فواید موسیقی برای سلامت و رضایت خاطر/ بخش آخر

عوارض ماندگار روانی اسکیزوفرنی و افسردگی را با موسیقی درمان کنید!

موسیقی، با تأثیری که در خلق و خو، احساسات و سطح بر انگیختگی ما می‌گذارد، برای سلامت جسمانی ما فوایدی مثل ساختن و شنیدن موسیقی تأثیر مثبتی در دستگاه ایمنی بدن دارد. موسیقی درمانی همچنین در درمان طیفی از عوارض ماندگار روانی از جمله اسکیزوفرنی و افسردگی نقش دارد.

به گزارش ایسنا، پیشتر طی دو گزارش «موسیقی چگونه به کاهش درد و اضطراب کمک می‌کند؟» و «موسیقی به کاهش گریه نوزادان نارس کمک می‌کند؟»، به فواید موسیقی برای سلامت و رضایت خاطر پرداختیم و متوجه شدیم موسیقی در ایالات متحده برای کمک به کهنه سربازانی با آسیب‌های جدی شکل گرفت که از جنگ جهانی دوم باز می‌گشتند و یا اینکه حریک موسیقایی برای نوزادانی که نارس یا کم وزن به دنیا می‌آیند، در عین حال که گریه‌های آرام ناپذیر را به شکل چشمگیری کاهش می‌دهد، منجر به بهبود مجموعه‌ای از سنجه‌های فیزیولوژیکی از جمله ضربان قلب و تنفس می‌شود.

در این قسمت اما، جنبه‌های دیگری از «فواید موسیقی برای سلامت و رضایت خاطر» را بررسی می‌کنیم که در ادامه می‌توانید مشروح آن را بخوانید:

معنامندی

موسیقی می‌تواند به افراد در تمام طول عمر معنا و هدف ببخشد. می‌تواند به رشد هویت‌های مثبت موسیقایی کمک کند و با ارائه حس عمیق‌تری از عزم و اعتماد به نفس به کودکان و نوجوانان، هویت فردی و گروهی را در ایشان قوت ببخشد. بزرگسالانی که به خلق فعالانه موسیقی می‌پردازند از ارزش و فایده این کار خبر می‌دهند. موسیقی می‌تواند برای افرادی که در سنین بالاتری هستند ساختار و هدفی برای زندگی روزمره فراهم کند انگیزه را افزایش و افسردگی را کاهش دهد. 

روابط مثبت

حرکت هماهنگ در کنار یکدیگر موجب تقویت پیوندهای اجتماعی می‌شود. این موضوع برای رشد اجتماعی نوزادان مهم است، چون تعاملات مثبت با مراقبین را ارتقا می‌دهد. آفرینش گروهی موسیقی، در هر سنی، متضمن مؤلفه‌ای مؤثر بر معاشرت است که در احساس تعلق به فعالیت‌های موسیقایی خارج از مدرسه نقش دارد و به رشد روابط دوستانه با همفکران، افزایش اعتماد به نفس و تقویت شبکه‌های اجتماعی یاری می‌رساند. کلا آفرینش گروهی موسیقی در بهبود مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی، همکاری و کار گروهی به کودکان کمک می‌کند.

بزرگسالانی که در گروه‌های موسیقی شرکت می‌کنند افزایش حس تعلق، سازگاری اجتماعی، اعتماد و همکاری و تغییرات در روابط از جمله کاهش پیش داوری در مجامعی را گزارش می‌دهند که در کشمکش بوده‌اند. ساخت موسیقی در کنار دیگران نیازمند کار گروهی است، به ویژه وقتی قرار باشد موسیقی به اجرا درآید. اعضای گروه‌های موسیقی باید به حرکات و نیات نوازندگان دیگر و اوضاع جسم و حس آنها توجه نشان دهند. این امر عامل توسعه همدلی، توانایی ارائه واکنش‌های متناسب به دیگران از طریق تشخیص و ملاحظه احساسات تجربیات و واکنش‌های احتمالی آنهاست. مشارکت موسیقایی موجب افزایش همدلی در بین کودکان می‌شود.

آفرینش موسیقی به شکل گروهی می‌تواند زمینه پذیرش کودکان دچار معلولیت‌های ذهنی را گسترش دهد و التزام جوانان را به کمک کردن به افراد حاضر در جمع و تلاش برای اصلاح نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی را تقویت کند. موسیقی درمانی کودکان مبتلا به اوتیسم به بهبود تعامل اجتماعی و ارتباط کلامی و غیر کلامی کمک می‌کند. در کل، ساخت موسیقی در کنار دیگران پیوندهایی شکل می‌دهد که از طرق دیگر به راحتی ایجاد نمی‌شوند. این امر می‌تواند افراد شرکت‌کننده را به سمتی سوق دهد که در قبال دیگران روادارتر و پذیراتر شوند.

تاب‌آوری

نظام «سرپرستی از کودکان» در بریتانیا از طریق پرداختن به آفرینشِ با کیفیت موسیقی موجب رشد تاب‌آوری کودکان در مواجهه با چالش‌هایی شده است که با آنها روبه رو می‌شوند. مهارت‌های گفتگویی و کار همیارانه آنها بهبود می‌یابد، یاد می‌گیرند به همسالان خود اعتماد داشته باشند، ظرفیت ابراز وجود و خودآگاهی پیشرفته را بپرورند، انضباط شخصی، مسئولیت‌پذیری و حس موفقیت را افزایش دهند و روابط مثبتی با بزرگسالان برقرار کنند. به همین ترتیب، جوانانی که فشارهای روحی جدی یا متعددی در زندگی تجربه می‌کنند، می‌توانند تاب و تحمل خود را پیرو پرداختن به برنامه‌های موسیقی افزایش دهند. 

عزت نفس

باورهایی که درباره خود داریم سهم عمده‌ای در حس رضایت خاطر ما دارند. خودباوریِ سازنده به دریافت بازخورد مثبت از دیگران و برخورداری از روابط اجتماعیِ حمایتگرانه بستگی دارد. پرورش مهارت‌های موسیقایی، که به شکلی مثبت از سوی خانواده، دوستان و معلمان به رسمیت شناخته می‌شود، می‌تواند تصویر ذهنی از خود را در بین طیفی از افراد اعم از پیر و جوان بهبود بخشد. اعتماد به نفسِ ارتقا یافته که از موفقیت در زمینه موسیقی حاصل می‌شود، می‌تواند به حوزه‌های دیگر سرایت کند و در راستای افزایش انگیزه و پشتکار عمل کند. البته اگر بازخورد دیگران درباره شرکت فرد در کار موسیقی منفی باشد، این بازخورد می‌تواند تأثیری مخرب بر باورهای او درباره خود داشته باشد.

در نظام عدالت کیفری مجرمان نوجوان و بزرگسال، از موسیقی به منظور ارتقای عزت نفس استفاده شده است. تأثیر این امر بسته به میزانی است که جوان احساس می‌کند، موسیقی متعلق به اوست. این موضوع می‌تواند چالش‌هایی ایجاد کند؛ چون گاهی اوقات موسیقیِ دلخواه، مقبولیت و موفقیت همراه با شهرتی را نزد همتایان به ارمغان می‌آورد، اما در عین حال تجلی هویت مجرمانه را نیز به همراه دارد (گونه‌های مرتبط با موان مخدر، اسلحه گروه‌های تبهکاری، زن ستیزی).

سر زندگی

خلق موسیقی می‌تواند سرزندگی را افزایش دهد. این کار فرصت‌هایی برای به رخ کشیدن مهارت‌های موجود و کسب مهارت‌های جدید فراهم می‌کند، می‌تواند ساختاری برای زندگی و فرصت‌هایی برای توسعه روابط دوستانه، مشارکت در تعامل اجتماعی، و رهایی از فشارهای خانوادگی و کاری فراهم و رضایت و لذت معنوی را تأمین کند. افرادی که در گروه‌های همسرایی مشغول‌اند از احساس شادی و خلق و خوی مثبت، رضایت خاطر بیشتر شخصی، احساسی و جسمانی، و افزایش حس برانگیختگی و شادابی سخن می‌گویند.

فواید موسیقی برای سلامت جسمانی

در سال‌های اخیر، شناخت ژرف‌تری از رابطه بین سلامت روان شناختی و جسمانی، و از نحوه تأثیر سلامت روانی در سلامت جسمانی، وجود داشته است. معلوم شده که موسیقی، با تأثیری که در خلق و خو، احساسات و سطح بر انگیختگی ما می‌گذارد، برای سلامت جسمانی ما فوایدی دارد، مثلاً ساختن و شنیدن موسیقی تأثیر مثبتی در دستگاه ایمنی بدن دارد. موسیقی همچنین می‌تواند نقش درمانی مستقیم‌تری داشته باشد. مثلاً می‌تواند به بهبود اختلالات گفتاری در پی سکته مغزی کمک کند. در توانبخشی به فعالیت‌های حرکتی در طیفی از امراض مؤثر باشد و کیفیت وسعت و سرعت حرکات را بهبود بخشد. موسیقی درمانی همچنین در درمان طیفی از عوارض ماندگار روانی از جمله اسکیزوفرنی و افسردگی نقش دارد. فواید محسوس برای سلامتی که آوازخوانان گروه‌های همسرایی تشخیص داده‌اند شامل کاهش فشار روانی خاصیت درمانی در زمینه معضلات مزمن روان شناختی و اجتماعی ورزیدگی بدن به ویژه ریه‌ها، با تقلای جسمانی لازم و نظم دادن به دستگاه اسکلتی عضلانی از طریق قرارگیری بدن در وضعیت مناسب است. شرکت‌کنندگان مسن‌تر در گروه همسرایان میزان مرگ و میر کمتری دارند سلامت جسمانی آنها رو به و خامت نمی‌گذارد و کمتر به پزشک مراجعه و دارو مصرف می‌کنند. مبتلایان به آلزایمر می‌توانند از پرداختن به موسیقی سود ببرند، چرا که موسیقی آنها را در یادآوری گذشته تشویق می‌کند و احوال و رفتار را بهبود می‌بخشد، گرچه هیچ تأثیر طولانی مدتی در زوال شناختی زمینه‌ای ندارد.

نتیجه‌گیری

به طور کلی در پرداختن به موسیقی، چه از طریق گوش دادن و چه ساختن فعالانه آن، فواید فراوانی برای رضایت خاطر و سلامت جسمانی مان وجود دارد. این فواید از طریق تأثیر موسیقی در سطح بر انگیختگی، حالات و احساساتمان، جنبه‌های اجتماعی خلق گروهی موسیقی، تأثیر در رشد شخصی‌مان و در برخی موارد، مستقیماً با مداخلات موسیقی درمانی حاصل می‌شود. برای این که فواید حاصل از شنیدن محقق شود، شنونده باید موسیقی را دوست داشته باشد. موسیقی تحمیل شده از جانب دیگران چه بسا به مذاق ما خوش نیاید و ممکن است، تنش و پریشانی ایجاد کند. برای تحقق فواید اجتماعی و شخصی، کیفیت تعاملات بین فردی میان مشارکت کنندگان و افرادی که فعالیت‌های موسیقایی را تدارک می‌بینند، بسیار مهم است. کیفیت تدریس، میزان تجربه موفقیت در افراد و این که آیا در کل تجربه‌ای مثبت است یا خیر، در این که تأثیر سازنده باشد یا نباشد نقش دارد. اگر تجربه موسیقایی از هر نظر منفی باشد، آنگاه هر گونه تأثیرات مثبت احتمالی هم ناچیز یا ناموجود خواهد بود.

منبع: کتاب روان‌شناسی موسیقی از سوزان هلم به ترجمه سهند سلطان‌دوست

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۷ خرداد ۱۴۰۳ / ۱۰:۰۶
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 1403032718149
  • خبرنگار : 71625