TSUMUZI یک آهنگساز و نوازنده ویلن ژاپنی است که به خاطر ویژگیهای استایل موسیقیاش بیشتر به عنوان «آقای پنج ضربه» یا «آقای وزنهای نامتقارن» شناخته میشود. TSUMUZI که در توکیو زندگی میکند، فعالیت موسیقی خود را در حالی آغاز کرد که در یک دانشکده پزشکی تحصیل میکرد و اولین آلبوم استودیویی خود را با نام «والس شیطانی یک روح ـ تانگوی ۲۶ فوریه» در سال ۲۰۱۳ پس از دریافت مدرک پزشکی منتشر کرد.
او تا کنون چهار آلبوم دیگر از جمله The Guernica Dogma (۲۰۱۵)، Libertango My Own (۲۰۱۶)، JAPON NEO SOUL ۲O۲O (۲۰۱۹)، کتاب پنج متری (۲۰۲۲)، پنج ضربه در مرز (۲۰۲۳) منتشر کرده است.
این هنرمند همچنین سابقه اجرای زنده و تولید اثر مشترک با کیوان ساکت را در ژاپن دارد که همین امر بهانهای شد گپ و گفتی با این هنرمند درباره میزان شناختش با موسیقی ایرانی، موسیقی بیکلام و باکلام و البته حرفه موسیقی خود او داشته باشیم که در ادامه میتوانید مشروح پرسشها و پاسخهای این گفتوگو را با خبرنگار ایسنا بخوانید:
ـ شما که کنسرتی با آقای کیوان ساکت برگزار و چند همکاری مشترک با ایشان داشتهاید، تا چه حد با موسیقی ایرانی آشنا هستید؟ اگر آشنا هستید حس شما نسبت به موسیقی ایرانی چیست؟
واقعیت این است که من با موسیقی ایرانی آشنایی نداشتم اما آخرین آلبوم به نام «پنج ضربه در مرز» تلفیقی با موسیقی عربی و تکنیک پنج ضرب من است؛ بهگونهای که در آلبوم «پنج ضربه در مرز» در کنار سازهای عود و داربوکا نواختم، به همین جهت کار در کنار سازهایی مثل تار و تمبک دور از ذهن نبود. البته اگر بخواهم از علاقهام به هنر ایران بگویم، شاید بد نباشد که به علاقهام به فیلم «بچههای آسمان» (اثری از مجید مجیدی) اشاره کنم.
ـ از آنجایی که با آقای ساکت کنسرت برگزاری کردهاید، آیا به صورت کلی به برگزاری کنسرت با موسیقیدانهای فرهنگهای دیگر علاقه دارید؟ کدام نوع از موسیقی فولکلور برای شما جذاب است؟
برگزاری کنسرت با آقای ساکت به این دلیل بود که در سفارت ایران در توکیو به اجرای موسیقی پرداخته بودم و سفیر ایران از کار من خوشش آمد و پیشنهاد برگزاری کنسرت با آقای ساکت را به من داد.
اما بله؛ به صورت کلی پیش آمده که در ساخت موسیقی با تکنیک پنج ضرب، از موسیقی فلامنکوی اسپانیایی استفاده کردهام؛ البته علت این کار در این بود که متوجه شدم سیستم ریتم موسیقایی موسیقی فلامنکو، بسیار به ریتم این تکنیک نزدیک است و ریتم هر دوی آنها عمدتا سه دوم است.
درباره موسیقی فولکلور و استفاده از آن هم میتوانم بگویم که در همان زمان کشف کردم که هنر نمایش سنتی ژاپن دارای نوع ۵ بیتی آرامبخشی است که ریتم یاتارا نامیده میشود. به همین جهت از این ویژگی هم در کارم استفاده کردهام.
ـ درباره موسیقی تلفیقی چگونه فکر میکنید؟ به خصوص زمانی که قرار است موسیقی دو فرهنگ مختلف را با هم ترکیب کنید! موزیسینها برای دستیابی به بهترین نتیجه در این کار باید چه کنند؟
من عاشق همکاری با موسیقیدانهای فرهنگهای دیگر هستم. به نظر من نحوه کارگردانی و تولید شما مهم است. انتخاب آهنگی که شخصیت و جذابیت هر ساز و موسیقی را به نمایش بگذارد ضروری است.
ـ درباره موسیقیهای چند زبانه چطور؟
متأسفانه در حال حاضر موسیقی باکلام نمیسازم به همین جهت نمیتوانم به این پرسش پاسخ دهم.
ـ برخی میگویند که این روزها موسیقی باکلام مخاطب بیشتر نسبت به موسیقی بیکلام دارد. به نظر شما علت چیست؟ آیا میتوانیم رسانه را بخشی از علت ماجرا تلقی کنیم؟
بله؛ به گمانم وضعیت در ژاپن هم به همین صورت است اما من معتقدم که حتی موسیقی بدون کلام هم میتواند بر قلب مردم اثر بگذارد. درحقیقت نکته کلیدی این است که آیا هنگام گوش دادن به یک آهنگ، تصویری به ذهن شما خطور میکند یا خیر؟ به همین جهت من بر ساخت موزیک ویدیو برای آثارم تأکید دارم. حتی موزیک ویدیویی دارم که براساس یک اتفاق واقعی در ژاپن اتفاق افتاده است.
ـ آیا به بومی سازی ژانرها اعتقاد دارید؟ اصلا چنین چیزی داریم؟ اگر قبول ندارید پس کی _ پاپ را چه تلقی میکنید؟ اگر هم موافق هستید چگونه باید این کار را انجام داد؟
هم میتوان گفت بله و هم میتوان گفت نه! اگر موسیقی بومی منطقهای دارای ویژگیهای ساختاری موسیقایی متفاوت مثلا در «ساختار، ریتم و ساختار مقیاس» نسبت به آنچه به صورت جهانی رایج است باشد، من به آن احترام میگذارم و خب میتوان گفت که این امر در این بستر میسر است.
اما تعریف موسیقی پاپ که با همان ریتم چهار چهارم و توالی آکورد ساخته و بسته به منطقه نامهای مختلفی به خود میگیرد به چه معناست؟
ولی به نظر من چیزی مثل کی ـ پاپ بیمعنی است. من فکر میکنم آنچه در پشت پرده چنین نامگذاری نهفته است، چیزی بیش از یک انگیزه اقتصادی برای تسلط بر بازار موسیقی نیست.
ـ گفته میشود که شما به خاطر ویژگیهای استایل موسیقی خود بیشتر به عنوان «آقای پنج ضرب» یا «آقای وزنهای نامتقارن» شناخته میشوید؛ علت امر چیست؟
بله این کاری است که مدتها است آن را انجام میدهم؛ زیرا کاری است که هیچکس دیگری تا به حال انجام نداده است.
در جهان دو اثر موسیقی مشهور پنج ضرب از جمله «ماموریت ناممکن» و take five را داریم. با وجود اینکه ۵۰ سال از انتشار این دو آهنگ میگذرد، هیچ آهنگ مشهور دیگری با این ویژگی منتشر نشده است. (پنجمتر یا زمان پنجگانه یک متر موسیقی است که با پنج ضرب در یک اندازه مشخص میشود.)
۹۹.۹ درصد از موسیقی پاپ در جهان هنوز دارای ریتم چهار چهار است و فقط گاهی اوقات از ریتم سه چهارم استفاده میکند؛ به همین دلیل است که من این وظیفه را بر عهده گرفتهام که امکانات موسیقی پنجگانه را به دنیا نشان دهم.
موسیقی پنجگانه یک ریتم جدید و ناشناخته در سراسر جهان است. یعنی اگر آن را به سه دوم تقسیم کنید (یعنی اینگونه بشمارید که ۲، ۱، ۳، ۲، ۱) به یک ریتم تهاجمی تبدیل میشود که پیش میرود.
از طرفی اگر آن را به دو سوم تقسیم کنید، یعنی بشمارید یک، دو یک، دو سه، ریتمی آرام خواهید داشت.
ـ چه شد که تصمیم گرفتید به جای پزشک، موسیقیدان شوید؟
در ۱۶ سالگی تصمیم گرفتم موزیسین شوم؛ روزی که توانستم اولین آهنگم را بسازم.
اما خانواده همگی پزشک هستند، بنابراین با مخالفت زیادی روبرو شدم. بنابراین به دانشکده پزشکی رفتم، مجوز پزشکی خود را گرفتم و به تحصیل در رشته پزشکی خود پایان دادم. حتی زمانی که به دانشکده پزشکی میرفتم، تمایل من برای موسیقیدان شدن هرگز تزلزل نکرد.
ـ چرا ویلن را انتخاب کردید؟
من از سه سالگی شروع به یادگیری ویلن کردم. وقتی نوجوان بودم، گیتار میزدم، شعر مینوشتم و تقریبا یک گروه راک تشکیل دادم. اما در نهایت متوجه شدم که این موسیقی من نیست و ویلن ساز من است.
ـ آیا ساز دیگری هم مینوازید؟
زمانی که آهنگسازی میکنم، پیانو مینوازم.
ـ آهنگساز کلاسیک و البته بیکلام مورد علاقه شما چه کسی است؟
از زمانی که ویلن یاد میگرفتم، با گوش دادن به ملودیهای زیبای چایکوفسکی و مندلسون یا دیگران بزرگ شدم. به گمانم آهنگساز مورد علاقه من چایکوفسکی است؛ زیرا همیشه ملودیهای باشکوه و زیبای چایکوفسکی را دوست داشتهام و بعد از اینکه کار موسیقی خود را شروع کردم، موسیقی شگفت انگیز Astor Piazzolla را کشف کردم.
ـ کدام یکی از نوازندگان برتر ویلن روی شما بیشترین تأثیر را داشته است؟
به استفان گراپلی احترام میگذارم زیرا او سبک موسیقی خود را خلق کرد.
انتهای پیام