بر اساس نظریات اسلام و با تاکید بر اندیشه رضوی، مبانی نظری اقتصاد در سه حوزه معرفت شناختی، هستیشناختی و انسانشناختی قابل بررسی است که در ذیل به شرح آن پرداختیم.
معرفتشناختی
جان مایه اقتصاد جهادی، از مبانی معرفتی آن سرچشمه گرفته است که عامل محرک آن نیز محسوب میشوند و در پیشرفت و توسعه مطلوب و یا نامطلوب آن نقش اساسی دارند. این مبانی شامل باور به خالق یگانه، باور به مالکیت الهی و عقیده به روز رستاخیز است.
هستیشناختی
بر اساس این مبانی، اقتصاد اسلامی بر پایه نظریه فقر ذاتی همه موجودات جهان قرار دارد و امام رضا (ع) در تبیین فقر ذاتی به زیبایی، انگشت روی یکی از نمودهای قدرت و بینیازی میگذارد و آن چیزی جز مالکیت نیست. به تعبیر امام (ع)، انسان مالک دستاوردهای خـویش نیز نیست، بلکه آنچه بدست میآورد عاریت و غنیمت است. بر این مبنا، انسان، توجه به غنای ذاتی و وجودی خدای تبارک و تعالی و فقر ذاتی خویش مینماید و این باور تبیینکننده جهت و سمت و سوی فعالیتهای اقتصادی او خواهد بود. در واقع جهاد اقتصادی، تلاش فقیری مجاهدگونه به سوی پروردگار غنی بالذات است.
انسانشناختی
نظام اقتصادی اسلام، انسان را محور اقتصاد و نه منابع، تولید و سرمایه قرار میدهد. به عبارت دیگر، در اقتصاد اسلامی، برخلاف دیگر مکاتب اقتصادی، انسان ابزار تولید نیسـت، بلکـه مهمترین مسئله در اقتصاد اسلامی، مدیریت نیاز انسان در مـدیریت منـابع اسـت. اندیشـه اقتصـاد رضوی نیز برپایه همین دیدگاه قرار گرفته و انسان را معیار و محور اصلی حوزه اقتصاد قرار داده است. در اصل، اصول مکتب اقتصاد رضوی دربرگیرنده باورهایی است که پذیرش عمیق آنها، عملکرد این مکتب را تحتالشعاع قرار داده است.
آزادی اقتصادی
یکی از اصول مکتب اقتصاد رضوی، آزادی اقتصادی است، البته اسلام آزادی بیقید و شرط اقتصـاد سرمایهداری را نپذیرفته است، بلکه در چارچوب ارزشهای دینی و اخلاقی به مـردم آزادی مـیدهـد؛ به این گونه که مال از راه صحیح به دست آید و در راه صحیح نیز خرج شود. بر اساس توصیههـای اقتصـادی امـام رضا (ع)، خرج مال در راه معصیت و غیر صحیح، مذمت شده است بنابراین مال بایـد در راه درست و الهی خرج شود. بر اساس دیدگاه این مکتب، زمانی که هرکس بیهیچ نظارتی، به کارهای ممنـوع و دلخـواه خـود بپردازد، همگی مردم به فساد و تباهی دچار میشوند، بنابراین، انسان باید در اعمـال و کـردار شخصـی و اجتماعی خود قانونی عمل کند تا حقوق و آزادی جامعه سلب نگردد.
حق مالکیت
مکتب اقتصاد رضوی، مالکیت فردی را میپذیرد و مال مردم را محترم میداند و برای حفظ آن، قوانین و حقوقی ایجاد کرده است البته در عین حال، معتقد است که همه چیز از آن خداست و اوست که میدهد و میستاند.
میانهروی
اعتدال و میانهروی از اصولی است که در اسلام و مکتب اقتصاد رضوی بسیار به آن توجه شده و قلمرو وسیع آن، ابعاد فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسـی و عقیـدتی را از جزئـیتـرین تـا مهـمتـرین موضوعات در برمیگیرد. بر اساس سیره امام رضا (ع)، تمام ابعاد زندگی انسان قابـل توجـه اسـت و انسانها از تک بعدی زیستن نهی شدهاند. امام رضا (ع) بر اینکه احکام الهی بـر پایـه مصـالح و مفاسـد معیشتی و نیازهای حقیقی انسان در ابعاد مادی و معنوی قرار دارند، به میانهروی در تمـام ابعاد زنـدگی بـه ویژه در مصرف توصیه فرمودند و الگوی صحیح مصرف را با اعتـدال میسـر میدانـند.
عدالت اجتماعی
اصل عدالت اجتماعی که در واقع، برگرفته از آیات قرآن است، در مکتب اقتصاد رضوی، بسیار مورد تاکید قـرار گرفته و موجبات پایداری اقتصادی به شمار رفته است همچنین دادگری و نیکوکـاری، عامـل پایـداری نعمتها بیان شده است. منشور اقتصادی اسلام میگوید: سیر گردش ثروت، باید انسانی باشد و هر کـس دیگـران را در زنـدگی خویش شریک سازد و برادرانه با آنان رفتار کند و دیگران از هر آنچه او دارد، بهرهمند گردند.
نفی تکاثر و استئثار
یکی از اصول اقتصاد رضوی، نفی تکاثر و استئثار(خصوصی کردن امـوال عمـومی) و انحصـارطلبی است. امام رضا (ع)، گردش ثروت در دست اقلیت را از اصول انحراف حکومـتهـای بیدادگر میدانند ایشان در این مورد میفرمایند: ثروت انباشته نمیگردد، مگر اینکه یکی از پنج خصلت، بخیل بودن، آرزوی طول و دراز داشتن، حریص بر دنیا بودن، قطع صله رحم کردن، آخرت را فدای دنیا کردن وجود داشته باشد. همچنین فرمودند: منحصر کردن نعمتها به گروهی خاص، خـلاف سـنت الهـی و قـانون عـام خداوند است.
نفی اکتناز
کنز در لغت به معنای انباشتن مال روی هم و محفوظ داشتن آن است و مفهوم اقتصادی آن، مالی است که نگهداری شود و در راه تولید و یا مصرف مناسب به کار گرفته نشود. اسلام به شدت این عمل را نکوهش کرده و مستوجب عذاب الهی دانسته است و راه جلوگیری از آن را تولید و رشد اقتصادی و توزیع ثروت میداند. در همین راستا، بنابر منشور اقتصادی امام رضا (ع)، مردم به کنز و جمع اموال نزد اشـخاص نیاز ندارند. اموال انباشته شده(کنز)، مایه فساد و طغیان و ظلم و موجب هلاکت فرد و جامعه است.
در اقتصاد رضوی، انسان را به دلیل کرامـت والای انسـانی، بـا ارزشهـای مـادی نمیسنجد و اجازه نمیدهد آزادی انسان با امور مادی معاوضه گردد و به جرم گرسنگی، خدشهدار شود. در این اندیشه، حتی مذهب و آیین و عقیده و افکار انسان ملاک نیست، بلکه این انسـانیت اوسـت کـه محور توجه است.
بر این اساس، در انگاره قرآن و تعالیم رضوی، انسان به دلیل فقر وجودیاش خود را تسلیم محـض در برابر خداوند متعال میبیند. از این رو، خود را مجاز به هرگونه فعالیتی نمیبیند مگر اینکه در چهـارچوب مقررات و قوانین الهی باشد. بنابراین، با توجه به موارد ذکرشده مبنی بر ارزش و کرامت و فقر وجودی انسان، در چنین انگارهای، جهاد اقتصادی معنا و مفهوم مییابد؛ چراکه کار اقتصادی برای انسان دیندار عبادت و تلاش در راه آن همچون جهاد در راه خداست و بستری برای تعالی و کرامت و شرافت انسانی محسوب میشود.
انتهای پیام