به گزارش ایسنا، محمدلسانی؛ کارشناس رسانه در یادداشتی در همشهری نوشت: این موضوع بهعنوان ابزار فشار در مسیر هموارسازی مقاصد و اهداف مسبوق به سابقه است، اما در عصر مجازی این اقدام تسهیل شده است. اختفای هویت، ثبت چند حساب کاربری توسط افراد، اجرای اهداف به وسیله رباتهای مجازی و هوش مصنوعی بدون دخالت عامل انسانی و... عوامل را کمهزینهتر و پرفایدهتر کرده است. کسانی که از سواد رسانه یا سایبرژورنالی و جنگ روانی در بستر رسانه آگاهی ندارند، در تله شناختی قرار میگیرند. این افراد، اکانتهای کنشگر در راستای ترولینگ را مردم تصور میکنند. دشمنان ما در مورد وقایع سال۱۴۰۱ و مشخصا از سال۲۰۱۲ به بعد این موضوع را در ۲۰کشور جهان به شکل متمرکز پیگیری کردند که به آن مردمنمایی میگویند؛ یعنی یک اقدام هدفمند به شکل گروهی و سازمانیافتهشده در پوشش «مردم» برای اِعمال فشار یا کمپینسازی صورت میگیرد.
این موضوع و روند چیزی است که برای هدایتکنندگان آن موفقیتآمیز بوده است. بهعبارتی، این اقدام و راهکار ۲ وجه دارد: عامل و سوژه. از طرفی عامل، خود را موفق در روند فشار و ایجاد جریان میداند و از آنسو سوژه هم در برابر آن هجمهها دچار تضعیف اراده شده و از موضع خود کوتاه آمده است. لذا سرکوب مجازی در قبال سلبریتیها و شخصیتهای شناختهشده برای کسانی که این پروژه را پیگیری میکنند، دارای فایده و مزیت بوده است؛ چراکه چهرهها معمولا به شکل سود و زیان محاسبه میکنند و معمولا فاقد کنش گفتمانی هستند.
در طرف مقابل، ضدانقلاب که شامل سلطنتطلب، منافق و... میشود، شاهد کارخانه ساخت ترول هستیم که حتی برخی از بدنه مردمی منتقد را با خود همراه میسازد. در برابر این اقدام ما یک سپر مردمی نیازمندیم که افراد، کنشگری گفتمانی داشته باشند و در برابر لایه سخت آن باید طبیعتا یک مواجهه ساختاری داشته باشیم. ما از گروههای متشکل مجازی در داخل کشور برخورداریم؛ گروههایی که در برابر اقدامات سایبری طرف مقابل به دفاع از گفتمان عقیدتی و سیاسی میپردازند. ضمن اینکه باید نقاط ضعف طرف مقابل را هم شناسایی کنیم و دست به اقدامات پیشدستانه بزنیم.
انتهای پیام