به گزارش ایسنا، صابر گل عنبری در کانال تلگرامی خود نوشت: چند روز قبل در نشستی بیست نفره یکی پرسید: راستی فلانی هفت ماه از جنگ گذشت و هنوز یک معما برایم حل نشده است. گفتم کدام معما؟ گفت: این که اسرائیل با اون دستگاههای عریض و طویل اطلاعاتی و امنیتی پیشرفته مگه میشه از برنامه حماس برای حمله «طوفان الاقصی» اطلاع پیدا نکرده باشد؟
تعجب کردم و گفتم: اتفاقا اتفاقات این هفت ماه به این سوال و سوالات بیشمار دیگری که از روزهای نخست حمله هفتم اکتبر مطرح شد، پاسخ روشنی داده است.
گفت: چطور؟
گفتم: هفت ماه از «طوفان الاقصی» میگذرد و حدود ۲۴۰ گروگان اسرائیلی به غزه منتقل شدند؛ اما همان دستگاه امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل و با کمک سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و چند کشور اروپایی و تمرکز بیسابقه آنها و ماهوارههای جاسوسی و... بر نوار غزه نتوانستند مکان نگهداری این اسرا را شناسایی کنند و ۶۹ نفر آنها تنها در نتیجه توافق آتش بس موقت چهار روزه در روز ۴۷ آزاد شدند و بقیه هم بیش از ۷ ماه است در نوار غزه هستند، اما همان دستگاهها و سرویسها هنوز مکان نگهداری آنها و رهبران و فرماندهان رده بالای حماس را در این باریکه بسیار کوچک شناسایی نکردهاند و هیچ گروگانی را آزاد نکردند و دو سه نفری هم که آزاد شدند، نزد یک خانواده بودند نه حماس.
این اتفاق که خود یک نوع شکست اطلاعاتی و امنیتی نیز هست و به پرستیژ این سرویسها بیشتر آسیب زده و میزند.
حالا نیز به همان دلیلی که اسرائیل با کمک آمریکا و بعضا اروپا به مکان نگهداری گروگانها و رهبران حماس در نوار غزه در این هفت ماه پی نبرد، به طریق اولی هم امکان اطلاع پیشینی از تصمیمی محرمانهتر و حساستر از آن همچون برنامه ریزی برای «طوفان الاقصی» وجود نداشته است که در عمق ۷۰ متری زمین گرفته شد؛ با این تفاوت نیز که تنها شورای نظامی حماس و یحیی سنوار رهبر سیاسی آن در نوار غزه از این تصمیم مطلع بودند؛ اما نگهداری ۲۴۰ گروگان و در حال حاضر بیش از ۱۳۰ اسیر از سوی دهها نیروی مسلح حماس انجام میشود.
شخص سوال کننده در واکنش، از سر لطف مطالب پیشگفته را قانعترین پاسخی عنوان کرد که دریافت کرده است.
از همان روزهای نخست «طوفان الاقصی» گمانهها و گزارههای عجیب غریبی مطرح شد.در واقع مفروض دشواری پذیرش عدم اطلاع اسرائیل از برنامه و تصمیم حماس این بود که دولت نتانیاهو اطلاع داشته، اما خواسته حماس را به این دام بکشاند تا پس از حمله آن، غزه را با خاک یکسان کند و خود را از مخمصه اعتراضات داخلی علیه طرح اصلاحات قضائی برهاند. آن زمان هم عرض شد که سیستم اسرائیل متمرکز نیست و اساسا اجازه چنین تبانیای به نتانیاهو و سرویسهای اطلاعاتی آن هم به قیمت جان بیش از ۱۸۰۰ اسرائیلی و راهاندازی چنین جنگی با آن پیامدهای سنگین را نمیدهد.
این تحلیل هم معطوف به باور صاحبان آن به "توانمندی خارق العاده" دستگاههای امنیتی اسرائیل و به تبع آن محال دانستن غافلگیری آنها بود.
مرور زمان و گذشت هفت ماه بطلان این دست تحلیلهای دم دستی را نشان داد. حالا از کسانی که چنین چیزهایی را به عنوان گزارههای قطعی پذیرفته و مطرح میکردند، اگر بنا را بر آنها بگذاریم، باید پرسید که این چه تبانی بود نتانیاهو و رهبران اسرائیل کردند؟ مثلا با نابودی غزه میخواستند چه چیزی به دست بیاورند؟ جز این که حماس که هنوز پابرجاست و طرف توافق و مذاکره است و این خود مکمل هفتم اکتبر است و همچنین این که جهان را با این کشتار گسترده و بیسابقه علیه اسرائیل بشورانند و خود را در معرض اتهام ارتکاب جنایت جنگی و نسل کشی و احتمالا صدور قرار بازداشت از جانب دیوان لاهه قرار دهند و با عدم تحقق اهداف اعلام شده جنگ پیامدهای هفتم اکتبر را تعمیق بخشند.
انتهای پیام