دومین برنامه از سری جدید برنامه سینمایی «هفت» شب گذشته- ۲۱ اردیبهشت ماه با بررسی فیلم «تمساح خونی» و کمدی ترکیبی در ایران روی آنتن رفت و تیتراژ برنامه هم به زنده یاد داریوش مهرجویی تقدیم شد.
به گزارش ایسنا، در ابتدای برنامه بهروز افخمی- مجری برنامه یادآور شد که این سری از برنامه «هفت» متنوعتر از سریهای قبل بوده و با میانبرنامههای زیادی همراه خواهد بود.
اولین میانبرنامه این قسمت از برنامه به جمال شورجه، نویسنده و کارگردان پیشکسوت سینمای ایران پرداخت.
پس از آن بخش، میز سینمای ایران به نقد و بررسی فیلم سینمایی «تمساح خونی» با حضور امیر قادری و رضا صدیق پرداخت.
امیر قادری- منتقد سینما ـ در ابتدا بیان کرد: من معتقدم سلیقه عمومی همه مردم و اقشار مختلف جامعه، از هوش و سلیقه من بالاتر است. به همین دلیل نظرم این است که سینمای ایران هیچوقت کالای استاندارد برای این گروه گسترده تولید نکرده است. من فکر میکنم باید برای اقشار مختلف مردم تولید کرد.
او ادامه داد: در حال حاضر فیلمهایی مانند «تمساح خونی» در ادامه «فسیل» اولین گامهایشان را در مسیری برمیدارند که مردم دارای کالای استاندارد برای مصرف باشند. باید گفت «تمساح خونی» با وجود اینکه محبوب من نیست اما در دسته فیلمهای استاندارد قرار میگیرد.
این منتقد درباره «فسیل» و مقایسه آن با «تمساح خونی» گفت: روزهای اولی که «فسیل» اکران شد، من پیشبینی کردم که این فیلم با اختلاف پرفروشترین فیلم تاریخی سینمای ایران خواهد شد. زیرا مخاطبان سینمای فیلم با ایده مرکزی فیلم همذاتپنداری میکردند و فیلم هم فروخت؛ اما «تمساح خونی» صاحب چنین نقطه نظرگاهی نیست. به همین دلیل معتقدم که این فیلم تا حدی فروش میکند. محبوب شدن بیش از حد فیلمها یک نظرگاه مرکزی خاصی میخواهد که تماشاگر بتواند با درون مایه و تم فیلم احساس نزدیکی کند؛ به نظرم «تمساح خونی» این نکته را ندارد.
رضا صدیق در ادامه عنوان کرد: نقطه اشتراک فیلمهای کمدی پرفروش در این سالها، تصویر و روایت انسانهای شکستخورده و ملول است. از نظر جامعهشناختی این بسیار مهم است که حلقه وصل ناخودآگاه جامعه و جهان امروز است.
بهروز افخمی درباره کارگردانی جواد عزتی اظهار کرد: ایراد تکنیکی این فیلم ریتم تند آن است. کارگردان باید بیش از بهره بردن از خود شوخی و گرفتن خنده از مخاطب، به فاصله بین خندهها توجه کند. البته این به تجربه اول کارگردان برمیگردد چون زمانی که فیلمساز تجربه کافی ندارد، از سکوت میترسد. با این حال «تمساح خونی» صحنه های اکشن و ویژوال افکت قوی دارد.
امیر قادری در ادامه یادآور شد: «تمساح خونی» نقاط اوج خودش را نمیشناسد. این مساله یا به دلیل سرعت تدوین است یا به بیتجربگی کارگردان برمیگردد که به خوبی آکسان گذاری نشده است.
رضا صدیق در این باره افزود: ضعف بزرگ فیلم، فیلمنامهاش است. جدا از کارگردانی، فیلمنامه هم آکسانگذاری نشده است، چرا که از موقعیتهای درخشان فیلم نتوانسته استفاده کند. پیروزی «تمساح خونی» مربوط به بازیگران حاضر در فیلم است. عباس جمشیدی، بهزاد خلج و سعید آقاخانی در این فیلم دیدنی هستند. جواد عزتی در این فیلم رفیق بازی کرده و در سکانس دور میز از بازیگران بهنامی استفاده کرده است. رفیقبازی کارگردان در فیلم میتوانست اوج ریتم فیلم باشد؛ اما دقیقا در سکانس دور میز پوکر ریتم فیلم میافتد و فیلم دچار بحران میشود. عزتی اگر میخواهد به کارگردانی ادامه دهد، حداقل در فیلم بعدیاش پشت دوربین بایستد که اتفاق بهتری برایش رقم بخورد.
در ادامه میان برنامهای با عنوان بازیگرانی که کارگردانی هم انجام دادهاند، پخش شد.
در بخش دیگری از این برنامه صدیق بیان کرد: جواد عزتی فارغ از اینکه چه نقشی بازی میکند؛ برای مردم محبوب و جذاب است. کمدی اکشن «تمساح خونی» برگ جدیدی را در سینمای کمدی ایران رو کرد که فقدانش در سینمای ما بسیار خالی است. شایان ذکر است که نقش فیلمنامه نویس و ایدهپرداز در اینجا بسیار پررنگتر از فیلمساز است و همچنین تهیهکنندهای که شهامت سرمایهگذاری در چنین موضوعهایی را داشته باشد.
در انتهای این بخش میانبرنامه اسپویل، که داستان فیلم های محبوب را لو میدهد، پخش شد. در این قسمت به اسپویل فیلم های «فرار از زندان» پرداخته شد.
بخش پرونده ویژه برنامه «هفت» با موضوع «کمدی ترکیبی» و با حضور قربانعلی طاهرفر، کارگردان آپاراتچی و امیر قادری، منتقد سینما برگزار شد.
قربانعلی طاهرفر در ابتدا عنوان کرد: فیلم «آپاراتچی» برگرفته از کتابی با همین عنوان است. ما در ابتدا نمیخواستیم که فیلم کمدی بسازیم؛ در مسیر فیلم این کمدیها به وجود آمدند.
طاهرفر درباره زبان فیلم بیان کرد: معمولا در فیلمهای با زیرنویس لحظات کمدی از بین میرود. در نهایت ما به این نقطه رسیدیم که گویش فیلم جغرافیا را معرفی کند و از لهجه ترکی در ساخت فیلم بهره بردیم.
بهروز افخمی درباره کمدی ترکیبی اظهار کرد : کارگردانها اخیرا به این فکر هستند که کمدی را با ژانرهای دیگر ترکیب کنند. در واقع اگر یک فیلم کمدی خوب میفروشد، علت آن ترکیب ژانرهای دیگر با کمدی است. ترکیب اکشن با کمدی یکی از موفقترین شکلهای ترکیبی کمدی است که به توانایی بدن بازیگران بستگی دارد. یک مدل دیگر جذاب کمدی ترکیبی، کمدی جمعیت است.
کارگردان آپاراتچی خاطرنشان کرد: اگر روحیه یک کارگردان طنز باشد، در فیلمهایش با هر ژانری جاری خواهد شد. اینکه ما چرا الان به این نتیجه رسیدهایم که کمدی ترکیبی باشد، به نظرم میتواند یک سیاست تشویقی تلقی شود.
طاهرفر ادامه داد: اسلوب ناثوابی که فیلمهای پرفروش سالهای اخیر برای ما رقم زدهاند، عبور از خط قرمز شوخیها و دامن زدن به شکاف نسلها است که در نهایت برآیند آن منجر به حضور خوانندگان و چهرههای غیرسینمایی شده است. کمدی با دو بال تفکر و اقتصاد پیش میرود؛ در ساخت کمدی نمیتوان روی یک بال تکیه کرد.
وی افزود: ما در «آپاراتچی» به دنبال رویکرد استفهامی بودیم که مردم با هنر مردمی و انقلابی دهه شصت آشنا شوند. مخاطب ما تشنه ژانر ترکیبی است. این انقلاب، انقلاب لبخند است و متعلق به مستضعفان است. رسالت هنر انقلاب لبخندی است که در ورای آن اندیشه و تفکر همراه باشد.
امیر قادری یادآور شد: مشکل من این نیست که سینمای ایران روی کمدی میچرخد، مشکل این است که ما یک مدل کمدی میسازیم. به عنوان مثال به ژانر کمدی روستایی در ایران بسیار کم توجهی شده است. ما مدام برای یک الگوی خاص تماشاگر فیلم میسازیم؛ این در حالی است که در دنیا برای گروههای مختلف طنز میسازند.
در بخش دیگر این برنامه، میز سینمای جهان به نقد و بررسی فیلم « perfect day » با حضور سید حمیدرضا قادری و آرش خوشخو برپا شد.
آرش خوشخو در ابتدا عنوان کرد: در ابتدای تماشای این فیلم احساس میشود که موضوع فیلم صلح با خود است. اما در واقع این فیلم میخواهد یک بسته ایدئولوژی به ما بدهد. من شخصا نمیپسندم کسی شیوه زیستنش را تبلیغ کند و به مخاطب بگوید تا کنون اشتباه زندگی کردهای و زندگی واقعی این چیزی است که من به تو نشان میدهم.
خوشخو در ادامه بیان کرد: موسیقی این فیلم بسیار دلنشین است. در واقع کسانی که شیفته فیلم شدهاند؛ جذب نهایی فیلم با موسیقیاش شدهاند. همین نکته منجر شده تماشاگر با رضایت فیلم را به انتها برساند. من معتقدم که سکانس انتهایی روی برداشت تماشاگر از فیلم بسیار تاثیرگذار است.
سیدحمیدرضا قادری درباره این فیلم گفت: از نظر من اسم دقیق فیلم «روز بی عیب و نقصی وجود ندارد» است. کل فیلم درمورد پیرمردی است که زندگی ثروتمندی را رها میکند و افسار زندگی را به دست خود میگیرد. من احساس میکنم چنین فیلمهایی توصیه آدمهایی است که جوانی خود را به خوبی و خوشی گذراندهاند و در میانسالی شروع به پند دادن میکنند. در واقع نصیحتها و نوع زیست این فیلم هم برای قشر پولدار قابل انجام است. به نظر من توصیههای این فیلم برای انسان امروز که مدام با تکنولوژی و فناوری در ارتباط است؛ قابل انجام نیست.
قادری در پایان بیان کرد: در نهایت باید بگویم که من این فیلم را به دو علت دوست داشتم. یک در دورهای که همه فیلمها نتفلیکسی و پر تنش شدهاند، ما شاهد فیلمی هستیم که قصه پرتنشی ندارد و تکرار مکررات است. علت دوم من کار معکوسی است که این فیلم انجام داده است. ما در سینمای اوزو همواره شاهد فرار جوانها از سالمندان هستیم اما در این فیلم یک سالمند دنیای جوانان را ترک کرده است.
تیتراژ پایانی قسمت دوم از برنامه، به زنده یاد داریوش مهرجویی تقدیم شد.
انتهای پیام