حمید عابدیها به مناسبت ۲۸ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم عمر خیام در گفتوگو با ایسنا با اشاره به این موضوع که خیام اندیشمند، حکیم، ریاضیدان، صاحب نظر در علم نجوم و نیز از شاعران بنام ایرانی در قرون ششم و هفتم بوده است، اظهار کرد: اینکه خیام را به عنوان شاعر بشناسیم در حق او ظلم شده است چرا که او در درجه اول صاحب حکمت و به خصوص یک فیلسوف و متکلم اسلامی است، در درجه دوم او ریاضیدان است و پس از اینها باید او را شاعر دید.
وی بیان کرد: اینکه غربیها خیام را یک شاعر و به خصوص یک شاعر شادزی و خوش باش معرفی کردهاند و این روحیه را تاباندهاند که او شادی را ارجح بر همه احوالات دانسته و ما نیز به عنوان هموطنان خیام تحت تأثیر این دیدگاه غالب قرار گرفتهایم و فکر میکنیم خیام یک شاعر خوش باشی با مضامین «تارک دنیا بودن» و «آن را به خوشی گذراندن» است، گر چه این مفاهیم در اشعار او دیده میشود اما نه با آن برداشتی که کسانی مانند فیتس جرالد، اولین مصحح و مترجم رباعیات خیام به انگلیسی میگویند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: خیام از جمله متفکران و فیلسوفان تاریخ تفکر ایرانی و اسلامی است افراد مختلفی به بزرگی او شهادت دادهاند از جمله آنکه علامه رفیعی قزوینی حکیم عمر خیام را بزرگترین متفکر ایرانی میداند.
وی با توضیح این موضوع که بخشی از تفکرات خیام در اشعار او حلول کرده است، گفت: بسیار رباعیاتی در زمان ما به نام خیام منتشر میشود که هرگز ارتباطی با خیام ندارد و این الحاقات گاهی به بزرگی خود خیام مرتبط میشود، پیش آمده فرد ناشناسی رباعی سروده و این رباعی گل کرده است و فرد برای اینکه باعی ادامهدار بماند آن را به خیام منتسب کرده است و در دورهای که چاپ و نشر به سبک و سیاق امروز نبوده به رباعیات او وارد میشده و در انتشار در نسخ بعدی در کتاب باقی میمانده است.
عابدیها خاطرنشان کرد: نکته بعد اینکه هر رباعی که بدون شناسنامه بوده و مفهوم عمیقی داشته، از این باب که خیام به رباعی سرودن مشهور بوده آن را به خیام منتسب میکردهاند، اندیشمندان و صاحبان فن تنها ۳۰ رباعی را به طور قطع منتسب به خیام میدانند و پژوهشگران دیگر حدود ۷۰ رباعی را به او نسبت میدهند.
وی ادامه داد: همان ۳۰ تا۷۰ رباعی چند مضمون اصلی دارد که اینها نشان میدهد رباعی از خیام هست یا نیست؛ رباعیات او در پی جستار حکمت زندگی هستند به این معنا که میخواهند بدانند از کجا آمدهاند، در کجا است و به کجا خواهند رفت؟ یکی از مایههای اصلی رباعیات خیام پاسخ به این حدیث از امیرالمؤمنین (ع) است که فرمودهاند: (رحم الله امراء علم من این وفی این والی این) رحمت خدا بر بندهای که بداند از کجا آمده و در کجا هست و به کجا میرود. خیام در اشعار خود به این مضمون و حیرتی که از آن دارد اشاره میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور بیان کرد: مضمون مشهور دیگر خیام این است که انسان باید از زندگی دنیا از گذشته حسرت بار و آینده هراسآمیز بپرهیزد و در آن قرار بگیرد تا بتواند آینده بهتری را برای خود رقم بزند و به تعبیری دم غنیمت شمری داشته باشد.
وی با اشاره به رباعی «این قافله عمر عجب میگذرد/ دریاب دمی که با طرب میگذرد/ ساقی غم فردای حریفان چه خوری/ پیش آر پیاله را که شب میگذرد» گفت: این ابیات اشاره به معنای دم غنیمت شمردن است نه خوش باشی، زبان زبان تغزلی و بیان بیان مغازله است، از پیاله و شراب یاد شده اگر نه مقصود خیام هرگز این نیست که خوش بگذران و بیخیال فردا باش بلکه در این رباعی هم متوجه بیان امیرالمؤمنین (ع) است که فرموده اند «گذشته روز تو رفته است و آیندهاش محل تردید است و زمان حال مغتنم است.» آنی که داریم را باید با کیفیت بگذرانیم.
عابدیها در پایان اظهار کرد: مضمون دیگری که خیام بر آن تکیه دارد این است که میگوید دنیا ناپایدار است و اگر میخواهی سرمایهگذاری کنی آخرتی هم هست، هیچ قدرتی در عالم ماده بقا ندارد چون ماده بقایی ندارد و این تفکر متافیزیکی و میل به معاد خیام است که حیات اصلی را حیات اخروی بشر میداند و برای حیات دنیوی وقعی قائل نیست و میگوید: « آن قصر که با چرخ همی زد پهلو/ بر درگه آن شهان نهادندی رو / دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای/ بنشسته همی گفت که کوکوکوکو» لذا توجه به دنیا در دیدگاه او به این علت است که دنیا مزرعه آخرت است و باید برای زندگی اخروی آماده شد.
انتهای پیام