حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی رحمانی در گفتوگو با ایسنا، گفت: ولنگاری فکریِ نخستین سالهای پس از اخراج رضا شاه از ایران و چاپ مجموعه شبهاتی تحت عنوان «اصرار هزار ساله» توسط آخوند علیاکبر حکمیزاده در نشریه پرچم در سال ۱۳۲۲ در قالب پرسشهای ۱۳گانه که با نگاهی ساختارشکنانه و توهینآمیز اقدام به مسخره کردن و زیر سوال بردن احکام اسلام و دستورات الهی کرد موجب شد امام خمینی با نوشتن کتاب «کشفالاسرار» پاسخهای قاطع و مستدلی به شبهات حکمیزاده بدهد.
وی ادامه داد: مهمترین مسئلهای که امام در کتاب کشفالاسرار به آن پرداختند، رابطه دین و سیاست بود. ایشان در این کتاب رابطه دین و سیاست را جداییناپذیر دانستند. امام در ۳۳ سالگی و در زمانی که هیچ اثری از احکام اسلام در ساختار سیاسی نظام پهلوی نبود در کشفالاسرار نوشتند، اگر کسی میخواهد به استقلال، آزادی و نظام عدالتمحور برسد باید توجه داشته باشد که دین و سیاست عناصر تشکیل دهنده حرکت هستند. چرا؟ چون امام معتقد بودند دین که مبتنی بر توحید است، آزادی بشر را در درون خود دارد، به این معنا که هیچ فردی حق ندارد با وضع قانون یا به زور، رفتار و روابط انسان یا جامعه را از آزادی تهی کند.
عضو مجمع روحانیون مبارز تاکید کرد: به تعبیر امام خمینی (ره) «دین اسلام» اندیشه الهی و قانونی برای زندگی و سعادت دنیا و آخرت بشر است. اصل توحید، اصل آزادی نوع بشر را به ما گوشزد میکند و میآموزد. علاوه بر آن، این نکته را هم میآموزاند که انسان تنها و تنها باید در برابر خالق و آفریننده جهان هستی تسلیم و مطیع باشد و البته یک استثنا هم دارد و آن اطاعت از ولی خداست که مطیع دستورات الهی است.
رحمانی ادامه داد: اصول و احکام دین «انسان» را طوری میسازد که بر اعمال، رفتار و سرنوشت خویش حاکمیت پیدا میکند ، نتیجه منطقی اعتقاد به اصل توحید موجب آزادی و اختیار انسان و حاکمیت او بر سرنوشت خودش میشود. امام در تحلیلی دقیق بیان کردند استعمار وقتی پی به عمق این مفهوم برد، نقشه کشید تا انسان را به زنجیر بکشد از یک سو «دین» که یک محرک درونی است را کنار گذاشتند و به روابط شخصی و فردی بین بنده و خالق تنزل دادند و از سوی دیگر «سیاست» را که عامل مدیریت جامعه بود را دست گرفتند و استقلال، آزادی و عدالت را به اسارت کشیدند.
وی با بیان اینکه امام تنها راه دستیابی به استقلال و آزادی انسان را منوط به پیوند بین دین و سیاست میدانستند، گفت: مهمترین رکن اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) عبارت است از رابطه دین و سیاست. در نظام فکری امام خمینی «سیاست» به مفهوم تدبیر امور است که بخشی از زندگی دنیوی و اخروی انسان است. حاکمیت انسان بر سرنوشت خود بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در قالب «جمهوری اسلامی» تبلور یافت. این مسئله رکنی از ارکان اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) بود. در اندیشه امام خمینی دینِ توام با سیاست و نقش مردم در دستیابی به خواستههایشان در قالب «جمهوری اسلامی» متبلور شد. امام خمینی تاکید داشتند اگر «قانون» در جامعه حاکمیت نداشته باشد، هرج و مرج ایجاد میشود.
عضو مجمع روحانیون مبارز با یادآوری دیدار برخی چهرههای سیاسی با امام خمینی در نوفل لوشاتو، گفت: امام در دوران تبعید در نوفل لوشاتو از بزرگان احزاب سیاسی آن دوران که به دیدار ایشان در نوفل لوشاتو رفته بودند، پرسیدند: «به نظر شما جنبش ملت ایران علیه رژیم، معلول چیست؟» که آنان پاسخ دادند «معلول «نهضت اسلامی» به رهبری شما.» حتی مهندس بازرگان گفته بود که انقدر بین مردم آمادگی وجود دارد که دیدگاههای شما حتما در ایران رای میآورد. البته امام نپذیرفتند و گفتند که «اگر رفراندومی مشابه آنچه که در الجزایر و برخی کشورهای اسلامی اتفاق افتاد، در ایران هم بیفتد و به نفع رژیم تمام شود و موجب مهار مردم شود، آیا شما قدرت دارید بار دیگر مردم را به حرکت درآورید؟» که مهندس بازرگان و حاضران در آن دیدار به اتفاق پاسخ منفی دادند. امام در همان دیدار فرمودند «ما باید همین مبارزات را که امروز در همه اقشار ملت ایران به وجود آمده تا رسیدن به حکومت جمهوری اسلامی ادامه دهیم. حضور مردم میتواند تمام کننده باشد.»
رحمانی خاطرنشان کرد: با وجود حزب توده و سازمان مجاهدین خلق و سایر احزاب سیاسی اما این نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی بود که موجب اتحاد و وحدت همه جریانها و تودههای مردم شد. امام خمینی ساختارها و نهادهای جدید مدنی را طبق قانون اساسی به وجود آوردند. امام در برپایی و گسترش اندیشههای دینی، اجتماعی و سیاسی بسیار تاثیرگذار بودند. با زمینهای که انقلاب فرهنگی به وجود آورد تحولات بنیادینی در نظام آموزشی کشور به وجود آمد همچنین تعداد دانشجویان کشور نیز از نظر کمی رشد فوقالعادهای یافت. در حالی که تعداد دانشجویان در سال ۱۳۵۷ حدود ۶۰ هزار نفر بود این عدد در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به بیش از ۳ میلیون نفر افزایش یافت.
وی ادامه داد: با وجود همه تشتتهای مخالفان و دشمنان نظام، موفقیتهای بزرگی حادث شد. در دوره رهبری امام امت موفقیتهای بزرگی در همه زمینهها برای کشور حاصل شد.
عضو مجمع روحانیون مبارز در تشریح دلایل محقق نشدن کامل اندیشه و آرمانهای امام خمینی، گفت: با وجود همه کارشکنیهای نیروهای ضد انقلاب و ترور شخصیتهای موثر انقلاب اسلامی در سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث بعد از رحلت امام خمینی (ره) یاران انقلاب از خط اسلام که همان مسیر و چارچوب ترسیم شده توسط بنیانگذار جمهوری اسلامی بود، خارج نشدند و مشروعیت انقلاب اسلامی از سوی مردم بارها و بارها در انتخاباتهای ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و شوراهای شهر و روستا مورد تایید قرار گرفت.
رحمانی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در اندیشه نظامی امام هم حفظ ارتش و تقویت آن اهمیت زیادی داشت. این توجه با تاسیس بسیج مستضعفان و سپاه پاسداران در جهت تقویت نیروهای مسلح ایران، تکمیل شد. در ماه ششم هفتم بعد از پیروزی انقلاب، شاهد بودم مجاهدین خلق در میدان ۲۵ شهریور (هفت تیر) و چریکهای فدایی خلق در میدان فوزیه سابق، امام حسین (ع) میتینگ برگزار کردند و خواستار انحلال ارتش کلاسیک، اعدام فرماندهان ارتش و تاسیس ارتش خلقی شدند. امام در همان مقطع زمانی در جلسهای که با حضور سران این گروهکها برگزار شد از آنان پرسیدند: «اگر اکنون جنگ شود و به کشور شما حمله شود، شما میتوانید از کشور دفاع کنید؟» که همه آنها پاسخ دادند: «خیر». امام در ادامه گفتند: «پس چرا خواستار انحلال ارتشی هستید که با پول این ملت تاسیس شده است؟»
وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس مسوول بسیج کشور بودم و از نزدیک با خطرات و موانع پیشروی نظام برای نیل به آرمانها و اندیشه امام درگیر بودم. به جرات میگویم اگر جنگ تحمیلی بر ما تحمیل نمیشد و مزدوران داخلی با حمایت خارجیها آشوب و بلوا به پا نمیکردند و ادعا خودمختاری نداشتند، هیچ چیز مانع تحقق تام و تمام اندیشه و آرمانهای امام خمینی (ره) نبود و ارکان اصلی اندیشه امام که شامل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود، به صورت جامع و کامل با همه ملزوماتش عینیت یافته بود.
عضو مجمع روحانیون مبارز شهادت آیات عظام مطهری، بهشتی و باهنر و قرنی و رجایی و نمایندگان مجلس و دیوان عالی قضایی در حادثه انفجار حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخستوزیری را مورد اشاره قرار داد و افزود: اگر چه ترور این شخصیتهای بزرگ خدشهای به کلیت و اصل نظام وارد نکرد، اما در عین حال مانع تحقق کامل ارکان نظام جمهوری اسلامی به خصوص تحقق سه شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی شد. این سخن به معنای ناقص بودن انقلاب در شعارهای مذکور نیست، بلکه بعد از شهادت این عزیزان، انقلاب مسیرش را با سختی و مرارتهای بیشتری ادامه داد.
رحمانی ادامه داد: بعد از رحلت امام خمینی با وجود همه نقصها، کاستیها و خیانتهای ضد انقلاب و مزدوران داخلی آنان حضرت آیتالله خامنهای قطار انقلاب را در جهت تعالی و استقلال کشور رو به جلو پیش بردند و جمهوری اسلامی ایران با وجود از دست دادن بسیاری از فرزندان خدوم و مخلصش اکنون در نقطه آرامش و اتکای منطقه و جهان قرار دارد.
انتهای پیام