به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند در یادداشتی در تیتر یک شماره امروز خود به قلم عبدالباسط انصاری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی نوشت: دکتر کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی و وزیر پیشین امور خارجه به تازگی در مصاحبه با شبکه الجزیره در سخنانی هشدارگونه درباره احتمال تغییر دکترین هستهای کشور عنوان کرده است: «اگر اسرائیلیها بخواهند جسارت کنند و به تاسیسات هستهای ایران لطمه بزنند، سطح بازدارندگی ما متفاوت خواهد شد. ما تا به حال بازدارندگی را در سطح متعارف تجربه کردیم، اگر آنها بخواهند به تواناییهای هستهای ایران ضربه بزنند، طبیعتا میتواند موجب تغییر دکترین هستهای ایران شود. اگر موجودیت ایران تهدید شود، ناچاریم دکترین هستهای خود را تغییر دهیم. اخیرا مقامات نظامی هم اعلام کردند که اگر اسرائیل بخواهد به تاسیسات هستهای حمله کند تجدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران و عدول از ملاحظات اعلامی گذشته محتمل و قابل تصور است.»
سخنان خرازی بازتاب گستردهای در رسانههای خارجی و منطقهای و رسانههای معاند داشت. متیو میلر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا سخنان خرازی را «غیرمسئولانه» خوانده و از تلاش آمریکا برای مطمئن شدن از عدمدسترسی ایران به سلاح هستهای سخن گفته است؛ مسئلهای که پیشتر نیز بارها از سوی آمریکاییها اعلام شده است.
اکنون مسئله تغییر دکترین هستهای کشور و سخنان دکتر خرازی درباره احتمال آن، از چند منظر قابل تامل است:
١-موضوع دکترین هستهای جمهوری اسلامی ایران، از اواسط دهه هشتاد و با تکمیل شدن چرخه سوخت هستهای مورد توجه کارشناسان عرصه بینالملل قرار گرفت. آغاز پرونده هستهای جمهوری اسلامی با دسیسه و سندسازی آمریکا، اسرائیل، گروهک منافقین و فشار تروئیکای اروپایی در ابتدای دهه ٨٠ و اواخر دولت اصلاحات سبب شد مباحث گستردهای حول برنامه هستهای، جایگاه آن در بازدارندگی جمهوری اسلامی و تأثیر آن بر تحولات منطقهای و بینالمللی طرح شود. توسعه صنعت هستهای بومی و افزایش سطح غنیسازی به ٢٠درصد توسط دانشمندان داخلی سبب شد موج فضاسازیها حول نظامی بودن برنامه هستهای ایران در اواخر دهه ٨٠ شدت بگیرد. در این میان بود که رهبر انقلاب در آذرماه ٨٩ با صدور فتوایی، سلاح هستهای و به کارگیری آن را، همچون دیگر سلاحهای کشتارجمعی، حرام اعلام کردند. بر این اساس، دکترین هستهای جمهوری اسلامی مبتنی بر کاربرد صنعت هستهای به شکل صلحآمیز و البته در راستای بازدارندگی متعارف جمهوری اسلامی تعریف شد.
٢-کمال خرازی بهعنوان مشاور رهبر انقلاب و رئیس شورای بالادستی روابط خارجی کشور، با بیان این سخنان درصدد است که پیامی معنادار و هشدارگونه به غرب و اسرائیل ارسال کند. خرازی دو سال قبل در تیرماه ١۴٠١ نیز در گفتوگو با الجزیره عنوان کرده بود ایران ظرفیت ساخت بمب اتم را دارد، اما قصد این کار را ندارد. وی در افتتاحیه مجمع گفتوگوهای تهران در آذرماه ١۴٠١ نیز سخنان مشابهی بیان کرده بود. بر این اساس، بیان این سخنان از سوی خرازی از جایگاه یک دیپلمات کهنهکار، مشاور رهبری و رئیس شورای روابط خارجی کشور هدفمند است. به این معنا که در سطوح بالای نظام، چنین گزینههایی روی میز وجود دارد و مباحث جدی حول آن درگرفته و از چنین موضوعی هیچگاه غفلت صورت نگرفته و نمیگیرد.
٣-در مسئله بازدارندگی در عصر تسلیحات هستهای، تهدید طرفهای متخاصم بخشی از رویکردهای معادلهساز است؛ بدین معنا که با افزایش سطح تهدیدات علیه یک کشور، مقامات آن کشور نیز با ابزارهای در اختیار، سطح پاسخ به تهدید را باید افزایش دهند تا در طرف مقابل، خطای محاسباتی مبنی بر فقدان آمادگی کشور شکل نگیرد و معادلات امنیتی به سود کشور رقم بخورد. مواضع دکتر خرازی حول توان ساخت بمب اتم، احتمال تغییر در دکترین هستهای کشور و احتمال تغییر رویکرد بازدارندگی جمهوری اسلامی، بر این اساس قابل تحلیل است. بر این مبنا که ایران، علاوه بر بازدارندگی متعارف با تسلیحات متعارف، درصورت احساس خطر برای امنیت و موجودیت خود، امکان و آمادگی فوری برای ارتقای سطح بازدارندگی خود با سلاح هستهای را نیز دارد.
۴- افزون بر این موارد، ذکر این نکته نیز ضروری است که اشاره و تأکید بر توان یا امکان ساخت بمب اتم و تغییر سطح بازدارندگی، مطابق شرایط منطقهای و جهانی و با لحاظ کردن احتمالات و روند تحولات از جایگاهی بالادستی در نظام عنوان شده است. این بدین معنا نیست که ایران اکنون سلاح هستهای دارد یا در حال ساخت آن است، بلکه بدین معناست که شرایط ممکن است ایران را به این سو سوق بدهد و جمهوری اسلامی مطابق شرایط، ممکن است در حرکت به سمت این اقدام مصمم شود.
انتهای پیام