گفت‌وگو در استودیو مثبت و منفی پلاس

نمازی: مشارکت در انتخابات رقم می‌خورد/پزشکیان قویا مذهبی است

یک عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: با تایید صلاحیت پزشکیان به عنوان یک فرد اصلاح‌طلب و از طرف دیگر ۵ کاندیدای اصولگرا رقابتی در بین کاندیداها در حال شکل گرفتن است که این رقابت موجب خواهد شد مردم از صندوق رای استقبال کرده و سرنوشت خود را با حضورشان تعیین کنند.

علی‌محمد نمازی ۷۰ ساله زادهٔ لنجان؛ نماینده همین حوزه انتخابیه در دوره ششم مجلس شورای اسلامی بوده‌ و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی است. او با حضور در استودیو مثبت و منفی پلاس خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در پاسخ به سئوالات این رسانه فضای انتخاباتی را تشریح کرد و ضمن دعوت از عموم مردم برای مشارکت حداکثری در انتخابات ریاست جمهوری به ارائه دیدگاه‌های انتخاباتی خود پرداخت که برخی از مهمترین محورهای سخنان وی به این شرح است:

رقابت، مردم را پای صندوق می آورد

به نظر می آید مشارکت در انتخابات رقم بخورد

تحرک و هیجان در بین فعالان سیاسی ایجاد شده است

موضع رسمی تشکل های اصلاح طلب، حمایت از آقای پزشکیان است

جبهه اصلاح طلبی نیرو کم ندارد

دولت آینده باید اقتصاد را سرلوحه کار خود قرار دهد

باید مردم را به آینده امیدوار کرد

پیش از این نیز پرویز امینی جامعه‌شناس ،  محمدصادق کوشکی از اساتید دانشگاه ،  پرویز سروری از اعضای جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی  و سعید آجرلو استاد دانشگاه و مدیرمسئول روزنامه صبح‌نو با حضور در استودیو منفی و مثبت پلاس ایسنا با محوریت انتخابات ۱۴۰۳ با خبرنگار ایسنا گفت‌وگو کردند.

متن کامل گفت‌وگوی ایسنا با علی‌محمد نمازی را در ادامه می‌خوانید:

به دلیل شهادت آیت الله رئیسی شاهد برگزاری انتخابات زودهنگام هستیم، تحلیل شما از فضای جامعه و ظرفیت محدودی که نامزدها برای آماده شدن داشتند، چیست؟

حادثه ناگواری پیش آمد و شاهد بودیم که یک رئیس‌ جمهور در سال سوم خدمت از میان ما رفت. زمانی هم که شهید رجایی به شهادت رسید، فقط ۲۷ روز در منصب ریاست جمهوری بود و بلافاصله انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. اما این‌که در سال آخر ریاست جمهوری این اتفاق برای رئیس جمهور افتاد، یک پدیده بود و ان شاءالله دیگر تکرا نشود. در اصل ۱۳۱ قانون اساسی پیش بینی شده اگر چنین اتفاقی افتاد و رئیس جمهور از انجام وظایف خود باز ماند، شورایی متشکل از سران قوا تشکیل شود، البته به جای رئیس‌جمهور معاون اول ایشان در این شورا حضور می‌یابد، این شورا در عرض ۵۰ روز باید انتخابات را برگزار کند و همانطوری که شما اشاره کردید ۵۰ روز برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مهلت بسیار کمی است.

نظر من این بود که با حکم حکومتی، آقای مخبر باقی مانده دوره ریاست جمهوری دولت سیزدهم را ادامه دهند و سر وقت خود هم‌زمان با انتخابات شوراها، انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود. در کشورهای دیگر نیز پیش بینی شده که اگر زمان کمی از دوره باقی مانده است، معاون اول آن را ادامه خواهد داد، ولی در کشور ما به قانون اساسی عمل شد. البته از نظر بنده این اصل در زمان حال اینگونه تصویب نمی‌شد؛ آن زمان اول انقلاب بود و رقابت ها خیلی شدید نبود، کاندیداها در چند دوره از انتخابات رقیب جدی نداشتند.

یعنی اکنون مخالف هستید که قانون اجرا شد؟

خیر، بنده می گویم مصلحت آن بود که این مدت باقیمانده از دولت سیزدهم را آقای مخبر به سرانجام می رساند. آنچه که من می گویم شاید به نفع ملت بود چرا که سر فرصت و حوصله انتخابات برگزار می‌شد. هم زمانی با برگزاری انتخابات شوراها نیز منجر به افزایش مشارکت در انتخابات می‌شد.

در این شرایط دیکتاتوری و یا موروثی بودن قدرت اتفاق نیفتاده، مثلا من به آقای رئیسی رای داده‌ام و شاید تمایل نداشتم معاون اول ایشان سکان دولت را بر عهده بگیرد؛ فکر می کنم حقوق کسانی که رای داده بودن به نوعی زیرسوال می رفت، از نظر شما اینگونه نیست؟

دیکتاتوری حساب نمی شود؛ در کشورهای دیگر نمونه آن هست. در آمریکا زمانی که نیکسون برکنار شد، این اتفاق افتاد. الان اگر این اتفاق نیفتاده بود و آقای رئیسی رئیس جمهور بود فضای انتخاباتی آغاز شده بود. یکسال آخر معمولا سال انتخاباتی دوره ریاست جمهوری است. اما به هر حال  قانون اساسی این حکم را کرد و اکنون نیز اجرا می شود.
 

تحلیل شما از مشارکت مردم در انتخابات پیش رو چیست؟

معتقدم و عقل و منطق و شرع نیز این حکم را می کند که اگر عرصه های اداره کشور رقابتی باشد کار سالم تر پیش خواهد رفت. می گویند رانت محصول انحصار است. اگر این انحصار نباشد هم عدالت برقرار می شود و هم شفافیت وجود خواهد داشت. هرچقدر عرصه انتخابات کشور رقابتی باشد، نیاز به اینکه ما از مردم مکرر بخواهیم در انتخابات شرکت کنند، نیست. خود رقابت، مردم را پای صندوق می آورد. خود کاندیداها واجدین شرایط رای را به پای صندوق خواهند آورد. اکنون با تایید صلاحیت دکتر پزشکیان به عنوان یک فرد اصلاح طلب و از طرف دیگر ۵ کاندیدای اصولگرا رقابتی در حال شکل گرفتن هست. این رقابت موجب خواهد شد مردم از حضور در پای صندوق های رای استقبال کرده و سرنوشت خود را با حضور در پای صندوق های رای تعیین کنند. به نظر می آید مشارکت در انتخابات رقم بخورد. آنچه بنده اکنون در جامعه شاهد هستم این است که تحرک و شور و هیجان در بین فعالان سیاسی ایجاد شده است. مهم این است که اعضای ستادهای کاندیداها تلاش کنند این شور و هیجان را به بدنه جامعه منتقل کنند تا بدنه جامعه به ویژه قشر خاکستری که در تعیین نتیجه انتخابات نقش مهمی دارند، پای صندوق رای حضور پیدا کنند.

مردم در چند دوره قبلی عادت کرده بودند تا انتخابات ریاست جمهوری را با انتخابات شوراها باهم برگزار کنند. اما اکنون انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات شوراها هم زمان نیست. ان شاالله این رقابتی که اکنون بین کاندیداها وجود دارد موجب حضور پرشور مردم در عرصه سیاسی و عرصه تعیین سرنوشت خود در پای صندوق های رای شود.

گفتید آقای پزشکیان از منظر هویت سیاسی در دسته اصلاح طلبان قرار می گیرد، اما برخی از افراد جریان اصلاحات ایشان را به عنوان نماینده فکری خود قبول ندارد، به خصوص بعد از نظرات ایشان در چند روز گذشته در رسانه ملی؛ نظر شما چیست؟

جبهه اصلاحات به عنوان یک تشکل منتسب به اصلاح طلبان در کشور تشکیل شده و فعالیت می کند. جبهه اصلاحات سه کاندیدا برای انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری معرفی کرد. به ترتیب کاندیداهای جبهه اصلاحات آقایان آخوندی، جهانگیری و پزشکیان بودند. دو نفر تایید نشدند و یکی از این سه نفر تایید شد. جبهه اصلاحات ایشان را به عنوان کاندیدای خود معرفی کرد و اعلام کرد که اصلاح طلبان از آقای پزشکیان حمایت کنند. به دنبال جبهه اصلاحات احزاب عضو جبهه همه به دنبال این رفتند تا از آقای پزشکیان حمایت کنند. از جمله حزب کارگزاران سازندگی که عضو حقوقی جبهه اصلاحات است کار خود را شروع کرده و شورای مرکزی تصویب کرد. بنده به عنوان معاون امور استان ها پیگیری کردم، اکنون در ۳۱ استان ستادهای ما تشکیل شده است.

برخی از اعضای بدنه جبهه اصلاحات با صحبت هایی که این روزها از آقای پزشکیان شنیدند می گویند این دیدگاه و صحبت هایی نیست که کاندیدای مورد نظر ما از سوی جبهه اصلاحات بیان کند، نظر شما در این رابطه چیست؟

 اگر برخی ها چنین صحبت هایی کرده  باشند این موضع رسمی تشکل های اصلاح طلب نیست، موضع رسمی تشکل های اصلاح طلب این است که از آقای پزشکیان حمایت کنیم.

از دیدگاه های آقای پزشکیان دفاع و حمایت می کنند، یعنی دیدگاه آقای پزشکیان را قبول دارند؟

عضو حزب و عضو جبهه بودن مانع از دیدگاه مستقل افراد نمی شود. ممکن است بنده نسبت به بخشی از صحبت ها و اظهارات ایشان نقد داشته باشم، اما این متعارض با تصمیمی که تشکیلات بنده گرفته و پیش می برد، نیست. ما حمایت خود را انجام می دهیم، ممکن است نقد داشته باشیم، ولی روند اصلی کار حضور جدی در عرصه انتخابات است.

به عنوان عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران از نامزدی حمایت کرده و ایشان را منتسب به جریان اصلاحات تعریف می کنید. دیدگاه های آقای پزشکیان از طریق رسانه ملی و در سایر برنامه ها بیان می کند مورد تایید شما به عنوان جریان اصلاحات هست یا اینکه نسبت به این صحبت ها نقد دارید؟

گفتم ممکن است نقد داشته باشیم، اما سرجمع نظرات در جهت حمایت از ایشان است. اگر مطالبی ایشان گفتند مانع از تصمیمی که ما گرفتیم نیست. کارکرد حزبی در مغایرت با دیکتاتوری و استبداد است. آقای پزشکیان از اول عضو حزب ما نبوده اما امروز  کاندیدا شده و احزاب جزو جبهه اصلاحات به این نتیجه رسیده اند که از آقای پزشکیان حمایت کنند. ایشان مطالبی را مطرح می کنند اما ما سر حمایت خود هستیم. مطالب خود را به ایشان منتقل می کنیم و اگر انتخاب شدند امیدواریم در اجرا یک روند همسویی را با هم داشته باشیم.

اعضای شورای مرکزی حزب شما به این تصمیم رسیدند یا  بر اساس تصمیمی که جبهه اصلاحات گرفت، پشت آقای پزشکیان قرار گرفتید؟

حزب ما معروف بوده و معروف هست که در انتخابات شرکت می کند. تصمیم حزب ما و تصمیم جبهه اصلاحات هیچ زاویه ای با هم نداشته و اگر جبهه اصلاحات نیز این تصمیم را نگرفته بود و اگر حزب ما قصد داشت که در انتخابات فعال باشد، قطعا از بین شش کاندیدا از آقای پزشکیان حمایت می کرد.

کارگزاران معمولا برخلاف دیگر  جریانات اصلاح‌طلب انتخابات را تحریم نکرده است. اما چند وقت پیش جبهه اصلاحات به نوعی یک دوگانه ای را رقم زد و تلویحا انتخابات را تحریم کرد، اما کارگزاران این کار را نکرد و به فعالیت سیاسی خود پرداخت. تا دیروز می گفتند نروید، اما امروز دعوت می کند تا رای دهید. جریان اصلاحات چگونه می تواند این باگ را ترمیم کند؟

اگر قرار است مردم را به مشارکت دعوت کنیم نباید دنبال زوایای گذشته برویم. احزاب و تشکل های سیاسی و جبهه های سیاسی حق دارند مسائل را تحلیل و بررسی کرده و بر اساس دیدگاه ها خود تصمیم بگیرند. یک زمانی جبهه اصلاحات به این جمع بندی رسیده بود که اگر کاندیدای حداکثری نداشت در انتخابات فعال نشود، اما امروز روند کار به اینجا رسید و یکی از این سه نفر تایید شده و اکنون جبهه پشت سر ایشان ایستاده و حمایت می کند.

قبل از اینکه نتایج بررسی صلاحیت ها بیاید شاهد بودیم اسم آقای لاریجانی مطرح بود؛ چرا جبهه اصلاحات از آقای لاریجانی حمایت نکرد و جزو آن افراد نبود؟

 خیلی روشن است، آقای لاریجانی از ابتدای کار منتسب به راست گذشته و اصولگرای فعلی است. هم خودش و هم برادران ایشان، اظهر من الشمس است. هیچ کجا آقای لاریجانی ادعا نکرده که من اصلاح طلب هستم. همواره خود را اصولگرا دانسته و در جبهه اصولگرایی فعالیت کرده است. جبهه ما جبهه اصلاح طلبی است و قطعا نیرو هم کم ندارد که یک جایی اینقدر در تنگنا قرار بگیرد و بخواهد از یک اصولگرا حمایت کند. روند انتخابات نیز به جایی رسید که آقای لاریجانی در صحنه نماند.

تجربه دولت آقای روحانی منجر شد که از نامزد نیابتی حمایت نکنید؟ قبلا عارف را کنار زدند و گفتند آقای روحانی باشد.

از نظر بنده در این زمان فرصت این بحث ها پیش نیامده که بگوییم کجا تجربه مثبت داشته و کجا تجربه منفی داشته ایم. ذات کارکرد حزبی، ایجاب می کند که هر حزبی از اعضای خود و کاندیداهای مورد تایید خود حمایت کند.

فکر می کنید مهم ترین اولویتی که دولت آتی باید داشته باشد، چیست؟

ماموریت اصلی دولت آینده باید این باشد که نیازهای کشور و مطالبات مردم را اولویت بندی کند. ممکن است در جایی منطبق برهم باشند. سپس اولویت بندی انجام دهد و بگوید الان اولویت اصلی دولت چیست. از نظر بنده اگر آقای پزشکیان رئیس جمهور شود باید تمام تلاش خود را بکار بگیرد تا هرچه سریع تر تحریم ها لغو شود و گشایش اقتصادی در کشور صورت بگیرد تا بتوان در کنار آن شاهد سرمایه گذاری باشیم. با افزایش سرمایه گذاری تولید صورت خواهد گرفت و اشتغال نیز ایجاد خواهد شد. به دنبال آن شاهد رضایت مردم و رفاه مردم خواهیم بود. از نظر بنده دولت آینده باید اقتصاد را سرلوحه کار خود قرار دهد و در فعالیت اقتصادی اولین قدم بحث لغو تحریم ها است. اگر هر یک از کاندیدای اصولگرا هم انتخاب شدند باید این کار را انجام دهند.

آقای پزشکیان که در صحبت های تان مثال زدید در حوزه مسائل اقتصادی چه برنامه ای دارد؛ آقای پزشکیان در صحبت های خود تلویحا گفتندکه  من با مباحث اقتصادی بیگانه هستم و کارشناسانی که معرفی می کنند به نوعی یک چپ و یکی راست است. دیدگاهی هم وجود دارد که با این تفکر و با این نگاه، اقتصاد به شیوه دهه ۶۰ یعنی شیوه کوپنی بازخواهد گشت؛ تحلیل شما چیست؟

بر اساس آنچه مشاهده کردم آقای پزشکیان نخواست بگوید اقتصاد اولویت من نیست بلکه گفت در هر عرصه ای نظر کارشناسان را ملاک قرار می دهم و برنامه عامیانه ای ارائه نخواهم داد. نشست دومی هم که بنده از اول تا آخر دیدم کارشناسان مباحث اقتصادی را مطرح کردند. به نظر بنده آقای پزشکیان یا هر کاندیدای دیگر آنچه برایش مهم است رضایت مردم است.  باید اقدامات آنان در جهت کسب یا افزایش رضایت مردم باشد. باید مردم را به آینده امیدوار کرد. به نظر من آقای پزشکیان نیز در این مسیر خواهند رفت.

با ترکیبی که کارشناسان اقتصادی آقای پزشکیان داشتند، اکنون دیدگاه اقتصادی که آقای پزشکیان در حوزه اقتصاد می خواهد عمل کند برای مخاطبان مشخص نبود. آقای پزشکیان قرار است کدام دیدگاه اقتصادی را پیش ببرد؟

توجه شما را به گفت و گوی اول آقای پزشکیان جلب می کنم که گفت من برنامه هایی که الان هست را ادامه می دهم. یعنی برنامه پنج ساله هفتم توسعه که بودجه های سالیانه نیز از آن استخراج می شود. آقای پزشکیان نمی خواهد به اقتصاد دهه ۶۰ بازگردد بلکه می خواهد برنامه هفتم را اجرایی کند. برنامه هفتم هم برگرفته از سند چشم انداز بیست ساله است. فکر نمی کنم امروز کسی در این کشور بخواهد ما را به اقتصاد کوپنی و سهیمه بندی بازگرداند. بنده ابتدا هم گفتم مبنای همه عرصه ها باید رقابت باشد. بنای عرصه اقتصادی نیز باید رقابت باشد. ما به این جمع بندی رسیدیم که دولت باید تصدی گری را کنار  گذاشته و برنامه ریز باشد و ناظر بر اجرای برنامه ها باشد. مردم و بنگاه های خصوصی هستند که باید نقش تصدی گری داشته باشند. اگر کسی نیز فکر بازگشت به اقتصاد دهه ۶۰ را داشته باشد هم کشور را به هلاکت می کشد و هم خودش را.

 به عقیده شما ایشان به دنبال کدام شیوه اقتصادی هستند؟

خود شما هم می دانید نه جناج راست ما دیدگاه های باز اقتصادی یعنی لیبرالیسم را قبول دارد و نه جناح چپ ما دیدگاه های سوسیالیستی را در اقتصاد قبول دارد. اسم ما چپ و راست شده است. اما چه بسا در مسیر اقتصادی ما از اصولگراها بازتر فکر می کنیم. آقای پزشکیان مسیری که می خواهد طی کند باید مسیری باشد که به تجربه جواب مثبت داده است. دنیای امروز دیگر دنیای بگیر و ببندها و بازرسی ها نیست، دنیا به سمت رقابت رفته است. رقابت است که عرصه اقتصاد را شفاف می کند. تعزیرات راه انداخته بودیم و از این اقدامات می کردیم، در حالی که باید رقابت را رونق می دادیم تا بخش خصوصی هم کیفیت را ارتقا داده و هم قیمت را کاهش دهد. ما می خواستیم با کنترل، قیمت بالا نرود، اما وقتی بنگاه ها باهم رقیب شدند هر کدام سعی می کنند محصول خود را با قیمت کمتری به مشتری تحویل دهند.

 ادامه مسیر آقای رئیسی که آقای پزشکیان گفتند می خواهند آن را ادامه دهند، چه دستاوردی را برای کشور می تواند داشته باشد؟

چنین برداشتی از صحبت های آقای پزشکیان نکردم که ایشان بخواهد راه مرحوم رئیسی را ادامه دهد. ایشان گفت من برنامه موجود را ادامه می دهم. زمانی که آقای پزشکیان کار را شروع کرد بررسی می کند که آیا برنامه هفتم ایشان را در مسیر اهدافش که عمران، آبادانی، رفاه و آسایش ملت است قرار می دهد یا خیر. هر کجا دید که این برنامه جواب نمی دهد باید آن را اصلاح کند. هر کجا که جواب نمی دهد باید مسیر را عوض کرد. راه درست را از طریق دانش و تخصص و یا تجربه های موفق موجود می توان تشخیص داد. ترکیب هر دو بهتر است. واقعا وضعیتی که بر سوخت کشور حاکم است تا کجا باید ادامه یابد. وقتی بین قیمت تمام شده یک محصول با قیمتی که به فروش می رود فاصله ۴۰ الی ۵۰ هزار تومانی است چرا باید ادامه داد. باید هرچه سریع تر رئیس جمهور آینده کشور را به سمت رقابت ببرد.

با توجه به شرایطی که منجر به برگزاری انتخابات پیش رو شد و حماسه ای که مردم در تشییع پیکر شهدای خدمت داشتند، آیا شهادت آیت الله رئیسی در میزان مشارکت در انتخابات اثرگذار است؟

به این سوال شما خیلی فکر نکرده بودم که این حادثه چقدر می تواند در مشارکت در انتخابات موثر باشد. اما به هر حال اتفاقاتی که در کشور رخ می دهد ممکن است انگیزه مثبت یا منفی باشد. آنهایی که فکر می کنند این اتفاق ناگوار نباید رخ می داد و این خلاء ای که با این اتفاق ایجاد شده باید با کار بیشتر جبران شود، لازم است واجدین شرایط آمده و نقش خود را ایفا کنند.

برخی از افراد صحبت هایی را مطرح می کنند که خارج از اخلاق تلقی شد، به ویژه صحبتی که خانم ابتکار داشتند، دیدگاه شما به عنوان یکی از افراد جبهه اصلاحات در خصوص صحبت های ایشان چیست؟

بنده در جریان نیستم و نشیندم.

اگر بعدا شنیدید و این اظهارات از نظر شما توهین آمیز بود، دیدگاه شما چه خواهد بود؟

برای قضاوت باید معیارهای مشترک مورد پسند طرفین وجود داشته باشد که بگوییم بر اساس این معیار و این ضابطه این حرف درست نیست یا توهین و بی اخلاقی است. قطعا هم مبنای مذهبی و دینی داریم برای درست و غلط بودن اظهارات و هم یک عرف داریم در جامعه. جامعه ایرانی برخی موارد را توهین و ناصواب می داند. هر کسی از این چهارچوب خارج شود حرفش یا ارزش است یا ضد ارزش. همه ما زمانی که صحبت می کنیم باید حرف خود را با چهارچوب ها و ارزش های موجود تطبیق دهیم. آدم عاقل عقلش جلوی سخن وی است. یعنی حرف خود را از فیلتر عقل عبور می دهند. نمی دانم خانم ابتکار چه گفته است اما خوب است که ما به سمت گفت و گو های سازنده و گفت وگوهای نرم و ملایم برویم. اگر اظهارات ایشان را شنیدم و به این نتیجه رسیدم که صحبت ها اشتباه بود قطعا تلاش می کنم با ایشان تماس بگیرم و بگویم رفتار شما غلط است و از نظر اینکه چگونه می توان تاثیر اجتماعی آن را خنثی کرد باید به مردم توضیح داد. اگر موضع شخصی بوده باید خودش پاسخگو باشد اما اگر موضع حزبی و تشکیلاتی بود باید سخنگوی آن حزب توضیح دهد.

اگر روزی آقای پزشکیان سکان دولت را به دست گرفت، مرجعیت دینی و ارزش ها اولویت دولت ایشان قرار دارد؟

بله. من ارزش ها را اینگونه معنی می کنم؛ ارزش ها بایدها و نبایدهایی است که رفتار فرد و جامعه را شکل می دهد. ما که دائم می گوییم ارزش برای مردم تعریف نکردیم. وقتی آقای پزشکیان سکان قوه مجریه را در دست گرفتند لازم است بایدها و نبایدهای جامعه را در نظر بگیرند یعنی به سمت بایدها رفته و از نبایدها فاصله بگیرند.

یعنی سوار بر موج شوند یا طراحی کنند؟ اولویت برای ایشان مرجعیت دینی می شود یا نه؟

من می گویم بایدها و نبایدهای جامعه معلوم است. یک دولت باید، بایدهای جامعه را تقویت کند و نبایدها را از سر راه بردارد. دولت آقای پزشکیان نیز باید واقعیت های جامعه را در نظر گرفته و برای آن برنامه داشته باشد. امروز مشکل مردم معیشت، بیکاری جوانان و مسکن اجاره نشین ها است. دولت باید هرچه سریع تر بتواند نیروی خود را تقویت کند تا برویم به سمت گشایش های اقتصادی.

اگر سکان دولت آینده در دست آقای پزشکیان باشد، آن مرجع دینی که شما مطرح کردید در اولویت دولت ایشان هست یا خیر؟

قطعا هست. یکی از خصوصیات آقای پزشکیان مذهبی بودن قوی است. ایشان هم بر قرآن مسلط است و هم بر نهج البلاغه مسلط است. دولت مجری قانون اساسی است. این قانون اساسی میثاق ملی است و اگر رئیس جمهور به قانون اساسی عمل کند همه مشکلات حل می شود. یک خلاء در قانون اساسی می بینم و آن این بوده که مکانیزم برخورد با تخلف از قانون اساسی، در آن پیش بینی نشده است.

نمازی هر یک از کاندیداها را در قالب یک تیتر اینگونه توصیف کرد.

قالیباف: رزمنده خوبی بوده و در اجرا نیز اهل ریسک پذیری است

قاضی زاده: شناخت ندارم

زاکانی: شعاری می دانم

جلیلی: به عنوان یک آدم بسته می شناسم

پورمحمدی: فکر کنم از گذشته خود عبرت گرفته است

پزشکان: انسانی متدین، دلسوز و ساده زیست

وی برای شعارهای هر کدام از این نامزدها هم اینگونه تیتر زد:

«خدمت و پیشرفت»: شعار خوبی است

« دولت مردم و خانواده»: شعار خوبی است

« دولت خدمت»: با شعار اول مثل هم است

« یک جهان فرصت، یک ایران جهش هر ایرانی یک نقش باشکوه»: شعار خوبی است

« دولت قرار، عدالت، قدرت،ثروت»: شعار خوبی است

«برای ایران»: شعار جامع تری است

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ / ۰۸:۱۵
  • دسته‌بندی: سیاست داخلی
  • کد خبر: 1403032718756
  • خبرنگار : 71560

برچسب‌ها