به گزارش ایسنا، محمد صفری در یادداشتی در سیاست روز نوشت: هشتمین رئیس جمهور در شب میلاد هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت در پناه حق جای گرفت. چه اتفاق مبارکی، چه تصادف خوشی، خادم امام رضا(ع) بود، چند سالی را در آن وادی خدمت کرد به خلق الله. رئیس جمهور که شد، آرام و قرار نداشت، از این شهر به آن شهر، از این روستا به آن روستا، از این سیل به آن زلزله؛ عبا را بالا میزد، در گل و لای سیل قدم میگذاشت و زلزله زدگان را دلداری میداد. درد محرومان داشت، محرومانی که حق به گردن همه دارند، تا آنجا که میتوانست و میشد، دستگیری میکرد.
آرام و قرارش در بیقراری بود، با همه ناملایمتیهایی که با او میشد، خم به ابرو نمیآورد، به کاری که میدانست درست است میپرداخت. روزی نبود که برنامهای نداشته باشد، بیکاری و پشت میز نشینی برای او سمی بود مهلک.
اما خوب، هر برنامه کاری ضریب خطر را بالا میبرد و سرانجام جان خود را فدای مردمی کرد که به آنها وعده داده بود تا زمانی که بر سر کار است دست از تلاش بر نمیدارد. تا زمانی که هست برای مردم میجنگد. کوتاه نیامد.
اما ایران را از خود محروم کرد، داشت تلاشهای او و یارانش نتیجه میداد، داشت به بار مینشست با وجودی که برخی او را باور نداشتند و زخم میزدند. «سید شهیدان اهل خدمت» پاکباز بود، دست پاک بود، خادم بود.
ایران از این مصیبتها زیاد به خود دیده است، خیلیها یادشان نمیآید چه بر سر ایران و مردم و انقلاب رفته است.
آنگاه که بهشتی را شهید کردند، امام(ره) گفت، او یک امت بود، مطهری را گرفتند، امام(ره) گفت پاره تن من بود، شهیدان رجایی و باهنر دو دلتمرد فدایی ملت را ترور کردند امام(ره) گفت؛«من در عین حال که شهادت این دو بزرگوار برای من بسیار مشکل است، در عین حال، می دانم که آنها به رفیق اعلی متصل شده اند و برای آنها آرامش هست و این طور گرفتاریهایی که الآن برای ما هست، دیگر برای آنها نیست و آنها رسیدند به مطلوب خودشان.»
اینبار ابراهیم، قربانی شد! پیر فرزانه ما گفت؛ «رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثهی تلخ، ملت ایران، خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد.»
شهادت سید ابراهیم، به گونه شهادت شهید بهشتی، رجایی و باهنر بود، آنها تشنه خدمت بودند و سید شهیدان اهل خدمت نیز چنین بود.
داغ بر دل گذاشت، راهی شدن او و وصال حق تعالی، داغی است که بر دلها زد، هر چند برخی و بعضی بیاخلاقی کردند و بی وجدانی. پای بر روی انسانیت گذاشتند و خوی حیوانی خود را به نمایش گذاشتند.
سید، گوی سبقت ربود، شهادت برای مردان خدا است، هم ابراهیم، هم امیر، هم آل هاشم و هم دیگر همراهان عزیز او. بوسه حاج قاسم بر پیشانی سید محرومان، بشارتی بود بر راهی شدن.
«چه میدانند خوبان قیمت دلهای مشتاقان
به کف جنسی که مفت آمد نباشد قدر چندانش»
انتهای پیام