قسمت سوم

رازگشایی از اقبال جوانان به طرح «1:20 راز ماست»

طراح خوش‌فکری در زمان اربعین به صورت دیجیتالی و به زبان انگلیسی روی لباس نوشته بود: «1:20 راز ماست.» این لباس با اقبال جوانان روبه‌رو شد. منظور از 1:20 لحظه شهادت حاج قاسم است.

 به گزارش ایسنا، در عصر حاضر گرایش بدون ضابطه به مدگرایی به خصوص در بین جوانان بسیار به وفور دیده می‌شود. هر چند که اصل مدگرایی بد نیست و ریشه در نو شدن و تازگی دارد، اما استفاده از آن به خصوص در نوع پوشش بحث برانگیز است، پوشش‌های نامتعارفی که در آن نه زیبایی می‌بینید و نه عرف و جامعه آن را قبول می‌کند. برای واکاوی وضعیت ساماندهی مد و لباس و مشکلات آن در کشور با سجاد لطفی دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور به گفت‌وگو نشستیم، که در ادامه قسمت سوم آن را می‌خوانید:

فروشگاه‌های زیادی را می‌بینیم که با سبک پوشش ایرانی اسلامی فعالیت می‌کنند، ولی قیمت‌هایشان بسیار بالا هستند. در این خصوص تمهیداتی اندیشیده شده است؟ الان لباس‌های زاپ‌دار و لباس‌هایی که با فرهنگ ما همخوانی ندارد با قیمت‌هایی بسیار پایین‌تر و به‌ وفور در بازار وجود دارند. ولی لباس‌های مناسب با فرهنگ ایرانی - اسلامی ماست قیمت‌های بسیار بالایی دارند.

مؤلفه‌های زیادی روی قیمت اثر می‌گذارند تا ما به قیمت نهایی برسیم، از جمله مواد اولیه. یکی از دلایلی که یک مد سریع عرضه می‌شود عوامل اقتصادی‌ است. بنابراین شما نباید عوامل اقتصادی اثرگذار روی آن را نادیده بگیرید. بحث اجاره یا قیمت مکانی که وجود دارد هم از دیگر عوامل اثرگذار در قیمت است. فروشگاه‌هایی که در این زمینه کار می‌کنند چون تعداد و مقیاس‌شان خرد است، بعضاً توان اجاره شعبه در یک مکان خوب و به نام را ندارند. همین‌طور بحث مالیاتی که قبلا به آن اشاره کردم، نیز از عوامل دیگر این موضوع است. برای همه اینها باید تدابیری اندیشیده شود که مشکلات این حوزه کمتر شود. در بحث تأمین مواداولیه یا کلاً در این زنجیره ارزش، هر جا که لازم است مداخله مثبت یا مؤثری صورت بگیرد. یک یا چند نهاد واسط را داشته باشم که به‌سرعت در تهیه و تأمین لباس پوشیده ورود کنند، چیزی شبیه به ستاد تنظیم بازار، ولی از جنس بخش خصوصی عمل کنند. در این خصوص می‌توانیم به تعاونی‌های تأمین نیاز اشاره کنیم که همین الان هم با یکی از دستگاه‌های اقتصادی نهادی‌مان تفاهم داریم که بیاید و از شرکت‌های زیرمجموعه‌اش که بخش خصوصی محسوب می‌شود بخواهد که در اینجا نقش‌آفرینی داشته باشند. این‌ها تلاش‌های زیرساختی است. برای مثال یک وام سیصد میلیون تومانی حتی می‌تواند سرمایه در گردش یک کسب و کار را دو برابر کند.‌
بنابراین همان‌طور که عرض کردم این کسب و کارها بعضاً خرد هستند، ولی سرمایه در گردش هم یک قاعده و حدود و یک سری محدودیت‌ها و کمیابی‌هایی دارد. بحث تأمین سکو نیز از جمله اقدامات زیرساختی دیگر است. در حوزه تأمین سکوهای فروش، نهادهایی هستند که ساختمان‌های زیادی دارند که بعضاً دارد خاک می‌خورد. از این طرف افرادی هستند که در حوزه کسب و کار لباس‌های پوشیده و متناسب با فرهنگ ما فعالیت می کنند، ولی سکوی فروش خوبی ندارند. ما این درخواست را اینجا از این رسانه از نهادهایی مثل ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، شهرداری و امثالهم مطرح می‌کنیم که این وظیفه عفاف و حجابی شماست، به صحنه بیایید. اینجا است که شما باید ورود کنید. شما چه به لحاظ بودجه‌ای و چه به لحاظ مکان می‌توانید کمک کنید. آن مکان آنجا افتاده و دارد خاک می‌خورد. به لحاظ قانونی هم همه‌اش راه قانونی دارد و دست هیچ نهادی بسته نیست.‌
 

در رسانه‌هایی مثل صدا و سیما هم حمایت داریم؟

صداوسیما هر بار که ما اشاره‌ کرده‌ایم، آمده‌اند پای کار و من از این بابت از صدا و سیما تشکر می‌کنم. حتی یک بازاری مثل بازار دلگشا. الان حدود 50، 60 واحد از طبقه منفی پنج آن به فروشگاه‌های پوشاک ایرانی- اسلامی تبدیل شده است. ولی شهر تهران حداقل در هر منطقه نیاز به مجتمعی مثل بازار دلگشا، مثل مجتمع ایرانی- اسلامی یاس در بزرگ‌راه آزادگان دارد.

در بخش خصوصی هم هستند کسانی که صرفاً به خاطر دغدغه‌هایشان وارد این حوزه شده باشند؟

بله. اتفاقاً ما همین الان با یک فعال بخش خصوصی در یکی از استان‌های جنوبی در حال رایزنی هستیم که ان‌شاالله با اقبال فعالان کسب و کار حوزه پوشاک ایرانی- اسلامی می‌تواند به یک قطب تبدیل شود. در یک منطقه ویژه اقتصادی قرار دارد و حدود صد و چهل واحد است. الان افراد  در بخش خصوصی از بخش دولتی که وظیفه حاکمیتی‌اش است که پای کار بیایند، سبقت گرفته‌اند. 

اگر ورودی‌های قاچاق شناسایی و آنجا سرمایه‌گذاری شود، سودآوری دارد؟

حتماً همین‌گونه است. ما چند وقت قبل در منطقه آزاد اروند بودیم. در اختتامیه جشنواره مد و لباسی که در آنجا برگزار شد عنوان کردیم که یکی از مأموریت‌های مناطق آزاد تقویت تولید و صادرات بود. این مناطق قرار بود، سکوی صادارت شوند. چه چیزی باعث شد که این مناطق بشوند منشا واردات غیرقانونی یا قاچاق؟ پس ظرفیت مناطق آزاد آماده است و ما حاضریم که فعالان این حوزه را معرفی کنیم و منطقه آزاد فقط باید تسهیل کند و این می‌تواند جزء وظیفه عفاف و حجابی مناطق آزاد باشد.

از این طرف افرادی هستند که در حوزه کسب و کار لباس‌های پوشیده و متناسب با فرهنگ ما فعالیت می‌کنند، ولی سکوی فروش خوبی ندارند. ما این درخواست را اینجا از این رسانه از نهادهایی مثل ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، شهرداری و امثالهم مطرح می‌کنیم که این وظیفه عفاف و حجاب شماست، به صحنه بیایید

نوع پوششی که جوانان در حال حاضر انتخاب می‌کنند با فرهنگ ایرانی اسلامی ما سازگار نیست. چگونه می‌توان نگاهشان را به این نوع پوشش عوض کرد؟

ابر مسئله ما غلبه مد غربی است، که این هم در سند ملی سبک پوشش آمده است. در این سند از مسئله تا راهکار و اقدامات به آن پرداخته شده است. 
این واقعیت را باید دید و با آن مواجهه واقع‌بینانه و آرمان‌گرایانه داشت. نه ممکن است و نه ما توانش را داریم که این سیر را متوقف کنیم و نه باید مثل خیلی از کشورهای جنوب خلیج فارس که در آن غلتیده‌اند و از این وادادگی دارند تعبیر به مدرن شدن می‌کنند، آن را بپذیریم.
از سویی باید برویم DNA سرمایه‌ها، میراث فرهنگی و تمدنی‌ که داریم را شناسایی کنیم و آن را روز آمد کنیم. معیار روزآمد کردن این است که به مذاق دختر و پسر دهه 80 و 90 خوش بیاید و از پوشیدن آن لذت ببرد. ما چنین تجربه‌ای داشته‌ایم. یک بار رویدادی با محوریت اربعین و تا حدوی مقاومت داشتیم. بعضاً وقتی می‌گوییم «مقاومت»، ممکن است، تولیدکننده بیاید و عکس شهیدی را روی لباس چاپ کند. ولی یک سری افراد خوش‌فکری آمده بودند به صورت دیجیتالی و به زبان انگلیسی روی لباس نوشته بودند: «1:20 راز ماست.» اغلب افرادی که می‌آمدند برای بازدید می‌گفتند این لباس خیلی طراحی قشنگی دارد. آن کسی هم که در این وادی نیست، این لباس را تهیه می‌کند، چرا؟ چون با ذائقه جوان و نوجوان امروزی من همخوانی دارد. نمی‌داند منظور از این 1:20 لحظه شهادت حاج قاسم است، ولی کم‌کم که می‌پوشد، فکر می‌کند به این می‌رسد که بالاخره این 1:20 یعنی چیست.
لذا لازم است رویدادهای ایده‌پردازی و برانگیختن خلاقیت‌ها به‌قدری زیاد شود و طراح ما آن قدر باید به وادی خلق بیفتد که تولیدکننده بتواند راحت انتخاب کند. در بازار پوشاک به‌شدت رقابتی، باید آن قدر طرح داشته باشد تا جوابگو باشد، به‌ فرض مجموعه بهاری، مجموعه زمستانه، مجموعه‌ای با الهام از ماه رمضان، با الهام از نوروز برای بانوان، آقایان، کودکان. با توجه به این موارد ما چقدر از این دست رویدادها داشتیم؟ و داریم؟ خیلی از این‌ها می‌توانند توسط بخش خصوصی انجام شود. خیلی از اینها باید در چهارچوب‌های فرهنگی اجتماعی ما برگزار شود و خروجی‌هایش بیرون بیاید. چقدر از طراحی‌های شال و سرپوش بوده که توسط همین گُلوَنی( گونه‌ای سربند و روسریِ زنان لک، کُرد و لر )  انجام می‌شد و بسیار زیبا هم بود. در پسا اغتشاشات سال 1401 سازمان میراث فرهنگی با اقدام پسندیده شال و روسری به گردشگرها اهدا می‌کردند و چقدر هم استقبال می‌شد. چقدر خوب است که این گونه کارها استمرار داشته باشد و ما الگوهای پوشش خود را معرفی و عرضه کنیم. لباس‌های قومی ما ذاتاً پوشیده هستند. سرپوش جزء لاینفک و جدایی‌ناپذیر لباس اقوام ما حتی در آقایان است.

یکی از مواردی که جوان و نوجوان ما را متأسفانه به آن طرف می‌کشاند بحث تبلیغات و رسانه است. وقتی در همین نمایش خانگی‌مان، فرضاً در سریال «جنگل آسفالت» پوشش خانم هنرپیشه را ببینید. سئوال دارم: چرا آن نوع پوشش نباید به کف خیابان بیاید؟ حتماً می‌آید، چون رسانه دارد الگوسازی و مدل‌سازی می‌کند. در آیین‌نامه اجرایی ساماندهی مد و لباس یک بندی هست که جزء وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد بوده و آن تهیه دستورالعمل نحوه حضور بازیگران در سینما و تلویزیون است. این را گفته بودندکه ظرف یک ماه تدوین و تصویب شود، اما یک ماه شد پانزده سال! یعنی از آن نقاطی است که ضربه های جدی داشتیم از همان نقطه می‌خوردیم. درحالی که می‌توانست فرصتی برای اثرگذاری شود. به طور مثال متاسفانه در سریال ها می‌بیند که زندانی ها و افراد فاقد کرامت و شخصیت از چادر استفاده می‌کنند.از آن طرف در سریال‌هایی مثل «در پناه تو» می‌بینیم نوعی از چادر می‌آید و برای خانم‌ها و دخترانمان مد می‌شود، چرا؟ به دلیل اینکه پوششی است که شخصیت محبوب و موفق داستان می‌پوشد. یا سریالی مثل سریال «مدینه». حالا شاید تبلیغات اینها صریح‌تر است، اما خیلی وقت‌ها هم تبلیغات پنهان است. لااقل به لحاظ قانونی وظیفه ندارم یک دستورالعمل اجرایی تهیه کنم؟ متاسفانه پانزده سال تهیه نشده بود! ماه پیش ابلاغ شد. پس بعضی از جاها در زیرساخت‌های بدیهی سیاستی‌ یا ترک فعل داشته‌ایم یا کم‌کاری.

این همان بحث اقناع فرهنگی است که موضوع سئوال اول‌مان بود و یک کار خیلی عمیق فرهنگی را می‌طلبد که شاید کلان‌تر از خود کارگروه باشد و از خیلی زوایا باید درباره آن فکر و کار شود.

بله. الان وزارت آموزش و پرورش و  وزارت علوم و تحقیقات از اعضای کارگروه ساماندهی کارگروه مد و لباس هستند. یکی از نقاطی که وجود دارد تعریفی است که فرد از خود دارد و ما از آن به‌عنوان «هویت» نام می‌بریم، خصوصاً درباره بانوان که الان خیلی مورد نظر ماست و بیشتر هجمه هم روی آنهاست و اتفاقاً فشن هم بیشتر در خصوص حوزه بانوان مطرح است، چون تنوع‌گراتر است، بحث تقویت اعتماد به نفس در بانوان و دخترخانم‌هاست. این بحث بسیار جدی‌ای است، اما ما چقدر به آن پرداخته‌ایم؟ این سئوالی است که نهادهایی که متولی هستند و شاید یکی از آنها خود ما باشیم، باید پاسخگو باشیم که چقدر درباره اعتماد به نفس و تقویت آن کار کرده‌ایم؟ یک دخترخانم ایرانی مسلمان چقدر به خودش افتخار می‌کند؟ هر نمره‌ای که بدهد از خوب، متوسط یا بد، یک قسمتش را ما مسئولیم. مای حاکمیت و دستگاه دولتی که هر کدام یک وظیفه‌ای در این راستا داریم.

یکی از مواردی که جوان و نوجوان ما را متأسفانه به آن طرف می‌کشاند بحث تبلیغات و رسانه است. وقتی در همین نمایش خانگی‌مان، فرضاً در سریال «جنگل آسفالت» پوشش خانم هنرپیشه را ببینید. سئوال دارم: چرا آن نوع پوشش نباید به کف خیابان بیاید؟ حتماً می‌آید، چون رسانه دارد الگوسازی و مدل‌سازی می‌کند

به تازگی با هجمه‌های عجیبی مثل همین اغتشاشات اخیر روبه رو شدیم . خوشبختانه حواس ما قدری جمع‌تر شده است و اقدامات شایسته‌تری انجام می‌دهیم که دخترخانم ما می‌بیند که بله، من دختر ایرانم و... بعد حس می‌کند که بقیه چقدر به او توجه دارند، چقدر روی او حساب می‌کنند، چقدر می‌تواند در آینده تأثیرگذار باشد، چه در نقش خودش که دختر و زن است و چه در نقش مادری و همسری و نقش‌های دیگری که می‌تواند به عهده بگیرد. ولی این احساس شاید تا قبل از این و در سال‌های قبل به این میزان وجود نداشته است. نمی‌گوییم الان هم وضعیت خوب و ایده‌آلی دارد، نه، همچنان باید به‌شدت تقویت شود. اگر آن اعتماد به نفس لازم وجود داشته باشد، خیلی وقت‌ها نمی‌آیم برای اینکه خودم را جور دیگری مطرح کنم از فلان شخصیت محبوب یا سلبریتی تقلید کنم و هر چه که او پوشید، من هم سریع بپوشم. نه، من خودم برای خودم یک شخصیت مستقلی دارم.

به نظر من یکی از بخش‌هایی که شما به‌عنوان حاکمیت باید به آن توجه کنید و تا الان مغفول مانده، از منظر بیرون دینی است که من ایرانی که تقید مذهبی نداشته باشم چرا باید حجاب را رعایت کنم؟ 

بحث آگاهی است. ما شاید به‌جای اینکه از یک سری مفاهیم مثل بحث سواد پوشاک به صورت کاملاً مستقیم استفاده کنیم که چه لباسی را کجا را بپوشیم. می‌توانستیم به صورت غیر مستقیم در محتوا و برنامه‌ریزی درسی به این موضوعات بپردازیم همانگونه که برخی کشور ها انجام می دهند.

برخی از طراحان لباس می‌گویند اگر امکانش بود، می‌رفتیم و به نوجوان یا جوان جامعه‌مان می‌گفتیم که این استایل، این چیزی که تو داری می‌پوشی در بقیه جاهای دنیا ـ به اصطلاح خودشان ـ قفل است. این جوان این حرف را از یک طراح می‌پذیرد و این اسمش همان سواد پوشاک است. هر استایلی، هر سبکی برای یک فضا و موقعیت مناسب است. محیط درسی، مهمانی، کار و سایر محیط‌هایی که است هر کدام یک لباسی را اقتضا می‌کند و ما متأسفانه این مطلب را خوب منتقل نکرده‌ایم.

یک نکته‌ای هم که در حوزه مد و لباس ما مغفول مانده، بحث استایل (سبک) است. یعنی چی؟ الان آن چیزی که بعضاً دارد ضربه می‌زند و یا خیلی جاها باعث موفقیت می‌شود، خود این سبک است. یعنی اینکه من این را استایل بکنم. خیلی از ویژندهایی هم که مطرح و به عبارتی موفق هستند، با استایل دارند جلو می‌روند و استایل عامل موفقیت‌شان بوده است. ما این حوزه را باید خیلی جدی بگیریم و به‌خوبی به آن بپردازیم.

این را هم عرض کنم که امسال به‌عنوان اولین سال بود که در جشنواره فجر ما به استایل هم امتیاز دادیم. داور استایلیست داشتیم. چرا؟ چون ما گفته بودیم یک لوک کامل. لوک کامل از سرپوش سر تا کفشی که می‌پوشند را شامل می‌شوند. امسال به ما اعتراض کردند که چرا کیف و کفش را جدا کردی و نیاوردی؟ ما گفتیم کیف و کفش را سر جایش در لوک کامل نشاندیم. یعنی چی کیف و کفش جدا، لباس جدا، زیورآلات جدا. یک ویژند تمام این‌ها را استایل می‌کند و همه‌ آن را دارد و با هم می‌فروشد. علت اثر یا نفوذش در بازار هم همین استایل و سبک کردن، است. ما تا به حال چنین تجربه‌ای به‌عنوان یک رویکرد رسمی‌ نداشتیم و تازه شروع کردیم. 

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ / ۱۴:۰۹
  • دسته‌بندی: پوشش
  • کد خبر: 1403032214922
  • خبرنگار : 71269