اسرائیل؛ ۷۶ سال پس از «نکبت»

۷۶ سال پیش در چنین روزی موجودیت کشوری جعلی به نام «اسرائیل» از سمت حزب یهودی صهیون و به پشتوانه قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل اعلام شد؛ روزی که از سمت فلسطینی‌ها «روز نکبت» نام گرفت.

در سال ۱۹۱۶ و پس از اینکه حکومت عثمانی فروپاشید و فلسطین به بریتانیا رسید، قیمومیت این کشور بر فلسطین آغاز شد و این آغاز راهی بود که ۳۲ سال بعد به اشغال سرزمین فلسطین و تشکیل جلی اسرائیل انجامید تا رویای دیرینه یهود برای داشتن سرزمینی مستقل و ایجاد ملتی واحد به تحقق بپیوندد. 

در سال ۱۹۴۷ و پس از ۳۱ سال تنش خونین که یک طرف آن انگلیس و یهودیان حزب صهیون قرار داشتند و در طرف دیگر مردم فلسطین و دیگر کشورهای عربی، سازمان ملل به پیشنهاد انگلیس با صدور قطعنامه‌ای اقدام به تقسیم کشور فلسطین کرد، به گونه‌ای که ۵۵ درصد اراضی این سرزمین به یهودیان رسید و مقرر شد بیت‌المقدس نیز زیر نظر سازمان ملل اداره شود.

این طرح اما با واکنش منفی اعراب و مردم فلسطین مواجه شد و فلسطینیان نمی‌توانستند بپذیرند که باید بیش از نیمی از سرزمین خود را تقدیم به جمعیتی یهودی کنند. ضمن اینکه اساسا قطعنامه ۱۸۱ کاملا به نفع یهودیان نوشته شده بود، زیرا در حالی این قطعنامه ۵۵ درصد اراضی فلسطین را متعلق به یهودیان می‌دانست که در آن زمان جمعیت فلسطینیان دو برابر یهودیان ساکن در فلسطین بود و به علاوه بخش بیشتر اراضی این سرزمین در تملک فلسطینی‌ها قرار داشت.

در کنار عدم پذیرش قطعنامه ۱۸۱ از سمت اعراب، یهودیان نیز اگرچه از صدور این قطعنامه خرسند بودند، اما حتی ۵۵ درصد از اراضی فلسطین را هم کافی نمی‌دانستند و رویای اشغال کامل این سرزمین و تبدیل آن به کشوری تماما یهودی را در سر می‌پروراندند و بر همین اساس به حملات خود علیه مردم فلسطین و کشتار هر چه بیشتر آنان ادامه دادند. 

نهایتا در ۱۴ می ۱۹۴۸ و یک روز پیش از پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین و خروج انگلیسی‌ها از این سرزمین، یهودیان رسما تشکیل کشور اسرائیل را اعلام کردند. بن گوریون، عضو ارشد حزب صهیون، نخست‌وزیری اسرائیل را بر عهده گرفت و آمریکا، شوروی و بریتانیا نخستین کشورهایی شدند که موجودیت این کشور جعلی تازه‌تاسیس را به رسمیت شناختند. 

اکنون پس از ۷۶ سال از تشکیل اسرائیل، عملا سرزمینی برای فلسطینیان باقی نمانده است. سیری‌ناپذیری اسرائیلی‌ها و روحیه غارتگری صهیونیست‌ها کار را به جایی رساند که از سال ۱۹۶۷ تا کنون کل کشور فلسطین تبدیل شده است به ۲ منطقه کرانه باختری و نوار غزه که روی هم رفته مساحتی در حدود ۶ هزار و ۲۲۰ کیلومترمربع دارند و این در حالی است که تندروهای صهیونیست حتی به همین اندک‌سرزمین باقی مانده در دست فلسطینی‌ها هم چشم طمع دارند و با به راه انداختن جنگی که بیش از هفت ماه از آن می‌گذرد، سعی در کوچاندن مردم نوار غزه از سرزمین خود و الحاق این باریکه به دیگر اراضی اشغالی دارند. 

روند گسترش اسرائیل و تحدید فلسطین

صهیونیست‌ها در حالی تشکیل اسرائیل بر اساس قطعنامه سازمان ملل را حق خود می‌دانند که در تمام این‌سال‌ها هیچ گاه به اجرای دیگر قطعنامه‌هایی که خواستار پایان دادن به شهرک‌سازی‌ها در فلسطین یا توقف حملات وحشیانه به غزه می‌شد، تن ندادند. 

در ۷۶امین سالروز تشکیل اسرائیل، ماشین جنگی رژیم صهیونیستی پس از ۲۲۰ روز جنگ در غزه، همچنان روشن است و بی‌وقفه آدم می‌کشد. افکار عمومی جهان و ملت‌های مختلف در حالی با بلندترین فریادها جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم می‌کنند که تنها عملی که از سمت سازمان‌ ملل و عمده کشورهای جهان در قبال این جنایات انجام می‌شود، انفعال و بی‌عملی است. 

اسرائیل؛ دچار نفرین دهه هشتم

علی عبدی، تحلیلگر مسائل فلسطین در گفت‌وگو با ایسنا به تشریح وضعیت این روزهای اسرائیل پرداخت و اظهار کرد: پیش از آغاز طوفان‌الاقصی شاهد یک بحران سیاسی فراگیر در داخل رژیم صهیونیستی بودیم، به گونه‌ای که اسحاق هرتزوگ، رئیس‌ رژیم صهیونیستی از آن به عنوان بزرگترین بحران سیاسی تاریخ اسرائیل یاد کرد. در همین دوره بود که یک انگاره فراگیر تحت عنوان "نفرین دهه هشتم" بین نخبگان رژیم صهیونیستی شکل گرفت. در طول تاریخ و تا پیش از تاسیس اسرائیل، ما شاهد شکل‌گیری ۲ دولت یهودی در فلسطین بودیم؛ یکی دولتی که توسط داوود و سلیمان پایه‌گذاری شد و دوم دولتی که پیش از ظهور عیسی بن مریم در فلسطین ایجاد شده بود. هر دوی این دولت‌های پیش از ورود به دهه هشتم عمر خود از بین رفتند. لذا این انگاره در بین صهیونیست‌ها مطرح شد که آیا اساسا دولت‌های یهودی به نفرین دهه هشتم مبتلا هستند و اسرائیل هم تا پیش ورود به دهه هشتم عمر خود از بین می‌رود و بحث‌های جدی شکل گرفت مبنی بر اینکه با روند فعلی، ممکن است اسرائیل به سرنوشت دو دولت قبلی یهود دچار شود. 

وی با بیان اینکه این بحث تا زمان طوفان‌الاقصی ادامه داشت، افزود: ظاهر این عملیات حمله حماس به اسرائیل بود که منجر به کاهش اختلافات داخلی در اسرائیل و ایجاد وحدت بین سران رژیم علیه حماس می‌شود. اگرچه در ابتدا این اتفاق افتاد، اما حدودا سه ماه پس از آغاز طوفان‌الاقصی، دوباره اختلافات و درگیری‌های داخلی اسرائیل آغاز شد و امروز شرایط اسرائیل به مراتب از روز پیش از هفتم اکتبر وخیم‌تر است، زیرا علاوه بر اینکه بحران سیاسی رژیم افزایش یافته، دچار یک بحران عمیق نظامی و امنیتی هم شده است. حالا پس از هفت ماه و به‌رغم تمام ادعاها و شعارهای اسرائیل مبنی بر نابودی حماس، رژیم همچنان درگیر جنگی گسترده با حماس است و اکنون درگیری اصلی نه در رفح، بلکه جبالیا واقع در شمال غزه است. یعنی تمام ادعاهای اسرائیل مبنی بر نابودی حماس در شمال و مرکز غزه، دروغ بود. 

این تحلیلگر مسائل فلسطین ادامه داد: در این شرایط که اسرائیل همزمان درگیر ۲ بحران است، نتانیاهو به عنوان نخست‌وزیر رژیم صهوینیستی نیز حاضر است همه چیز را فدای منافع شخصی خود کند. این پیچیدگی شرایط عملا وضعیتی را رقم زده که هیچ کورسوی امیدی برای نجات اسرائیل از این وضعیت فلاکت‌بار وجود ندارد. لذا اکنون شرایط برای وقوع یک تحول بنیادین نه‌تنها در اراضی اشغالی که در کل منطقه فراهم است. البته این نباید ما را دچار ساده‌انگاری کند و باعث شود تصور کنیم کار تمام شده و عن‌قریب اسرائیل نابود می‌شود، زیرا قطعا غرب چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. 

غزه

عبدی با بیان اینکه امروز اسرائیل در شرایطی قرار دارد که در تمام این ۷۶ سال حتی وضعیتی نزدیک به آن را تجربه نکرده بود، گفت: اکنون تحقق هر تحولی منوط به این است که در قدم اول، آتش‌بس ایجاد و تثبیت شود تا پس از آن ببینیم شکست اسرائیل چه پیامدهایی در اراضی اشغالی به جای گذاشته است. تا زمانی که مشخص نشود این شکست دقیقا چه آثاری در داخل اسرائیل داشته، پیش‌بینی آینده سخت است. لذا ابتدا باید آتش‌بس برقرار شود تا اسرائیلی‌ها در درون خود فرصت تسویه حساب اولیه را پیدا کنند و بعد با توجه به ساختار باقی‌مانده از اسرائیل، آینده آن را پیش‌بینی کنیم. البته رخ دادن تحول در این زمینه کوتاه‌مدت نیست و انتظار می‌رود حدودا ۳ الی ۴ سال زمان ببرد و ممکن است حتی منجر به تغییرات بسیار جدی در ساختار اسرائیل شود. 

وی با اشاره به بحران‌های اسرائیل در بعد سیاست خارجی از جمله اعتراضات شدید افکار عمومی جهان، اقدام ترکیه به قطع رابطه اقتصادی با رژیم و... بیان کرد: مجموع این عوامل داخلی و خارجی اسرائیل را وادار به پذیرش آتش‌بس خواهد کرد. اکنون تنها تلاش اسرائیل این است که تا پیش از رسیدن به نقطه پذیرش آتش‌بس، تا حد توان رنج و آسیب بیشتری به غزه و مردم آن وارد کند. اما در نهایت با فشاری که از داخل بر دولت نتانیاهو وارد می‌شود و خصوصا بحث اسرای اسرائیلی که به پاشنه آشیل رژیم تبدیل شده، آتش‌بس محقق خواهد شد. اکنون نتانیاهو فهمیده که با فشار بر حماس نمی‌تواند اسرای خود را آزاد کند و خودشان هم اعلام می‌کنند این راهبرد برای آزادسازی اسرا بی‌فایده است و تنها راهی که به آزادی آنان  ختم می‌شود، آتش‌بس و پذیرش شروط حماس است. با توجه به اینکه حماس برای پذیرش آتش‌بس اعلام آمادگی کرد اما اسرائیل آن را نپذیرفت، اکنون تمام فشارها برای ایجاد آتش‌بس بر روی اسرائیل است و نهایتا رژیم وادار به تمکین و پذیرش آتش‌بس خواهد شد. 

انتهای پیام 

  • چهارشنبه/ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۱۴:۲۸
  • دسته‌بندی: خراسان رضوی
  • کد خبر: 1403022619313
  • خبرنگار :