حتی تصور و تجسم این سبک از بافندگی نیز دشوار است چه رسد به اجرای آن؛ فقط کافیست تجسم کنید قرار است دست مایهای بر اساس یک طرح ذهنی بدون وجود هرگونه طرح و نقشهای بافته شود و این فرایند باید به صورت پشت و رو (از پشت بافته میشود) انجام شود؛ پیاده سازی این طرح ذهنی به صورت خود به خودی کاری بسیار سخت بوده و مستلزم تمرکز و تبحر خاصی است؛ حال آن که این فرایند ذهنی باید از پشت بافته شده و تمرکز و تفکر مضاعفی را طلب میکند.
ایلات افشار، بچاقچی و شول با شرایط مساعد دامپروری در ولایت کرمان، در قرون گذشته به ولایت کرمان به ویژه به مناطق سیرجان و بافت سرازیر شدند.
زن عشایر با وجود پشم که محصول دامداری ایل بود، بهمنظور استفاده بهینه از سرمایههای ایل و برای رفاه و آسایش خانواده با رشتن پشم با دوک، چرخو و رنگریزی ریسها توانست نقشهای زیبایی ببافد و میراثی گرانبها از خود بر جای بگذارد.
تکنیکهای گلیمبافی در استان کرمان
از آنجایی که کرمان وسیعترین استان ایران است و به لحاظ مردم شناسی دربرگیرنده ۳۱ ایل و ۵۸ طایفه مستقل است؛ از این لحاظ نیز بیشترین تنوع را در زمینه فرهنگی دارد و همین تنوع فرهنگی سبب وجود تنوع زیادی در دست بافتهها شده است. به طور کلی تکنیکهای گلیم بافی در میان عشایر، روستاییان و بافندگان شهری استان کرمان به هشت دسته ساده بافی، تک قلاب، جفت قلاب(چهل ماشوله)، پود معلق، پود اضافه، شیریکی پیچ، گلیم فرش و چاک دار (که به صورت محدود در میان عشایر ایل قرایی مرسوم است) تقسیم میشوند.
پیشینه تکنیک چهل ماشوله به دوره صفویه و ورود ایل افشار به این منطقه برمیگردد. امروزه هم بهترین بافندگان این نوع گلیم در دهستانهای فتحآباد و دشتاب به خصوص روستای بیدکردوئیه و زردتشت و مناطق حومه همان افشارها هستند.
وجه تسمیه چهل ماشوله
به طور کلی گلیم چهل ماشوله تنها دستبافتهای است که به صورت برعکس بافته میشود؛ سایر دستبافتههای استان کرمان از جمله قالی و گلیم فرش شیر یکی پیچ همگی راست بافت هستند و در واقع همین ویژگی خاص است که باعث شده این گلیم ثبت ملی شود؛ با این وصف باید اشاره کرد که گلیم چهل ماشوله نامهای دیگری به نام سینهریز یا چپی نیز شناخته میشود که در ادامه به تفصیل هر کدام خواهیم پرداخت.
چپی؛ همانطور که اشاره شد، این گلیم از پشت بافته شده و در واقع بافنده در هنگام بافت پشت کار را میبیند، بر این اساس برخی عشایر و بافندگان محلی به آن گلیم چپی بافت میگویند.
سینهریز؛ طرحهای چهل ماشوله سرشار از گلهای ریزی است که عموماً سفید رنگ هستند، در اصطلاح محلی به این گلها بیتی میگویند البته در هم انداختن طرحهای شایو و گلهای سیبک هم برای پر کردن تمام متن گلیم چهل ماشوله مرسوم است.
در واقع این گلهای ریز همانند گردنبند و سینهریزی نمادین است از این رو در برخی مناطق به آن گلیم سینه ریز میگویند.
چهل ماشوله؛ یکی از صنایعدستی مرسوم و متداول کرمان که همچون گلیم چهل ماشوله از دست بافتههای شاخص این استان است، شالبافی است که از نظر درهم اندازی طرحها و نقوش میان شالبافی و چهل ماشوله بافی پیوندی عمیق برقرار است.
در شالبافی طرح نهایی از عبور نخهای رنگی از میان ماسوره و ماکو به وجود میآید، در واقع شالهایی که در استان کرمان و عموماً با دستگاه چهار ورودی بافته میشوند با کمک ماسوره و ماشوله کشی بدست میآیند.
بر همین اساس چهل ماشوله نیز که بنیانش بر طرح و نقشهای ساده بافت و ترمئو است، اقتباسی هنرمندانه از طرح شالبافی کرمان است که بدین نام شناخته میشود در واقع چهل اشاره دارد به تنوع رنگی بالای این گلیم و ماشوله اقتباسی است از واژه ماسوره.
ویژگیهای گلیم چهل ماشوله
از مهمترین ویژگیهای این نوع گلیم زمان بافت کوتاه آن است و البته تبحر و تخصص شگفت انگیز بافندههای این نوع از گلیم دیگر ویژگی پراهمیت این نوع گلیمبافی است؛ در واقع نوع گره و ساده بودن گرهها در کنار توانمندی بینظیر بافندگان آن باعث میشود زمان بافت این گلیم بسیار کوتاهتر از دست بافتههای مشابه باشد. از دیگر ویژگیهای بارز این سبک از گلیمبافی ذهنی بافت بودن آن است و بافنده در راستای بافت این گلیم هیچ نقشهای استفاده نمینماید و طرح نهایی بر اساس ذهنیت بافنده و تخیل او شکل میگیرد.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد دیگر ویژگی شاخص این گلیم؛ بافت آن از پشت یا در اصطلاح محلی چپی بافت بودن آن است.
نحوه بافت
از منظر تکنیک گرهزنی؛ گلیم چهل ماشوله در دستهی دست بافتهای جفت قلاب طبقهبندی میشود و از منظر چله کشی و دار آن تفاوت خاصی با دیگر ستبافتههای استان کرمان و مشخصاً گلیم شیریکی پیچ ندارد.
چله کشی گلیم چهل ماشوله برخلاف گلیم شیریکی پیچ که در آن چله صرفاً از پشم ساخته میشود، از این منظر دارای تنوع بیشتری است و در برخی موارد علاوه بر این پشم چله از جنس یا حتی ترکیبی از پشم و پنبه است. همچنین نخ به کار رفته در چله کشی شیریکی پیچ ظریفتر از نخ چله ماشوله است به همین دلیل طرحهایی که در چهل ماشوله اجرا میشوند ظرافت کمتری دارند.
در واقع مهمترین وجه تمایز گلیم چهل ماشوله و گلیم شیریکی پیچ در نوع گرههاست و اساساً سنگ بنای سایر تفاوتها و تمایزها این موضوع است که متعاقباً سایر تمایزها را رقم میزند.
نوع گره در چهل ماشوله و پس و پیش نخها برای شکل دادن به آن باعث میشود که این سبک از دست بافتها برای در انداختن نقوش منحنی مناسب نباشد از این رو عموماً طرحهای حاصل شده از این نوع گلیم بافی متشکل از نقوش شکسته چند ضلعیهای منظم و درهم آمیخته است.
نقوش چهل ماشوله
مهمترین نقوش این نوع از دست بافتهها عبارتند از؛ چهار گل، چهار فصلو، ترمئو، چوگونو، چخماق، خارا، شاخ، سم قاطرو، گنبهای، سیبک، عرب گل، آلا گل، چله چنگ، چیهان، مداخل و ماه زنجبیل یاد کرد.
اساتید چهل ماشولهباف
از هنرمندان توانا و نامی که هم اکنون در این زمینه مشغول فعالیت هستند میتوان به صدیقه حسینی، مهرانگیز شیبانی، کفایت صفی جهانشاهی، زینب کاظمی، شایسته صفینژاد، شکوفه سلطانینژاد، پروین جعفر آقایی، فرزانه جعفر آقای و شکوفه رضایی اشاره کرد.
کاربرد چهل ماشوله
مهمترین کاربرد این گلیم استفاده از آن به عنوان زیرانداز است. از این تکنیک برای تولید دستبافتههای مختلف از جمله؛ کشکدان، دکارتدان، توشهدان، سفره، روانداز و روباری استفاده میشود.
انتهای پیام