در روزهای اخیر پلازای ایستگاه مترو جهاد تهران برنده جایزه موسسه سلطنتی معماران بریتانیا (ریبا) شد. ریبا در این باره نوشته بود که پلازای ایستگاه مترو جهاد بازسازی ایستگاهی در یک تقاطع شلوغ و پرترافیک در تهران است که به طرز «فریبندهای ساده» به نظر میرسد؛ این موسسه نوشته است که در این پروژه یک زیرساخت حمل و نقل به یک محلی دیدنی و فضای عمومی جدید تبدیل شده است.
پلازای مترو جهاد تنها نیست
محمد خاوریان ـ معمار پلازای مترو جهاد ـ در گفت و گو با ایسنا درباره چگونگی آغازِ این پروژه با ایسنا گفتوگو کرد. او اظهار کرد: پروژه میدانگاههای تهران، پروژه بزرگی است؛ در واقع اثرِ ساخته شده پلازای میدان جهاد نیز قسمتی از همین پروژه است. هر کدام از نقاط به وجود آمده، که تعدادی از آنها نیز ساخته شده بخشی از این پروژه است. تا آنجا که مطلع هستم علاوه بر پلازای میدان جهاد دو نقطه دیگر از این پروژه به ساخت رسیده است که یکی «جلوخان متروی صادقیه» و دیگری در فلکه دوم صادقیه است.
اینجا نقطه رها شده بود
این معمار ادامه داد: تیمهای قبلی نقاطی را در شهر تهران مکانیابی کرده بودند و با بردن این نقاط به شورای شهر تهران تصویب گرفته بودند. در حقیقت مصوبه گرفته بودند که این پروژه ۱۰۰ نقطه در شهر تهران را پوشش میداد. نقاط مشخص شده در حقیقت نقاط رها شدهای بودند که با ارزش افزوده دادن به آنها میتوان در راستای ایجادِ شهر پیاده محور یا زیستپذیر کردنِ شهر تهران گام برداشت.
خاوریان اظهار کرد: یکی از بخشهای در نظر گرفته شده در این مصوبه، مترو بود که تیم ما آن را انتخاب و بر آن مطالعه کرد. ما مترو را بستر جالبی میدانستیم؛ در این تقاطع که یکی از تقاطعهای مهم شهر تهران است، آن قسمتِ مثلث رها شده، هم پرتردد بود و هم میانِ بافت تهران در قسمتی واقع شده بود که دارای بنای شاخصی نبود. به این بناهای شاخص نشانههای شهری گفته میشود و اولین موضوعی که با آن برخورد کردیم نیز همین بود چرا که این قسمت با سطح و صرفا محوطهسازی نمیتوانست موفق شود.
هنوز در ایران چیزی به عنوان نظامِ معماری نداریم؛ هر آنچه که هست در نظام مهندسی گنجانده شده که بیشتر مساله ساخت و ساز است و دغدغههای معماری را نادیده میگیرد
این پروژه راهگشای دیگر پروژههاست
او ادامه داد: در حال حاضر از مجموعه میدانگاههای تهران سه پروژه دیگر نیز در حال ساخت است و باید این نکته را هم ذکر کرد که موفقیت پروژه پلازای میدان جهاد در ادامه مسیر و مجاب شدنِ نفراتِ بعدی برای ساخت چنین فضاهایی موثر بود؛ اجرای چنین پروژههایی دشوار است چرا که در مکانهای پر تردد قرار گرفته و دارای پروسه ساخت پیچیدهای است.
مترو باید از جعبه شیشهای همیشگی بیرون میآمد
محمد خاوریان ـ از اعضای تیمِ طراحی معماری پلازای مترو جهاد ـ گفت: سوال ابتدایی ما این بود که چگونه این ورودی را از حالت پیشین که به صورت معمول جعبهای شیشهای است، خارج کنیم؟ چرا که به صورت معمول در تهران و حتی شهرستانها هر کجا پسبنایی دیده میشود، چنین ورودیهایی هم ساخته میشود. ساخت ورودیهایی با شکلِ معمولِ جعبه با جنسهای متفاوت به این دلیل است که شرکت راهآهن شهری معمولا به صورت جدی به ورودیها فکر نمیکند؛ معمولا خیلی تکنیکی به مسئله نگاه میکنند و بر همین اساس منظری را میسازند که اساسا هم خیلی برایشان مهم نیست در کدام قسمت از شهر قرار گرفته است؛ معمولا این ورودیها از سازماندهی مناسبی برخوردار نیستند.
دلایل اقلیمی و محیطی داشتیم/ این فضا دارای دو زون اصلی است
این معمار اظهار کرد: مترو جهاد یکی از مناطقی بود که پتانسیل گسترش داشت؛ این منطقه هم زمین داشت و هم دارای ورودی بود، البته دلایل دیگری هم داشت که به عنوانِ مثال میتوان به دلایل اقلیمی و محیطی اشاره کرد؛ در این مکان آدمها به یکباره وارد بافت باز شهری میشدند که در واقع بخشِ زیستناپذیر شهری بود. همچنین آفتابهای شدید تهران نیز در نظر گرفته شد که بر همین اساس سعی کردیم معماری پلازای مترو جهاد را با طراحی سقف ارائه کنیم تا این ورودی را تبدیل به میدانگاهی کنیم که قسمتی از آن سر پوشیده است و اون قسمت دیگر هم به ساماندهی دستفروشان اختصاص داده شده است. در واقع دو بخش تعریف کردیم و دو محدوده و قطب به وجود آوردیم. در این مکان دو کاربر و استفاده کننده را در نظر گرفتیم؛ افرادی که قصد ماندن یا نشستن دارند و برخی که رهگذرند و سپس با مطالعه نیازهای هر دو دسته را در نظر گرفتیم.
این فضا گفتوگو می کند
او گفت: همزمان میخواستیم که این قسمت بتواند گفتوگویی با دیگر تقاطعها و بناهایی که هر کدامشان هم شاخص هستند، داشته باشد. در این محدوده ساختمانهای شاخصی واقع شدند. ساختمانهایی همانندِ موزه هنرهای معاصر تهران، موزه فرش ایران، وزارت کشور و... که از جمله ساختمانهای مهم از دید معماری هستند. در قسمتهای پایینتر نیز تئاتر شهر واقع شده و نقطه خیلی مهمی است که در شهر به وجود آمده است.
لزومِ یادآوریِ نشانهای شهری در تهران
خاوریان گفت: موضوع مهم این است که در حال حاضر نشان شهری در تهران موضوع فراموش شدهای است که در گذشته در طرح جامع تهران، برای شهرسازی مورد نظر بوده است. در حال حاضر به دلیل رشد بیرویه ساختمانسازی با قوانین متغیر و با مدیریتهای شهری متفاوت، تراکم جا بهجا شده و منظر نامناسبی ایجاد شده است. ما سعی کردیم که پلازای مترو جهاد را با متمایز کردن آن به نشان شهری متمایل کنیم تا بتوانیم این نقطه ترافیکی خیلی مهم را تعریف کنیم.
به گفته این معمار، در واقع پلازای متروِ جهاد بخشی از یک طرح مصوب شورای شهر است که بر همین اساس شهرداریها موظفند بر اساس بودجه و توان خود چندین پروژه میدانگاه را طی هر سال افتتاح کنند؛ در حقیقت این پروژه دارای کد شده است.
اجرای چنین پروژههایی به ندرت اتفاق افتاده
این معمار گفت: در دهههای گذشته به ندرت شاهد پروژههایی از این دست بودهایم؛ مثلا پروژههای پل طبیعت، موزه قصر و... پروژههایی از این دست است. باید در نظر داشت که در ساختار اقتصادی فعلی تعریف چنین پروژههایی دشوار است، بر همین اساس ما بر پروژههای کوچیک تمرکز کردهایم که سریعتر به بازدهی برسد. پروژههایی با مقیاس کوچکتر که بتواند عاملیت بیشتری در شهر داشته باشد.
طراحی این فضای زیستپذیر با سقف شروع شد
معمارِ این اثر درباره گمانهزنیهایی که درباره معنای این اثر شده بود گفت: همانطور که پیشتر توضیح دادم، طراحی این فضا با انجامِ یک مطالعه آغاز شد؛ مطالعهای که در حقیقت برای ارتقای این فضا صورت گرفت تا زیست پذیر شود. طراحی اینجا با یک سقف شروع شد که شرایط اقلیمی مناسبی را برای کسی که میخواهد مکثِ شهری داشته باشد فراهم کند.
طاقها چطور به میدان جهاد راه یافتند؟
او گفت: اینکه انتخاب کردیم سازماندهی فضا بر اساس طاقها شکل گیرد، به دلیل سهولتِ تکنیکِ ساختِ آن و در نظر گرفتنِ توان پیمانکاران بود؛ باید این را در نظر گرفت که دستِ پیمانکارانی که وارد پروسهها میشوند بسته است. از سوی دیگر میتوانستیم به این وسیله سقفهای بلندی داشته باشیم.
خاوریان ادامه داد: ما از تکنیک معماری ایرانی استفاده کردیم چرا که نیازهایمان را تامین میکرد؛ در واقع طاق، یکی از دستاوردهای معماری ایرانی است. از سوی دیگر معمولا تونلهای مترو نیز با طاق درست میشود و ما این سوال را مطرح کردیم که چگونه فضای بالای زمین به فضایِ زیرِ زمین متصل شود؟ در حقیقت نشانهای که زیر زمین و در تونلهای مترو وجود داشت، ظرفیتِ زیادی را برای فضاسازی ایجاد کرده بود و اینچنین بود که گرهِ شهری جدید ایجاد کرد. اینچنین مرزِ فضای بسته شهری که از آن فقط برای ورود و خروج استفاده میشد، به فضا تبدیل شد.
این معمار تاکید افزود: یکی از دلایل انتخاب طاق این بود که هم فرم ویژهای دارد و هم روش ساخت آن ساده است.
آجر اینجا را ایرانی کرده
او درباره استفاده از آجر در این بنا نیز بیان کرد: مردم میتوانند معانی بسیاری را برای طرح در نظر گیرند؛ همانطور که دیدیم در فضای مجازی میگفتند شبیه آبانبار است و... اما در حقیقت اینکه اکثریت این طرح را ایرانی میبینند به دلیلِ مواد به کار گرفته شده در آن است. انتخاب آجر به این دلیل صورت گرفته که این مواد در طول زمان در اقلیم تهران جواب داده است. این مواد از نظر نظافت و ماندگاری در تهران نتیجه داده است. میبینیم آجرِ خانههای تهران که در سدههای گذشته ساخته شده دوام آورده است. حتی اگر کثیفی بر این آجرها نشسته باز هم جذابیت خود را حفظ کرده و به نوعی عمر پیدا کرده است؛ به همین سبب میتوان سنِ بنا را از آجر را تشخیص داد. البته این مواد ارزان قیمت هم بود که در کنار ماندگاری آن در اقلیمِ تهران شاخصهای مناسب محسوب میشد. اینکه معماری این بنا از پیش معماری اسلامی ـ ایرانی یا معماری ایرانی باشد نبوده است، اما میتوان طاق را ارجاعی به آن معماری دانست.
اولولیت مسئله فضاسازی بود
این معمار تاکید کرد: اولویت اول ما مسئله فضاسازی این مکان بود که ورودی را تبدیل به فضا کنیم؛ در معماری ایرانی همواره با این موضوع روبهرو بودهایم. در معماری عالیقاپو پاگرد تبدیل به فضا شده است. در زمانِ گذشته پاگرد با پله و به شیوه امروزی طراحی نمیشده؛ پله ابتدا وارد فضایی میشده، از فضا عبور میکرده، وارد فضایی در طبقه بالاتر میشده و پس از آن فضای دیگری ایجاد میشده است.
دژاوویی از معماری ایرانی
او گفت: اولویت دیگرمان نیز این بود که میخواستیم این بنا دژاوویی از معماری ایرانی باشد؛ این بنا به شیوهای ایجاد شده که فضایی آزاد باشد و آدمها آن را شکل دهند. در شهرِ تهران، چنین تجربهای را که آدمها واردِ یک فضا شوند نداشتیم؛ تا آدمها بتوانند چنین فضایی را کشف کنند زمانمیبرد شاید روزهای اول آدمها هنگامِ ورود به پلازا گیج میشدند، اما حالا مسیر خود را یافتهاند و می دانند که چگونه باید از آن استفاده کنند؛ به این امر «زیست شهری» گفته میشود؛ اما در واقع نگاه ما به این پروژه معاصر بوده است و اصلا هدف بازنمایی گذشته را نداشتهایم. اینکه برگردیم به گذشته و همان الگو را بازسازی کنیم از هدفهایمان نبوده است؛ با این حال به دلیل فرم قوی طاق دژاووی معماری ایرانی به وجود آمده است. پیچیدگی معماری دقیقا همین موضوع است.
خاوریان ضمن معرفی تیمی که پروژه پلازای مترو جهاد را طراحی کردند گفت: ما یک دفترِ معماری خصوصی هستیم؛ این پروژه برای ما یک مسئولیت اجتماعی بود چرا که اساسا چنین پروژههایی برای دفاتر معماری هزینهبر است. هزینههایی باید صرف شود و دستمزد آن نیز ناچیز است. ما در دفتر خود به همراه چندین نفر بر این پروژه کار کردیم؛ اما در این پروژه سه نفر اعضای اصلی را تشکیل دادیم که مهرآسا نیکوکار بر قسمت معماری و پرتو هدایتی نیز حضور داشتند.
به گزارش ایسنا این پروژه به سرپرستی محمد خاوریان طراحی شده و مدیریت پروژه از سوی مهرآسا نیکوکار صورت گرفته است.
به گفته این معمار در پروسه بررسی این طرح، تغییراتی هم طبق روالِ مرسوم اعمال شده که با این حال سعی شده اصالت طرح اصلی دستخوش تغییرات نشود.
در واقع نگاه ما به این پروژه معاصر بوده است و هدف بازنمایی گذشته را نداشتهایم. اینکه برگردیم به گذشته و همان الگو را بازسازی کنیم از هدفهایمان نبوده است؛ با این حال به دلیل فرم قوی طاق دژاووی معماری ایرانی به وجود آمده است. پیچیدگی معماری دقیقا همین موضوع است.
او گفت: چالشِ بزرگ این کار نظرات متفاوتی است که در بدنه تصمیمگیران وجود دارد؛ اساسا خاصیت پروژههایی که سمت و سوی دولتی دارد اینچنین است که تصمیمگیران بسیاری دارد؛ البته این نظرات صرفا سلیقهای نیستند و بعضا بر اساس تجربیات و پروژههای شهری ارائه شده است. اگر بگویم این پروسه سخت نبود دروغ گفتهام چرا که زمانبر بود. در نهایت توانستیم به نتیجه برسیم اما طی یک پروژه یکساله توانستیم طرح را به تصویب برسانیم که حقیقتا این کارِ طاقتفرسایی است.
فرایند طراحی و ساخت چقدر زمان برد؟
خاوریان افزود: طراحی این بنا یکسال زمانبرد و یکسال نیز تایید آن به طول انجامید؛ اسفند ۹۹ طراحی را آغاز کردیم. 6 یا 7 ماه بعد طرحِ ما آماده بود. پس از آن تغییراتی در شهرداری ایجاد شد که تا مدتی هم پروژه متوقف بود. با این حال سال گذشته اجرای طرح آغاز شد و همین مهم است که طرح به نتیجه رسید.
۵۰ درصد آنچیزی که فکر می کردیم ساخته شد
او در پاسخ به اینکه با وجود این چالشها آیا دوباره همین طرح را ارائه خواهد داد یا خیر؟ گفت: در پروژههاش شهری چالشهایی وجود دارد. پیمانکار گاه توانایی ساخت طرح را ندارد و مجبور هستید به عنوان یک طراح پروژه را سادهتر کنید. حدودا ۵۰ درصد آن چیزی که فکر می کردیم ساخته شد. اگر با کارفرمای خصوصی و نیروهای بسیار حرفهایتری که در بازار خصوصی حضور دارند پیش میرفت قطعا پروژه از نظر سطح جزییات اجرایی متفاوتتر بود. این پروژهها به نسبت پروژههایی که در دنیا ایجاد میشود بسیار کمهزینه است. در چنین پروژههایی شما مجبور هستید که کار را سادهتر کنید؛ در واقع همه چیز کاهش پیدا میکند.
او درباره بازخوردی که از شهروندان گرفتهاند نیز گفت: با دستفروشانِ آن محدوده که صحبت میکردیم به نظر راضی بودند چرا که سطح آنجا بزرگتر شده و ساختاری خطی ایجاد شده که در سه تا خط مینشینند. قبلا این سازماندهی وجود نداشت و الان به نظر خیلی شبکه جالبی شده و به نظر من محیط مطلوبی برایشان ایجاد شده است.
وقتی که شهر مکث میکند
او ادامه داد: به نظرم این محیط برای رهگذران نیز جالب است. خودِ من گاهی به آنجا سر میزدم، اینجا صبحها محیط جالبی دارد چرا که معمولا خلوتتر است و ظهر شلوغ میشود؛ با این حال هیاهوی بیرون، صدای ماشینها و آلودگی صوتی به آن راه پیدا نمیکند و تا حدی «محیط مکث شهری» ایجاد کرده است.
خاوریان گفت: من در کل بر اساس بازخورد مردم دیدم که نظر مثبتی داشتند. خودم حسِ خوبی از مردم گرفتم.
باید به نگهداری از پروژهها هم توجه شود
او بر لزوم اختصاص دادن هزینههای نگهداری به فضاهای شهری گفت: هزینهکرد برای نگهداری از بنا بسیار مهم است؛ اگر چه که متریال به شیوهای انتخاب شده که عمر کند، اما به هر صورت هر بنایی نیازمند هزینه حفظ و نگهداری است.
مؤسسه سلطنتی معماران بریتانیا (اختصاری RIBA) سال ۱۸۳۴ میلادی به عنوان مؤسسه معماران بریتانیایی در لندن تأسیس شد؛ از سال ۱۹۹۶ ریبا هر سال میزبان جوایزی از آثار برجسته معماری است.
به گفته خاوریان، وجه انتخاب این نهاد (مؤسسه سلطنتی معماران بریتانیا) اثرگذاری اجتماعی است و برای انتخاب اثر، سوالاتی را مطرح کرده و حدود 6 ماه طرحِ پلازای مترو جهاد را بررسی کردند.
این معمار افزود: ریبا خود بعضی از طرحها را انتخاب کرده و برای شرکت در مسابقه از آنها دعوت میکنند، این پروژه نیز از جمله آنها بود. آنها از پروژههایی در دنیا تقدیر میکنند و وظیفه خود میدانند که در دنیا عاملیت داشته باشند.
خاوریان تاکید کرد: هنوز در ایران چیزی به عنوان نظامِ معماری نداریم؛ هر آنچه که هست در نظام مهندسی گنجانده شده که بیشتر مساله ساخت و ساز است و دغدغههای معماری را نادیده میگیرد. زمانی که درباره جایزه در ایران صحبت میکنیم باید این را در نظر بگیریم که جایزه باید از سوی نهادهای قدرت اعطا شود. به عنوان مثال قدمتِ این جایزه را ببینید، آنها به معماری اهمیت میدهند، درباره آن تحقیق و بررسی میکنند و سعی کرده که دنیا را هم تحت تاثیر قرار دهند. یک موسسه در کشور به واسطه قدمت و تلاش توانسته در دنیا رسمیت پیدا کند؛ این در حالی است که در ایران جوایز محلی اعطا میشود.
تقلیلِ معماری این روزهای ایران به آپارتمانسازی
از دیدگاهِ او در حال حاضر معماری ایران به آپارتمان سازی تقلیل پیدا کرده است. سرمایهداران میخواهند اثر بسازند و بفروشند و معماری بدل به سوداگری سرمایه شده که اصلا جذاب نیست و نمیتواند معماری جذابی به وجود آورد. در واقع این پروژههاست که دیدگاه را تغییر میدهد و ما هم در این پروژه سعی کردیم که دیدگاهِ مدیریت شهری را در این رابطه تغییر دهیم.
معماری زیستِ جمعی را تغییر میدهد
این معمار در اینباره توضیح داد: با یک پروژه تاثیرگذار میتوان زیست را تغییر داد؛ قطعا پروژه ما نیز کمبودهایی داشته اما در کلیت سعی کردیم اثرگذار باشد. در ابتدا رویکرد برای انجام پروژه پلازای میدانِ مترو جهاد محوطهسازی بود اما به این نتیجه رسیدیم که محوطهسازی کاری است که بارها و بارها انجام شده و بهتر است که با فضاسازی تغییرِ دیدگاه را ایجاد کنیم.
خاوریان در پایان سخنانش، با تاکید بر اهمیت ساختِ فضاهای شهری که همه مردم بتوانند وارد آن شوند، گفت: هدف ما صادقانه است و ذینفع آن مردم هستند؛ صادقانه پروژهای به این جذابی برای من وجود ندارد. باید فضاهای عمومی تهران مانند سایر نقاط دنیا ارتقا پیدا کنند؛ مانند فرانسه که اگرچه که ساختمانهایی با مساحت کم دارد اما از فضای شهری گستردهای دارد.
انتهای پیام