مخفیگاه «میرزا حمید» پیدا شد!

ماجرای نقاشی‌های سرخ بر دیوارهای تهران چیست؟

بر دیوارهای تهران مردان و زنان و حیواناتی سرخ‌ زندگی می‌کنند؛ نقاشی‌هایی سرخ و آشنا که بدون هیچ امضایی پای اثر بر دیواره‌محله‌های مختلف تهران مانند عودلاجان، سنگلج و ... و حتی در شهرهایی مانند دمشق و خرمشهر نقش بسته‌اند؛ نقوشی که بی‌سخن، امضای یک هنرمند شدند. 

به گزارش ایسنا، نقاشِ این شکل‌های اُخرایی رنگ به نامِ «میرزا حمید» شناخته می‌شود و روی دیوارهای شهر، به مثابه غارهای تنهایی می‌کشد. انسان را به شیوه‌ نخستین می‌کشد و او را بسیار غریب می‌داند؛ مردان و زنانی سرخ رنگ که حالا پناهگاهی یافته‌اند که به گفته میرزا حمید «شاید یادآوری یک غربت دسته‌جمعی باشد.» 

این هنرمند نوشته است: «احساس می‌کنم این غربت موقعیت ما را روی زمین روشن می‌کند. غریب نمی‌داند کجاست و احساس می‌کند شاید گم شده باشد. آن‌وقت که بی ‌دلیل دل‌تنگ می‌شود با خودش می‌گوید: من دل‌تنگ جایی هستم که اینجا نیست. یاد مرگ، لبخند بر لبان غریبان می‌نشاند. غریب اینجا دنبال آشنا شدن نیست، غریب دنبال آشنا می‌گردد.»

میرزا حمید در نهایت برای مخاطبانش آرزو می‌کند که «امیدوارم شما عزیزان با حجمی از غربت در قلبتان در پناهگاه احساس خوبی داشته باشید.»

او همچنین در شرح این پناهگاه نوشته است: «هنگام ورود به پناهگاه، دست چپ، دختر سفید پوشِ غریبی از خانواده‌اش خداحافظی می‌کند، زندگی با مرد غریب با سوار شدن بر اسبی آغاز می‌شود که نمی‌دانم چند سال یا چند روز ادامه می‌یابد. هر دو واقف‌اند به غربتشان پس آشنایانِ هم‌اند. آن پیکر وسیع سرخ همان مرد غریب است که خوشبختانه دالانی به قلبش باز می‌شود تا خاطراتی را که هنگام مرگ ـ در حالی که آسوده خوابیده است ـ مرور می‌کند، ببینیم. اولین تصویر قابی از آن دو است که هر چه پیش می‌رویم و می‌بینیم تنها نیستند و درست وسط مراسم عروسی هستند. سر را به راست بگردانیم لحظه‌ی مرگشان را می‌بینیم که نیزه‌ها آن دو را به هم دوخته‌اند. سر را به چپ اگر بگردانیم خانه‌ی زیبای آن‌ها را می‌بینیم که پشت پنجره‌اش برف می‌بارد. خانه‌ای که حتی آنان شبی در آن سر نکردند چرا که آنان اهل اینجا نبودند چرا که غریبان در اینجا هیچ خانه‌ای ندارند. به زیبایی می‌میرند تا به خانه‌شان برگردند.»

پناهگاه میرزا حمید بازتابی گسترده، از تصاویر نقش بسته با خاکِ سرخ بر دیوارهای تهران و دیگر شهرها است؛ نقش‌هایی غریب که مخاطبانشان با هشتگ #نقش‌هایی_که_پیدا_کردم در فضای مجازی به اشتراک می‌گذارند. مخاطبانِ آثار میرزا حمید هر کدام دیدگاهی درباره او و آثارش دارند؛ اما غالبا از کشف نقش‌هایش به وجد می‌آیند. یکی می‌گوید «برای تهران یک میرزا حمید لازم بود» و دیگری با به اشتراک گذاشتن تصویری از نقش‌ِ مردان و زنانی که در صف ایستاده‌اند نوشته «همه ما در صف هستیم...»

چشمِ مخاطبانِ این هنرمند، چند سالی است که با رنگِ آثار او آشناست، با وجود زوایای دید متفاوت، اما چشمشان بیش از یک عابرِ معمولی متوجه این آثار می‌شود؛ وجه اشتراکشان این است که چشم عابران در خیابان‌های تهران، حتی خرمشهر، رشت، یزد و... نقشِ آشنایی به رنگ ِ خاکِ سرخ را می‌بیند.

در این میان البته نقاشی‌های او به مذاق برخی هم خوش نیامده و به همین سبب از روی دیوارهای شهر پاک شده و از بین می‌روند. 

نقاشی‌های سرخ رنگ او از خاکِ اُخراست. درباره رنگ خاک اُخرا که او از آن به عنوان ابزار کارش استفاده می‌کند، در بیانیه نمایشگاهی نوشته بود. نمایشگاهِ «منشاء همه چیز» که مدتی قبل در نیویورک برپا شده بود. «خاک سرخ رنگدانه‌ای است که توسط انسان‌های نخستین برای نقاشی کردن استفاده شد و از آن زمان، در تمام دوران تاریخ بشر، به شکل‌های مختلف با چیزهای دیگر ترکیب شده است. از این رنگدانه در زمان‌های بدوی روی ظروف سفالی، کوزه‌های آب و چیزهایی از این دست استفاده می‌شد که هنوز در ایران به وفور یافت می‌شود. در طول زمان این رنگ به نماد زندگی پس از مرگ تبدیل شد؛ قبور مردگان با خاک سرخ پوشانده می‌شد تا آنان را به جهان پس از مرگ هدایت کند. 

خاک سرخ نه تنها یک رنگدانه است، بلکه تمام معنای طول تاریخ بشر را در خود دارد و سخاوتمندانه این حکمت را به هر کسی که از آن استفاده می‌کند، هدیه می‌دهد؛ خواه روی یک سرامیک باستانی، یا بر فرعون مومیایی شده، یا در خیابان‌های تهران، یا بر خرابه‌های دمشق.

زمین سرخ هنوز با کیفیت و لطافت اصلی خود وجود دارد، دقیقا مانند گل خشخاش وحشی که هنوز از دل خاک بیرون می‌آید با همان ویژگی‌ها و لطافتی که در زمان پیدایش نخستین داشته است.»

حال نمایشگاه انفرادی آثارِ میرزا حمید، روز جمعه ۱۱ خردادماه در «پروژه‌های بیرون از دستان» به نمایش درآمد. این نمایشگاه تا جمعه ۲۵ خرداد ادامه خواهد داشت و بازدید از این آثار این هنرمند تا روز اختتامیه، فقط طی روزهای چهارشنبه تا جمعه ممکن است.

«پروژه‌های بیرون از دستان» در میدان آزادی، ابتدای بزرگراه لشگری، روبه‌روی پل فرودگاه، خیابان بیمه یکم (نیکخواه عشقی)، نبش نوزدهم، پلاک ۲/۲، کارخانه سابق یخچال‌سازی فروزان واقع شده است. 

انتهای پیام 

  • چهارشنبه/ ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ / ۱۱:۵۶
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 1403031610426
  • خبرنگار : 71614

برچسب‌ها