به گزارش ایسنا،مطالبه تمام و کمال حقوق آفرینشگران حوزه مستند، بروز گسستهای صنفی، تعامل با نهادهای دولتی و میزان اثربخشی در سیاستهای بالادستی و ... از جمله چالشهای پیش روی فعالان عرصه سینمای مستند است.
در زمینه پیگیری مطالبات صنفی، تشکلهای صنفی میتواند راهی باشند برای پیگیری مطالبات و اما انتخاب هیأت مدیره جدید انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، چندی قبل برگزار شد و مهرداد زاهدیان در دوره جدید بهعنوان رئیس هیأت مدیره این انجمن و هادی معصومدوست، پریسا عشقی، میثم شاهبابایی و علی همراز به عنوان اعضای هیأت مدیره، انتخاب شدند.
و حالا مهرداد زاهدیان، از صنف، چالشها و راهکارها به ایسنا میگوید.
- با وجود طیفهای متفاوتی که در عرصه مستند فعالیت میکنند؛ مسیر مستندسازی را چه بهصورت سینمایی و چه سریالی چگونه ارزیابی میکنید؟
موضوع جایگاه عرضه و نمایش فیلم مستند همواره محل مناقشه بوده، این موضوع ناشی از تنوع گونههای مستند است. شما در سایر شاخههای سینما با یک گونهی مشخص از فیلم (سینمایی Feather و یا فیلم کوتاه) روبرو هستید. اما برخی فیلمهای مستند برای امور کاربردی ساخته میشوند. برخی جنبهی توضیحی و یا آموزشی دارند. گونهای تحلیلیاند و تعدادی دیگر سویهی هنری دارند. بنابراین ما با یک امر کلی مواجه نیستیم و هرگونهای از فیلم مستند میتواند در جایگاه ویژه خود به نمایش در بیاید و بهدست مخاطب خود برسد. محل عرضهی برخی از فیلمهای مستند در کلاسهای درس و دانشگاه است، برخی دیگر در جمع تصمیمگیران کشور، تعداد قابل توجهی در تلویزیون و شمار اندکی فیلم مستند است که با توجه به ساختار، موضوع و طول مدت نمایش، در جایگاه فیلم مستند سینمایی قرار می گیرند و مناسب نمایش در سالنهای سینما هستند. فراموش نکنیم شرط موفقیت نمایش فیلم در سالنهای سینما وابسته به مجموعهای از قواعد مالی، عرضه و تقاضا، تبلیغات و غیره است.
شخصاً گمان میکنم میل به دیدن فیلم مستند و ارتقاء جایگاه آن در نزد مخاطب و توسعهی بازار سینمای مستند وابسته به تلاش مستمر، فرهنگسازی، ارتقاء کیفیت فیلمهای مستند و پرداخت سوبسید است. با رعایت این مؤلفهها میتوانیم امیدوار باشیم پس از دورهای نه چندان دور، فیلم مستند در سبد فرهنگی ایرانیان قراربگیرد.
سینمای مستند همواره تأثیر بهسزایی در جریانسازی و بیان مباحث کلیدی و ناب در طیف مخاطبان تخصصی، عام و حتا مسوولان داشته است؛ تاثیرگذاری امروز مستند را بهویژه در حوزه فرهنگی چطور میبینید؟
ابتدا باید بگویم هنرمند بطور اعم و مستندساز بهویژه، همواره نگاهی پرسشگرانه و منتقدانه نسبت به جامعه و پیرامون خود دارد. این پرسشگری در ذات فیلم مستند است و از این رو نمیتوان و نباید فیلمساز را سرزنش کرد. به گمان من در ایران فیلم مستند نتوانسته است بهعنوان یک موضوعِ فرهنگیِ جریانساز، ایفای نقش کند. شاید بهدلیل بیشکیبایی دولتمردان در شنیدن صدای متفاوت باشد یا به جهت کثرت مسائلی است که جامعه ایرانی هر روزه با آن دست به گریبان است. خشکسالی، شکاف طبقاتی، عدم برابریهای اجتماعی، عدم توازن میان خواست و مطالبات جامعه و پاسخگویی مسؤولان، بحرانهای زیستمحیطی و بیشمار مسایل موجود در کشور موجب شده تا آستانه حساسیت فرد ایرانی نسبت به این بحرانها کاسته شود. از سوی دیگر نقش شبکههای اجتماعی در سادهسازی مسایل را نباید از نظر دور داشت. هر روزه میلیونها کلیپ و قطعه فیلم تولید میشود که سلیقه و انتظار مخاطب را سبک و سخیف نگه میدارد. در نتیجه برای دیدن و شنیدن مباحث اصولی در قالب فیلم مستند، میدان چندانی باقی نمیماند. بیاد بیاوریم دورانی را که عکس و فیلم مستند تاثیرات شگرفی در جامعه میگذاشت. در دههی پنجاه میلادی، مجله تایم لایف عکسهای تکان دهنده یوجین اسمیت از «میناماتا» در ژاپن را انتشار داد و موجب شد تا کارخانهای که با ایجاد مسمویت جیوه، شماری از مردم را به این بیماری دچار کرده بود، به تعطیلی بکشاند. امروزه انتظار چنین تاثیرگذاری از فیلم مستند آنهم در ایران کمی دور از واقعبینی است. با این وجود تلاش جامعه مستندساز این است که به مسؤولیت اجتماعی خود وفادار باشد و کوشش کند تا ضمن ثبت و ضبط اسناد تصویری از دوران خود، نگاه پرسشگر و نقاد خود را به روی واقعیات پیرامونش نبندد.
- صنف در عرصه فرهنگ و هنر یک چالش بزرگ بوده و هست؛ برخی از این چالشها به دلیل گسستی است که میان اعضای این صنوف شکل گرفته و برخی مواقع آنطور که باید جدی گرفته نشده است. ضمن مروری بر جریان صنف مستندسازان، فکر میکنید مسیر تعاملات درون و برون صنفی مستند چطور خواهد بود؟
موضوع صنف و فعالیت صنفی، پدیدهای کمابیش مدرن است و ساختار آن از سندیکاها و صنوف در غرب گرتهبرداری شده است. بنابراین مانند سایر پدیدههای وارداتی در ایران، نیازمند تمرین همکاری، آزمودن و تجربه کردن در کنار یکدیگر است. در حال حاضر برخی از ساختارهای فعالیت فرهنگی و هنری از جمله حرفه کارگردانی، تعریف دقیقی در نظام کار و امور اجتماعی ندارد و بایستی این همه، تبیین و تدوین شود. عضویت در صنف موجب میشود تا فرد، هویت حرفهای خود را در یک ساختار مردمنهاد تثبت کند. علاوه بر آن اعضا در کنار یکدیگر توان خود را در حوزه فعالیتهای حرفهای افزایش میدهند؛ درنتیجه نهادی قدرتمند خواهند داشت تا به کمک آن به امور حرفهای و معیشتی خود سامان داده، دانش خود را توسعه دهند. چنین دستاوردی نیازمند یکپارچگی صنف است. در همه ساختارهای صنفی اتحاد و انسجام شرط اصلی است و انشعاب و دودستگی موجب فروپاشی بنیاد صنف میشود. از این رو وظیفه مدیریت هر صنفی این است که از ساختار صنف در برابر هر تهدیدی مراقبت کند.
انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند با حدود ۳۶۰ عضو، پیشینهای بیست و هفت ساله دارد. این انجمن در سال ۱۳۷۶ با نام «انجمن مستندسازان سینمای ایران» در خانه سینما تشکیل شد و دستاوردهای مهمی را در عرصه فعالیت صنفی از آن خود کرد. در سال ۱۳۹۰ وزیر وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اتکا به برخی ایرادات قانونی از انحلال خانه سینما خبر داد. انجمن مستندسازان نیز مانند سایر صنوف خانه سینما به یکباره با چالشی بزرگ مواجه شد. این انجمن دریافت که متاسفانه مجوزهای لازم برای فعالیت قانونی را در اختیار ندارد؛ از این رو همراه سایر صنوف خانه سینما برای دریافت مجوزهای لازم و ثبت رسمی انجمن اقدام کرد. تنها سازمانی که مسؤولیت ثبت رسمی صنوف در کشور را بهعهده دارد وزارت کار و امور اجتماعی است؛ از این رو امور ثبت در آن وزارتخانه انجام پذیرفت. بر پایه الزامات قانونی در وزارت کار، اشاره به حرفه کارگردانی در نام انجمن اجتنابناپذیر بود؛ بنابراین نام انجمن از آن تاریخ به «انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند» تغییر پیدا کرد. در دیماه سال ۱۴۰۲ مجمع عمومی انجمن برگزار شد و طی آن انتخابات، هیأت مدیره کنونی که شانزدهمین هیأت مدیره انجمن است، برگزیده شد.
برنامه شما بهعنوان رئیس هیأت مدیره صنف برای سینمای مستند چست؟
شوربختانه امروز جایگاه حرفه فیلمساز مستند در تراز شایستگیهای آن قرار ندارد. ما و سایر همکارانمان در انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند تلاش میکنیم تا این حرفه در قدر و مقام درخور آن معرفی شود. کوشش کنیم تا با معرفی فیلم مستند، تأثیر شگرف آن را به لایههای جامعه نمایش دهیم. ارائه تعریف از حرفه کارگردانی فیلم مستند به منظور بهکارگیری در امور حقوقی و قانونی یکی از وظایف معطل ماندهای است که باید به آن اهتمام بورزیم. حرفه سینماگر مستند، خُرد و پیشپا افتاده تلقی میشود؛ تبیین منزلت حرفه سینماگر مستند در جامعه باید مورد توجه قرار گیرد؛ بودجه تولید فیلم مستند، غیرواقعی و نادرست است و هیچ هماهنگی با سایر تولیدات فرهنگی ندارد؛ کوشش برای ایجاد امنیت شغلی، تلاش برای ارتقای دانش سینمایی اعضا و بهروزرسانی دانستههای ایشان از آخرین تحولات در جهان مستند، از جمله اموری است که باید بهطور جدی به آنها پرداخته شود.
انتهای پیام