نقش امام رضا (ع) در تمدن اسلامی

امام رضا (ع) برخلاف میل خود و بدون علاقه به دستور مامون عباسی، به خراسان و مرو آورده شدند و در این شهر سکنی گزیدند. حضور این امام بزرگوار(ع) در شرقی‌ترین نقاط جهان اسلام باعث شد که مردم این نواحی آشنایی بیشتری با خاندان رسول خدا (ص) پیدا کنند.

ایشان بعد از ورود به مرو، در هیچ یک از امور خلافت و قضاوت دخالت نکردند ولی به فعالیت گسترده علمی ‌و فرهنگی ازجمله تشکیل جلسات درس در مسجد مرو و در خانه خود و مناظرات گوناگون پرداختند که با حضور شاگردان و پیروان سایر ادیان برگزار می‌شد.

این مناظرات و جلسات علمی، فصلی جدید در توسعه علم و فرهنگ اسلامی در خراسان ایجاد کرد و جریان علمی وسیع در خراسان را به وجود آورد که پس از شهادت آن حضرت (ع) ادامه یافت و این منطقه به‌عنوان پایگاه بزرگ علوم اسلامی تبدیل شد و مدارس زیادی در آن تاسیس گردید.

نقش امام رضا(ع) در تمدن‌سازی و مبارزه با اندیشه‌های انحرافی

حضور امام رضا (ع) در ایران بر موضوع تمدن‌سازی تأثیر گذاشته است. امام رضا(ع) با پرورش نخبگان علمی و تبلیغ اعتقاد و باورهای شیعی از یک سو و نقد رویکردهای انحرافی با استفاده از قالب‌های مناظره و گفت‌وگو با اندیشمندان این اندیشه‌های انحرافی از سوی دیگر به مبارزه‌ای فرهنگی و عمیق با جریان‌های انحرافی برخاستند.

دوره امامت امام رضا(ع) را از لحاظ سیاسی می‌توان آغازگر دوره تساهل مواجهه حاکمیت با مخالفان دانست یا به تعبیری می‌توان آن را دوره تغییر رویه حاکمیت از مبارزه سخت به مبارزه فرهنگی نامید. امام رضا(ع) را می‌توان جزو پیشگامان جهاد تبیین معرفی کرد، زیرا تلاش‌ها و مجاهدت‌های علمی ایشان در این مسیر به حفظ آموزه‌های دینی از دستبرد بدعت‌گذاران و گروه‌های انحرافی کمک بسیاری کرد، افزون بر اینکه با تبیین صحیح مسائل به اجتماعی شدن افرادی کمک کرد که به نوعی تحت‌تأثیر اندیشه‌های باطل قرار گرفته بودند؛ این سیره می‌تواند در زمان ما به جهت شباهت آن با زمان و زمینه زندگی امام رضا(ع) مورد استفاده و عمل قرار گیرد و امروز نیز جامعه کنونی ما در عرصه‌های مختلف نیازمند تبیین است.

امروز تبیین آموزه‌های دینی به‌عنوان جهاد مهم در عرصه ملی و جهانی، باید مورد توجه قرار گیرد، تبیین درست دستاوردهای اسلام و نیز انقلاب اسلامی که داعیه تمدن‌سازی دارد، به حرکت انقلاب اسلامی به‌سوی افق‌های تمدن‌ساز، کمک شایانی خواهد کرد و به هر میزان که روشنگری صورت گیرد و افق‌های پیش‌رو روشن‌تر باشد، گروه‌های انحرافی و بدعت‌گذاران و مخالفان دین کمتر فرصت بروز و گسترش خواهند یافت.

تأثیرگذاری امام رضا(ع) در تمدن‌سازی

امام رضا(ع)، عالم آل محمد است، بنابراین ایشان در ساحت علم‌آموزی و کسب دانش و گذر از مرزهای علمی می‌تواند الگو باشد، همچنین ایشان مظهر اسم رضای الهی و راضی به اراده و مشیت و خواست الهی و صبوری در مسیر سختی‌ها و اعتماد به حکمت الهی است و جامعه ما در این صفت نیز می‌تواند از امام رضا(ع) الگوبرداری کند یعنی در عین تلاش برای زندگی، تکیه و توکل بر خدا، به خدا اعتماد کرده و راضی به رضایت او باشد.

تمدن‌سازی معنای گسترش یک آموزه و فرهنگ خاص را دارد که ظرفیت تأثیرگذاری در همه ساحت‌های انسانی را در زمانی فراتر از زمانی که در آن تمدن تولید می‌شود داشته باشد، به عبارتی تمدن، آن فرهنگ گسترش‌یافته‌ای است که محدودیت‌های مکانی و زمانی را در نوردیده و در افقی فراتر از زمان و مکان تولد خود به ساحت‌های مختلف زندگی رنگ بدهد، بسیاری از فرهنگ‌ها در جوامع بشری آمدند و پس از گذران عمر، یا افول کردند و توانایی بازتولید خویش را در امتداد تاریخ نداشتند و یا در منطقه‌ای محدود مورد عمل قرار گرفتند.

ورود امام رضا(ع) به ایران در زمینه‌های گوناگونی بر موضوع تمدن‌سازی تأثیر گذاشته است، نخست اینکه تمدن‌سازی به تولید فکر، فرهنگ و گسترش آن و مبارزه با موانع توسعه فرهنگ ناب نیاز دارد و امام رضا(ع) با ورود به ایران این فرصت را یافت تا به بحث‌های علمی پرداخته و از خلال مجادلات علمی نیز فرهنگ ناب شیعی را به جامعه اسلامی معرفی کند و به مبارزه با موانع گسترش فرهنگ ناب و تمدن‌ساز پرداخت، یعنی هم مقتضی تمدن را ایجاد کرد و هم موانع آن را از بین برد.

راهبرد دیگر امام در این مسیر تربیت شاگردان و اندیشمندانی بود که به‌مثابه رسانه عمل کرده و عناصر فرهنگ ناب و تمدن را به اقصی نقاط جامعه اسلامی برده و به اشاعه و گسترش آن کمک کردند و از این طریق در تحقق یکی از عناصر مهم تمدن‌سازی یعنی فرامکانی بودن فرهنگ تأثیر بسیاری داشتند.

شکل‌گیری تمدن اسلامی با چه فراز و فرودهایی در تاریخ روبه رو شد؟

ظهور و انحطاط تمدن اسلامی از حوادث بزرگ تاریخ است. اسلام طی پنج قرن از سال ۸۱ تا ۵۹۷ هجری قمری از لحاظ نیرو، نظم، بسط قلمرو حکومت، اخلاق و رفتار، سطح زندگانی، وضع قوانین منصفانه انسانی، ادبیات، دانشوری، علم، طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بود. متاسفانه تمدن اسلامی علیرغم رشد و پیشرفت علمی و فنی اعجاب‌انگیز در ادامه راه در سطح علمی و فنی خود باقی ماند و دچار سکون و انحطاط شد.

خرده فرهنگ‌های وارداتی، چه تأثیری در وضعیت تمدن نوپای اسلامی داشت؟

خُرده فرهنگ در دانشِ مردم‌شناسی به ارزش‌ها و هنجارهای متفاوت با ارزش‌ها و هنجارهای گروه اکثریت که یک گروه درون جامعه‌ای بزرگتر است، گفته می‌شود. خرده‌فرهنگ‌ها قابل شناسایی و تغییر هستند و بیشتر به ارزش‌های گروهِ اقلیت گفته می‌شوند. به عبارت دیگر، گروهی از مردم که در دل یک فرهنگ بزرگتر قرار دارند اما ارزش‌ها و هنجارهایشان با فرهنگ مادر متفاوت است را خرده‌فرهنگ می‌نامیم.

ترویج فرهنگ رضوی می‌تواند جامعه ما را در برابر هجمه‌های گسترده غرب مصون نگه دارد و نهادهای دینی و فرهنگی باید از تمام ظرفیت‌های موجود برای جهانی‌سازی این فرهنگ غنی بهره گیرند. انسان مسلمان همواره باید تلاش کند تا سبک زندگی خود را بر مبنای بهره‌گیری از سیره نورانی ائمه اطهار (ع) قرار دهد که می‌تواند ضامن سعادت انسان بوده و جامعه مسلمانان را نجات خواهد داد.

سیر تمدنی شیعه، علاوه بر پیوستگی، تکاملی نیز هست، نه به آن معنا که همیشه و در هر نقطه‌ای، از نقطه‌ی قبل جلوتر باشد. بلکه در مجموع، این سیر به سمت تعالی است. تمدن نخستین اسلامی، به صورت اجمالی، در عصر نبوی شکل گرفته است. طرح تمدنی حضرت رضا (ع)، متناسب با زمانه و زمینه‌ خود، اجمالِ ابتدایی را تفصیل می‌دهد و البته تا حدّ نهایی و رسیدن به تفصیل جدّی‌تر، خود هنوز اجمالی به نظر می‌رسد. مفهوم مترقّی انتظار که در فرامتن تاریخ شیعه مطرح بوده و هست، اشاره به همین حرکت دائمی و بی‌پایان اجمال به تفصیل شیعه دارد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۲۳:۳۹
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1403023022458
  • خبرنگار : 50105