آوار طاعون بر صنعت فلزکاری گیلان؛

خاطرات چلنگر ماسوله از آهنگری‌هایی که بسته شد

شکل گیری شهر تاریخی ماسوله، به خاطر وجود معادن متعدد آهن و صنعت فلزکاری در «کهنه ماسوله» بود. حرفه‌ی چلنگری یا آهنگری، یکی از صنایع فعال در ماسوله بود. به نحوی که ابزارهای آهنی مورد نیاز در گیلان و استان‌های همجوار در ماسوله تولید می‌شد، اما امروز این حرفه از بین رفته است.

شهر تاریخی ماسوله، زمانی تمامی ابزارهای آهنی گیلان و بعضا استان‌های همجوار را تامین می‌کرد. این شهر در زمان «فتحعلیشاه قاجار» برای توپخانه ایران گلوله می‌ساخت. شهری که شکل‌گیری‌اش بخاطر آهنگرانی بود که سنگ آهن معادن «کهنه ماسوله» را استخراج می‌کردند.

حرفه چلنگری یا آهنگری، یکی از صنایع فعال در ماسوله بود. به گفته اهالی تا یک دهه پیش ماسوله ۴۰ آهنگر داشت و حالا در شهر ماسوله، تنها استادکار آهنگری با کهولت، اندک ابزارهای آهنی می‌سازد.

اگر تا دو ماه پیش بادهای سرد اجازه نمی‌داد در شهر تاریخی ماسوله توقف کنیم، این روزها آفتاب داغ بر دامنه کوهی می‌تابد که خانه‌های پلکانی ماسوله را در بر گرفته است. بی‌دلیل نبود که نام قدیم این شهر «خورتاب خانی» خوانده می‌شد، انگار شعله‌های تند خورشید که از پشت رشته کوه‌های «ماسوله داغ» می‌تابد، کوره‌های ذوب آهن را نیز داغ می‌کرد.

از گرمای تفتیده به سایه سار «کفا بازار» ماسوله می‌روم. هنوز درب‌های چوبی و تاشوی همه حجره‌ها گشوده نشده است. در میانه بازار، صدای چکشی که بر سندان می‌خورد، مرا به سمت چلنگری (آهنگری) ماسوله می‌کشاند. «جبار حاتم» افزون بر ۷۰ سال سن دارد و چلنگری را شغل آبا و اجدادی‌اش معرفی می‌کند. خانه و کارگاه اصلی‌اش در محله «کش سر علیا» ماسوله است و به گفته خودش در این حجره تنها کارهای جزئی را انجام می‌دهد. سقف چوبی حجره‌اش با کوره کوچکی که با ذغال گرم می‌شود، سیاه و دودزده است.

همانطور که «گرباز» (وسیله‌ای برای شخم زدن شالیزار) را به یک مشتری تعرفه می‌کند، می‌گوید: زمانی در ماسوله ۴۰ آهنگری فعال بود، هر آهنگر پنج تا ۶ نفر کارگر داشت، ۳۵ نفر چاقوساز حرفه‌ای داشتیم، از زنجان می‌آمدند و در ماسوله چاقو می‌خریدند. تمام ابزارهای کشاورزی گیلان، مازندران، زنجان و خلخال را ماسوله‌ای‌ها می‌ساختند. اکنون بچه‌های من حاضر نیستند حرفه آهنگری را دنبال کنند. زمانی ماسوله ۳۵۰۰ خانوار داشت، چند کاروانسرا داشت و از استان‌های همجوار مثل زنجان، خلخال و اردبیل میوه و خشکبار و گندم می‌آوردند و ابزارهای آهنی از ما می‌خریدند، اما الان یک تعداد پیرمرد و پیرزن در ماسوله باقی مانده است.

در گوشه حجره، یک «تفنگ» قرار دارد و با سوال من توضیح می‌دهد: تفنگ برنو در اصل مال شوروی بود، اما ماسوله‌ای‌ها هم می‌ساختند. برنو تک گلوله بود، ولی ۱۰ تا پشت سر هم خشاب می‌خورد. در ماسوله ۲۰ تا تفنگساز داشتیم که همه فوت کردند، آخری «حاج مختار مهدی‌زاده» بود که ۱۰ سال پیش فوت کرد. پدربزرگم تعریف می‌کرد معدن ماسوله که ریزش کرد، از شوروی آهن را به ماسوله می‌آوردند.

سرش را از حجره بیرون می‌آورد و با اشاره به کوهی که هنوز در قله‌اش برف دیده می‌شود، می‌گوید: معادن آهن ماسوله در دامنه «گُوروَن» است. تونل‌هایش هنوز هست، البته دهانه بعضی از معادن بعد از زلزله سال ۱۳۶۹ بسته شده است.

او در پاسخ به این سوال که آیا هنوز معادن، سنگ آهن دارند؟، می‌گوید: سنگ آهن دارد، ولی هنوز نرسیده است. مثل میوه روی درخت می‌ماند، آهن هم باید در دل کوه آماده برداشت شود. به ییلاق خلیل دشت که بروید، آب رودخانه قرمز رنگ است، بخاطر زنگ آهنی است که کوه دارد.

لوئی رابینو، نایب کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، از ماسوله دیدن کرده بود. در زمان وی ماسوله ۴۰۰ دکان، ۳۵۰۰ نفر جمعیت و ۷۰۰ نفر خانوار داشته است. به گفته او «در نزدیکی منجیل و ماسوله و مرز ولایت خلخال که مجاور آن است ذغال سنگ، مس و آهن دیده می‌شود. مردم ماسوله اکثرا چموش دوز و آهنگرند. بیشتر آلات آهنی که در دهکده‌های گیلان به کار می‌رود از کارهای صنعتی آهنگران ماسوله است. آلات آهنی ماسوله مانند کارهای دباغی آنجا شهرت دارد.»

وی به نقل از «ج. ه لیدل» که در سال ۱۳۰۸ هجری این محل را دیده است، می‌نویسد: «در معدنی که ۱۲ کیلومتری جنوب ماسوله است، رگه‌های آهن وجود دارد که می‌گویند از زمان‌های بسیار قدیم مورد استخراج قرار گرفته است. به علت قرار گرفتن این رگه‌ها در ارتفاع زیاد جز در فصل تابستان نمی‌توانند در آن کار بکنند. میان مردم بومی گیلان ماسوله به علت داشتن معدن آهنی که در کوه و کوره آهنگران که نزدیک ییلاق خلیل دشت است، شهرت فراوانی دارد.»

رابینو همچنین می‌نویسد: «کارگران معدن عقیده دارند که این رگه‌ها عمودی است و در حدود ۹ متر عمق دارد ولی نمی‌توان به گفته آنها اعتماد کرد. آهن استخراج شده را در ۶ یا هفت کوره که با ذغال چوب روشن می‌شود، ذوب می‌کنند. شکل کوره‌ها گنبدی است که یکی از کوره‌ها در فاصله ۶ و نیم کیلومتری شهر قرار دارد و به کار مشغول است. ما به دیدن آن رفتیم. این کوره از داخل ۹۰ سانتیمتر قطر و یک و نیم متر ارتفاع دارد و آن را با خاک رس و سنگ می‌سازند. دَم‌هایی که برای کوره‌ها کار گذاشته‌اند، دستی است. یکی از قطعات آهن که از کوره خارج شده بود ۲۰ سانت و ۱۵ سانتیمتر ضخامت داشت و می‌گویند چنانچه کوره کار بکند می‌تواند روزانه در حدود ۴۰۰ کیلو محصول بدهد. از زمانیکه دهانه معدن با ریزش سنگ مسدود شد، دیگر از آن آهن استخراج نمی‌شود.»(نک، ولایت دارالمرز گیلان)

یک باستان شناس، علت شکل‌گیری «ماسوله» را بخاطر وجود معادن آهن، صنعت فلزکاری و تجارت مصنوعات فلزی عنوان می‌دارد. میثم نوائیان، در اثبات این ادعا به کاوش‌های یک هیئت باستان‌شناسی در ماسوله اشاره نموده و می‌افزاید: بجز کاوش‌های نخستین که در سال ۱۳۷۴ در کهنه ماسوله صورت گرفت، یک هیئت باستان‌شناسی دیگر به سرپرستی شادروان «بهروز همرنگ» در تابستان ۱۳۹۱ به قصد لایه نگاری معادن و یافتن کارگاه‌های ذوب آهن کوه‌های اطراف ماسوله در آنجا مستقر شدند.

نواییان که خود همراه این هیئت باستان شناسی بوده، توضیح می‌دهد: فرضیه نخست ما این بود که عامل شکل‌گیری شهر ماسوله -که کشاورزی و دامپروری گسترده‌ای ندارد- چیست و چگونه چنین شهری با این قدمت و معماری پلکانی در دل کوه ایجاد شده است. وی به حفاری‌های باستان‌شناسی در کهنه ماسوله اشاره کرده و یادآور می‌شود: خاکبرداری و لایه نگاری‌های سال ۱۳۷۴ در کهنه ماسوله نشان داد که در این منطقه کوره‌های ذوب آهن وجود داشته است و ادامه لایه نگاری‌ها در سال ۹۱ در مناطق کهنه ماسوله، خُج خونی، گورون ماسوله، خلیل دشت و... این یافته ها را تکمیل کرد و هیئت باستان‌شناسی توانست چندین معدن، کوره‌های متعدد ذوب آهن بخصوص در حاشیه و کناره رودخانه، کارگاه‌های ذوب و فلزکاری را کشف کند.

این باستان‌شناس نتیجه این یافته‌ها را تکمیل کرده و یادآوری می‌کند: بررسی خواص شیمیایی و متالوگرافی آهن اسفنجی منطقه «روباره» و پسماندهای کشف شده در منطقه ماسوله نشان می‌دهد در کارگاه‌های فلزکاری آن زمان، وزش باد برای احتراق سوخت کافی نبوده و از طریق چکش کاری و استفاده از آهک برای کاهش دما و خرد کردن سنگ‌های آهن استفاده می‌کردند. وجود لوله‌های سفالین (تنبوشه) حاوی آهن مذاب شده در بستر و کناره‌های رودخانه خلیل دشت و کهنه ماسوله نشان می‌دهد استادکاران از نیروی مکانیکی آب هم برای دمیدن کوره‌ها استفاده می‌کردند.

نواییان یکی از علت‌های جابجایی کوره‌های ذوب آهن را تمام شدن ذخایر معدن می‌داند و می‌افزاید: با تمام شدن رگه‌های آهن، محل کوره‌ها به مکان نزدیک به معدن تازه کشف شده، منتقل شده است. سنگ آهن را از معدن «خلیل دشت» استخراج می‌کردند و پس از حمل بوسیله «ورزا» (گاو نر) به کهنه ماسوله می‌آوردند و در کوره‌های ذوب آهن حرارت می‌دادند.

این پژوهشگر دلایل از بین رفتن کارگاه‌های ذوب آهن در ماسوله را نیز تشریح کرده و می‌افزاید: ریزش تونل معدن آهن گورون، در ۱۵۰ سال پیش شاید یکی از مهمترین عوامل رکود صنعت فلزکاری در ماسوله باشد. پس از آن شاهدیم آهن‌های قالبی و میلگرد از «بادکوبه شوروی» به ماسوله آورده می‌شد و صنعتگران از آهن آماده شده در ساخت مصنوعات استفاده می‌کردند.

وی با اشاره به یادداشت‌های معدنچی باشی روس می‌گوید: او بعد از شیوع طاعون از معادن آهن «کهنه ماسوله» بازدید کرده و نوشته است که بیش از ۴۰۰ سال این معادن سابقه فعالیت داشته و کارگران معدن بخاطر شیوع طاعون به ۶۰۰ خانوار کاهش یافته است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت با از بین رفتن نیروی کار، صنعت فلزکاری ماسوله آسیب جدی می‌بیند.

انتهای پیام

  • شنبه/ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۰۸:۴۱
  • دسته‌بندی: گیلان
  • کد خبر: 1403022215386
  • خبرنگار :