدها میتوانند عیبهایی هم داشته باشند و در جاهایی ناکارآمد باشند، اما من به پشتوانه اصلاحاتی که یکی از کاندیدا دارد به او رای میدهم تا وضع امروز کمی کمتر خراب شود.
سپس، سینا ربیعی از گروه «الف» در پاسخ به این سوال که نظر شما در مورد ساختار لیبرال دموکراسی چیست؟ و آیا مردم صلاحیت تعیین رئیس جمهور دارند یا خیر؟ مطرح کرد: میخواهم راجع به اعتمادی که سوزانده شد صحبت کنم و در خلال آن به این پرسشها نیز میپردازم. بدنه اجتماعی با وعدههایی که در انتخابات داده میشود از کاندیدا توقعاتی دارد که اگر برآورده نشود اعتماد آنها از بین میرود. این از فرهنگ سیاسی و چیزی به نام اخلاق بازندهها نشأت میگیرد که متاسفانه ما ایرانیها این اخلاق را داریم. یعنی افراد وقتی بازی را میبازند، آن را خراب میکنند و آن حزبی که برنده نمیشود شروع می کند به تخریب نظام و انتخابات.
بازندههای انتخابات باید به دولتهای در سایه تبدیل شوند
این دانشجو ادامه داد: روش اصلاح آن چیست؟ بازندههای انتخابات باید به دولتهای در سایه تبدیل شوند. برای مثال، در انگلیس حزبی که حاکم نمیشود و بازنده انتخابات میشود در کنار دولت قرار میگیرد که به آن «دولت در سایه» میگویند نه برای کسب قدرت، بلکه برای تصحیح، تکمیل و تایید دولتی که حاضر است. اگر چنین رویه عملی شود جامعه هم دچار گسستگی نمیشود و وقتی دولت هشت سال دست ما نیست، ما شروع به تخریب دولت موجود نمیکنیم.
وی نیز به این پرسش که حوزه اختیارات نمایندگان مجلس و رئیس جمهور چیست؟ لزوم شرکت ما در انتخابات چیست، وقتی انتخابات اسم انتصابات میگیرد؟ پاسخ داد و گفت: میخواهم به دوگانگی حاکمیت و حکومت اشاره کنم. در حال حاضر، حاکمیت دو زیر مجموعه دارد؛ یکی حکومت است و دیگری هم مردم. اینها بهعنوان ابزاری در دست حاکمیت هستند و باید روابط بین آنها حفظ و تنظیم شود. برای مثال، مردم باید این آزادی را داشته باشند که حکومتشان را نقد کنند. متأسفانه مردم قدرتی ندارند، اما راه حل چیست؟ این است که با هم تشکیل اتحادیههایی را بدهند.
ربیعی یادآور شد: ایرادی در اصحاب اطلاحطلب و اصولگرا وجود دارد؛ اصلاحطلبان وقتی حکومت را بدست میگیرند اقدام به حذف رهبری میکنند و برعکس اصولگرایان خود را پشت رهبری پنهان میکنند.
از فائزه سلیمانی در گروه «ج» این سوال پرسیده شده که اگر در انتخابات پیش رو درصد زیادی از افراد شرکت کنند، رفتار و کنش پیشنهادی شما چیست؟ و آیا شما معتقد هستید که این تعداد از افراد با رای خود نظام را تایید کردهاند؟
سلیمانی در پاسخ گفت: جواب، بله است. اگر شما توانستید ۷۰ الی ۸۰ درصد شرکت کنندگان را داشته باشید، این افراد به نظام مشروعیت میبخشند، اما معنایی که شما برای مشروعیت بخشی داشتید این است که حضور مردم در انتخابات مشروعیت نمیبخشد. این تعریف شما است، در حالی که تعریف اصلی این است که حضور در انتخابات یکی از ابزارهای تخمین مشروعیت نظام است.
این دانشجو ادامه داد: شما گفتید میدانید که وضع خراب میشود، اما انتظارتان این است که کمتر خراب شود. در حالی که مردم توپ بازی شما نیستند. دوستان دیگر گفتند پیشنهادشان این است که دولت در سایه تشکیل شود. اصلا مگر دولت اجازه میدهد دولت در سایه تشکیل شود؟ یا مگر مردم توپ حکومت هستند که این دو دولت در سایه باشند؟ قدرتهایی مانند شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام قدرت ریاست جمهوری را کم میکنند و این کم کردن به شعار دادن نمایندگان منجر میشود و در نهایت میگویند قدرت کافی نداشتیم.
وی نیز در پاسخ به این پرسش که اگر شما قدرت داشته باشید چه کاری انجام میدهید تا از مردم مشروعیت بگیرید؟ آیا برای تک تک نهادها مستقیما باید از مردم تاییدیه گرفت؟ ذکر کرد: جامعه ما طبق فرموده رهبری، مردم سالاری دینی است. پس بخشی از مردم ما مطابق دین رفتار میکنند و عقاید مذهبی دارند. امروز چهلو چند سال از آری گفتن مردم به وعدهها و آن رفراندوم گذشته، اما به نظر شما امروز آن شعارها تحقق پیدا کرده است؟ آیا مردم سالاری دینی واقعا اتفاق افتاده؟ آیا مردمی که در آن روز آری گفتتند امروز هم بله میگویند؟
در آخرین مرحله از این مناظره، یعنی در راند سوم، هر فرد از هر گروه فرصت داشت که در مدت زمان ۶ دقیقه به جمع بندی مطالب بپردازد.
در این مرحله، سپهر رسولی از گروه «ب»، به جمع بندی مطالب خود پرداخت و گفت: ما احساس تقابلی با گروه «ج» نداریم، تنها مسئلهای که هست این که شما میگویید ما رای نمیدهیم و توصیه میکنیم که رای ندهید. اتفاقا ما میگوییم اینکه ما رای نمیدهیم را به کسی توصیه نمیکنیم و هر کسی میتواند نظر خودش را داشته باشد. ما فکر میکنیم که درصدی احتمال دارد شرایط با رای ما به آقای پزشکیان بهتر شود و اتفاق مثتبتی روی دهد.
رسولی اضافه کرد: اما اگر به توصیه شما گوش کنیم و مشارکت نکنیم، (مثل سال ۱۴۰۰ که چهل و چند درصد مشارکت مردم در انتخابات بود) به ما بگویید که چه زمان این عدم مشارکت تاثیر خودش را میگذارد و به نتیجه میرسد؟ این یک احتمال خیلی بعیدی است تا اینکه ما بیاییم و به کاندیدای مورد نظرمان رای دهیم و امید این را داشته باشیم که تا حدودی اصلاح فرآیندهای فاسد و ناکارامد انجام شود. ما تضمین نمیکنیم که با رای دادن وضعیت معیشت بهتر شود و اصلاح وضعیت مدتی صورت بگیرد، اما حداقل این امید را داریم و اگر این اتفاق نیفتاد اعتراض هم میکنیم و آیا شما اعتقاد دارید که با هیچ کاری نکردن بهبود صورت میگیرد؟
سید احمد فیاضی از گروه «الف»، صحبت خود را جمعبندی کرد و خطاب به گروه «ج» گفت: گفتید ما انتخابات شرکت نمیکنیم تا این پیام به دنیا مصادره شود. اکنون سوال من از شما این است که بیشترین تحریمهای ما چه زمانی وضع شد؟ در سال ۱۳۸۸، یعنی همان سالی که بیشترین مشارکت بود، بیشترین تحریم هم وضع شد. پس من به شما توصیه میکنم که اگر حتی میخواهید کنشگری را حتی بر ضد نظام انجام دهید در انتخابات شرکت کنید.
فیاضی افزود: گفتند سال ۱۳۵۷ وعدههای زیادی داده شد، مگر الان جز وعده چیز دیگری میگویید؟ چه محصول میدانی دارید؟ نکتهای را دکتر نیکولاس طالب مطرح میکنند و میگویند نخبگان ما فقط فرضیه سازی میکنند و به اینکه در میدان چه اتفاقی میافتد اصلا توجه نمیکنند. من میگویم جمهوری اسلامی چهل و چند سال کار خوب و بد داشته و به زعم شما کار بدش بیشتر بوده. اما شما چه داشتید؟ شما از نوع مبارزه خودتان چه خروجی داشتهاید؟
سازمانهای بینالمللی کجا هستند؟
فیاضی صحبت خود را چنین ادامه داد: شما اساسا معادله قدرت را اشتباه بیان میکنید. آمریکا ادعا کرد که در عراق تسلیحات هستهای وجود دارد، رفت عراق و گفت چیزی پیدا نکردم و بنا بر اعلام همین کشور یک میلیون نفر در عراق کشته شدند. سازمانهای بینالمللی کجا هستند؟ اساس دنیا، اساس قدرت است. همه دنیا حرفی میزنند و پنج کشور دنیا میتوانند وتو کنند. آیا این برای شما جامعه انسانی است؟ و سازمان ملل معنا میدهد، وقتی پنج کشور میتوانند کشورهای دیگر را وتو کنند؟
جامعه با کفر میماند، اما با ظلم نمیماند
همچنین، اسماعیل شیری از گروه «ج»، عنوان کرد: من میخواهم بدانم این رای من چقدر ارزش دارد؟ چرا باید رئیس جمهوری را انتخاب کنم که حوزه اختیاراتش را نمیدانم؟ حضرت علی (ع) میفرمایند «جامعه با کفر میماند، اما با ظلم نمیماند.»