به گزارش ایسنا، از دهه ۷۰ بود که حضور کارگردانهای مشهور سینما در ساخت مستند تبلیغاتی کاندیداهای ریاستجمهوری بازار رقابت را در انتخابات داغ کرد.
در دورههای پیشین گاهی یک گروه فیلمساز مسئولیت ساخت مستند را برعهده داشتند و گاهی هم فقط یک کارگردان به تنهایی فیلمی را برای نشان دادن دیدگاهها و معرفی شخصیت و برنامههای یک نامزد ریاستجمهوری ساخته که برخی از آنها بسیار مورد توجه قرار گرفتند و در جلب نظر مردم اثرگذار بودند.
اگر از انتخابات سال ۱۳۷۶ شروع کنیم که تقریبا از آن به عنوان نخستین دورهای یاد میشود که فیلمسازان مطرح سینما وارد گود انتخابات شدند، به یاد میآوریم که سیفالله داد، بهروزافخمی و احمد مرادپور به عنوان سازندگان فیلم مستند سیدمحمد خاتمی معرفی شدند.
در آن دوره بهزاد بهزادپور برای علیاکبر ناطقنوری مستند ساخت و رسول صدرعاملی هم برای رضا زوارهای، دیگر نامزد انتخاباتی.
چهار سال بعد که منجر به ادامه استقرار دولت اصلاحات شد، حضور فیلمسازان هم جدیتر شد و نامهایی همچون احمدرضا درویش وارد این رقابت شدند. کارگردان «کیمیا» در انتخابات سال ۱۳۸۰ برای سیدمحمد خاتمی فیلم ساخت.
از دیگر نامهای مطرح به (مرحوم) ضیاءالدین دری میتوان اشاره کرد که برای احمد توکلی و علی فلاحیان فیلم ساخته بود و سعید ابوطالب هم برای حسن غفوریفرد مستند ساخت. جمال شورجه کارگردان مستند شهابالدین صدر بود و یک گروه نیز با مشاوره مجید مجیدی و سیفالله داد مسئولیت ساخت مستند علی شمخانی را برعهده داشتند.
در سال ۱۳۸۴ کارگردانهای شناختهشده دیگری به این عرصه وارد شدند و فیلمهای تبلیغاتی، ساختار حرفهایتر و گاهی سینماییتری پیدا کردند.
در این دوره رخشان بنیاعتماد برای مصطفی معین فیلم ساخت و کمال تبریزی مستند تبلیغاتی آیتالله هاشمیرفسنجانی را کارگردانی کرد که پر سر و صدا و بحثبرانگیز هم شد.
سازنده مستند علی لاریجانی، مهدی فخیمزاده بود و برای محسن رضایی رسول ملاقلیپور فیلم ساخت. همچنین بهروز افخمی در آن سال برای مهدی کروبی، احمدرضا درویش برای محمدباقر قالیباف، جواد شمقدری برای محمود احمدینژاد و محرم زینالزاده برای محسن مهرعلیزاده دیگر نامزدهای انتخابات، مستند تبلیغاتی ساختند.
انتخابات سال ۱۳۸۸ را شاید بتوان دوره حضور جدی و متفاوت فیلمسازان و حتی کل مجموعه سینما در عرصه رقابتی انتخابات ریاست جمهوری دانست.
در دهمین دوره انتخابات مجید مجیدی٬ احمدرضا درویش و مهدی کرمپور برای میرحسین موسوی فیلم ساختند و (زندهیاد) علی معلم و بهروز افخمی برای مهدی کروبی.
جواد شمقدری همچون دوره قبل ساخت مستند برای محمود احمدینژاد را برعهده گرفت و محمدعلی فارسی هم مستند محسن رضایی را کارگردانی کرد.
اما این روند حضور سینماییها از دهه ۹۰ دچار تغییراتی شد و نام فیلمسازانی از نسلهای بعدی بیشتر دیده میشد.
در انتخابات یازدهم بهروز شعیبی برای محمدباقر قالیباف، محمدحسین لطیفی برای علیاکبر ولایتی و مجید برزگر برای محمدرضا عارف مستند تبلیغاتی ساختند.
حسین دهباشی سازنده مستند حسن روحانی بود و حسین شمقدری هم برای سعید جلیلی فیلم ساخت. در آن دوره محمد غرضی و محسن رضایی هم نامزد انتخابات بودند که به ترتیب جلال عطارزاده و اسماعیل فلاحپور کارگردانی مستند آنها را برعهده داشتند.
اما سال ۱۳۹۶ را باید دوران افول حضور موثر کارگردانهای نامدار سینما در ساخت مستندهای تبلیغاتی انتخابات دانست. در دوره دوازدهم فقط به نام مجید توکلی و محمدعلی فارسی میتوان اشاره کرد که برای اسحاق جهانگیری و (شهید) ابراهیم رییسی مستند ساختند.
برای محمدباقر قالیباف سید محمود رضوی سرپرست تیم سازنده مستند معرفی شد و برای دیگر نامزدها هم خبری از حضور یک فیلمساز حرفهای نبود.
این شرایط در دوره سیزدهم و در سال ۱۴۰۰ هم ادامه پیدا کرد و اگرچه نام چند چهره جوان و معروف فیلمساز مطرح بود، اما تکذیب برخی خبرها و نیز تایید نشدنهای رسمی، نتوانست فهرستی متقن و واقعی از مشارکت فیلمسازان حرفهای به جا بگذارد.
با این حال به نظر میرسد امسال اوضاع کمی متفاوت باشد چرا که در روزهای گذشته پس از اعلام اسامی نامزدهای تأیید صلاحیت شده و گرم شدن تنور رقابت، نام چند فیلمساز جوان که در سالهای گذشته بیشتر مشغول ساخت فیلم و سریال بودند شنیده شده که گویا ساخت مستند تبلیغاتی انتخابات را پذیرفتهاند.
در این چند روزی گمانهزنیها درباره اینکه چه کسانی فیلمهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات را میسازند هم بیشتر شده و باید دید آیا پس از چند سال، حضور سینماییها باز هم در بخش ساخت محتوا برای انتخابات پررنگ میشود؟
در کنار این مسئله، به این نکته هم باید اشاره کرد که در این دوره تیمهای رسانهای نامزدها و متقاضیان شرکت در انتخابات، فیلمهایی را -بیشتر در قالب تیزر- هنگام ثبتنام پخش کردند که بیشتر آنها فاقد هرگونه گیرایی و جذابیت بودند؛ در حالی که در عصری که به مدد هوش مصنوعی از عناصر زیادی برای تاثیرگذار بودن محتوا میتوان استفاده کرد، این میزان شعاری و غیرحرفهای بودن یک اثر تبلیغاتی جای تأمل دارد.
انتهای پیام